«محمد امیریان» پژوهشگر دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در مازندران، با بیان اینکه بعد از سالها تحقیق و پژوهش و گفتوگو با دهها پیشکسوت بهداری، کتاب بهداری رزمی مازندران بزودی منتشر خواهد شد، از فراخوان عکس، سند و روایت در این حوزه تا پایان نیمه اول آبان سال جاری خبر داد.
وی که کار پژوهش این کتاب را برعهده دارد، افزود: پیشکسوتان بهداری مازندران تصاویر، اسناد و همچنین خاطرات خود از بهداری در هشت سال دفاع مقدس را به شماره مجازی ۰۹۱۱۸۶۲۰۹۱۱ ارسال کنند.
گفتنی است؛ کتاب بهداری رزمی مازندران از سوی معاونت سلامت و دفاع زیستی با مدیریت سرهنگ پاسدار «جواد ولیاللهی» در دست تهیه و انتشار برای آذر ۱۴۰۴ قرار دارد.
در برشی از این کتاب در گفتوگو با «مهدی جعفری» فرمانده گردان انصارالمؤمنین آمده است: «پس از عملیات ناموفق کربلای ۴ به سرعت عملیات دیگری طرحریزی شد. تعداد شهدا و مجروحین بالا بود و روحیه رزمندگان به شدت پایین! علیرضا کوهستانی جانشین بهداری در جمع امدادگران شروع به صحبت کرد: «ما برای جنگ آمدهایم، نه گردش و تفریح. در جنگ هم شهادت و مجروحیت طبیعی است.» بین صحبتهایش، جملهای گفت که هیچوقت از یادم نمیرود: «بچهها، شما تا غروب تاسوعا بودید، شب عاشورا هم بمونید.»
این حرف خیلی روی امدادگران تأثیر گذاشت. تاسوعا مقدمهی عاشورا بود و کسی نمیخواست از عاشورا جا بماند؛ ۱۲۵۰ امدادگر از لشکر ویژه ۲۵ کربلا در کربلای ۵ حضور یافتند که در هیچ عملیاتی سابقه نداشت.
کوهستانی، چشمان آبی و موهای بور و چهره زیبایی داشت. سر نترس، اخلاص در کار و زمزمههای زیبای زیارت عاشورای او زبانزد بود. قبل از شروع عملیات، از من پرسید: «مهدی، دوست داری چطور شهید بشی؟» گفتم: «چطور نداره، با یه خمپاره.» گفت: «من دلم میخواد بدنم مثل پیکر امام حسین اربا اربا بشه!»
روز عملیات از هم جدا شدیم. برای نظارت بر کار نیروهای بهداری و نحوه انتقال مجروحین، به اسکله رفتم. تمام زمین با انواع بمبها شخم خورده و نشا شده بود و خسارات سنگینی به بهداری وارد شد. چشمم به برانکاردی افتاد که علیرضا روی آن خوابیده بود؛ پهلویش پر از ترکش و خون و دستش قطع شده بود.
به بچهها گفتم با خشایار یا بالگرد او را به بیمارستان صحرایی منتقل کنند. چند قدمی دور نشده بودم که با سوت خمپاره، دود و خاک به هوا بلند شد. برگشتم و به پشت سرم نگاه کردم. خمپاره به محل تجمع مجروحان خورده بود و علیرضا به خواستهاش رسید و با پیکر اربا اربا به دیدار اباعبدالله رفت!
کربلای پنج با موفقیت به پایان رسید و شکست کربلای چهار را جبران کرد و در سطح بینالمللی امتیاز بزرگی برای ما شد.»
انتهای پیام/