یادداشت/

نقش آموزش همگانی پلیس و مدیریت بحران در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه

جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، آزمونی چندلایه برای ظرفیت‌های دفاعی، مدیریتی و اجتماعی کشور به شمار می‌آمد. در این شرایط خاص، پلیس با بهره‌گیری از سال‌ها تجربه در حوزه آموزش‌های عمومی و ارتقاء سواد امنیتی جامعه، نشان داد که کارکردش صرفاً محدود به نظم خیابانی نیست، بلکه عنصری کلیدی در تاب‌آوری اجتماعی و مدیریت بحران محسوب می‌شود.
کد خبر: ۷۸۸۷۹۱
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۰ - 29October 2025

گروه استان‌های دفاع‌پرس- سرهنگ «مجید اسدی» رئیس اداره آموزش همگانی و مشارکت عمومی فرماندهی انتظامی خراسان رضوی؛ در روز‌هایی که آژیر‌های خطر در گوشه و کنار ایران طنین‌انداز شده و سایه یک جنگ تمام‌عیار بر زندگی روزمره مردم افتاده بود، عاملی کمتر دیده شده، اما فوق‌العاده حیاتی در آرام‌سازی فضای عمومی و هدایت افکار عمومی به‌سوی رفتار‌های عقلانی و مشارکتی نقش‌آفرینی کرد آموزش همگانی پلیس بود.

نقش آموزش همگانی پلیس و مدیریت بحران در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه

جنگ تحمیلی ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اشغالگر قدس، آزمونی چندلایه برای ظرفیت‌های دفاعی، مدیریتی و اجتماعی کشور به شمار می‌آمد. در این شرایط خاص، پلیس جمهوری اسلامی ایران با بهره‌گیری از سال‌ها تجربه در حوزه آموزش‌های عمومی و ارتقاء سواد امنیتی جامعه، نشان داد که کارکردش صرفاً محدود به نظم خیابانی نیست، بلکه عنصری کلیدی در تاب‌آوری اجتماعی و مدیریت بحران محسوب می‌شود.

آنچه در این مقطع حساس به بار نشست، حاصل سال‌ها برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری بر آموزش‌های عمومی بود؛ آموزش‌هایی که از طریق رسانه‌های جمعی، پلتفرم‌های فضای مجازی، مدارس، مساجد، فرهنگسرا‌های محله، پایگاه‌های بسیج، و حتی تعاملات چهره‌به‌چهره در محیط‌های اجتماعی، به اجرا درآمده بود.

آشنایی با سامانه ۱۱۰، آموزش مهارت‌های مواجهه با شرایط اضطراری، نحوه گزارش‌دهی تهدیدات و حوادث، اصول پدافند غیر عامل، و مشارکت مسئولانه در فضای عمومی، به شکلی هوشمندانه در حافظه رفتاری شهروندان نهادینه شده بود؛ تا جایی‌که در بحبوحه بحران، تبدیل به واکنش‌هایی مؤثر و هدفمند شد.

در همان ساعات نخستین تهاجم دشمن، با وجود اختلال در بخشی از زیرساخت‌های ارتباطی و خدماتی، سامانه ۱۱۰ یکی از نخستین مجاری پاسخ‌گو به نیاز‌ها و اضطراب‌های مردم باقی ماند. سیل تماس‌های مردمی، ارائه گزارش‌های میدانی، همکاری‌های خودجوش با سازمان انتظامی، و مشارکت فعال در کنترل آرامش محلات، همه بیانگر اعتماد متقابلی بود که طی سالیان از طریق آموزش همگانی و گفت‌وگوی اجتماعی شکل گرفته بود.

در سوی دیگر، پلیس با بسیج منابع محلی و مردمی و فعال‌سازی شبکه‌های اجتماعی رسمی و غیر رسمی، توانست حلقه واسط مؤثری میان جامعه و نهاد‌های حاکمیتی بحران ایجاد کند. این پیوند دوسویه، موجب شکل‌گیری نوعی از «امنیت مشارکتی» شد که به‌جای تحمیل، بر پایه اقناع، آموزش و همراهی استوار بود.

این تجربه بی‌سابقه نشان داد که امنیت و پایداری اجتماعی، صرفاً به قدرت نظامی وابسته نیست؛ بلکه نیازمند زیربنای محکم فرهنگی، آموزشی و اجتماعی است. آموزش همگانی پلیس توانست شهروندان را از مصرف‌کنندگان خدمات امنیتی به کنشگران فعال نظم و ایمنی بدل کند.

آینده امنیت ملی نه‌تنها به فناوری‌های پیشرفته یا قدرت نظامی، بلکه به سطح آمادگی و آگاهی عمومی وابسته است. پلیس به‌عنوان نهاد پیشران در امنیت اجتماعی، باید همچنان در خط مقدم آموزش‌های عمومی، ارتقاء سواد بحران، تقویت حس مسئولیت جمعی و نهادینه‌سازی مشارکت شهروندی باقی بماند.

جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل به ما نشان داد که جامعه آموزش‌دیده و اعتمادمحور، نخستین و مستحکم‌ترین خط دفاعی در برابر تهدیدات بیرونی است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار