نشست زنان، روایتگران مقاومت برگزار شد

نشست زنان، روایتگران مقاومت ـ با تاکید بر نقش زنان در جنگ‌۱۲ روزه ـ به همت سازمان نشر آثار و ارزش‌های مشارکت زنان در دفاع مقدس و‌ مقاومت و با مشارکت مدرسه حکمرانی شهید بهشتی برگزار شد.
کد خبر: ۷۸۸۸۴۶
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۹ - 29October 2025

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، نشست زنان، روایتگران مقاومت ـ با تاکید بر نقش زنان در جنگ‌۱۲ روزه ـ به همت سازمان نشر آثار و ارزش‌های مشارکت زنان در دفاع مقدس و‌ مقاومت و با مشارکت مدرسه حکمرانی شهید بهشتی و با حضور تعدادی از اساتید و دانشجویان حوزه رسانه و زنان برگزار شد.

نشست زنان، روایتگران مقاومت برگزار شد

«محمد الوندی» عضو‌ هیئت علمی دانشگاه جامع امام‌حسین (ع) در این نشست اظهار داشت: زنان روایت‌سازان جنگ هستند. تاریخی که در اسلام و ایران وجود داشته است. بعد از جنگ ۱۲ روزه ما در شرایط نه جنگ و نه صلح به سر می‌بریم. اگر دقیق وضعیت را بررسی کنیم ما جامعه متکثری داریم که مدیریت افکار عمومی در چنین جامعه‌ای بسیار متفاوت با یک جامعه واحد است.

الوندی گفت: هویت ایرانی بر سه قسم «هویت جهانی» که مطابق با مسائل روز جامعه جهانی مانند عقلانیت سکولار، برابری جنسیتی زن و مرد و … مواجه است؛ «هویت محلی» و «هویت ملی» که این مورد شامل هویت اسلامی هم می‌شود، استوار است.

وی افزود: در دنیا دو‌ نوع نظام مدیریت کنترل اجتماعی وجود دارد، اول، هلندی که عرف محور است و دوم آمریکایی که قانون محور است. تفاوت عرف و‌ قانون این است که در عرف التزام و پایبندی جامعه نسبت به هنجار‌ها درونی است، اما در مدل قانون الزام و‌ اجبار بیرونی؛ در نتیجه مبارزه با استکبار و‌ نظام سلطه باید تبدیل به عرف شود. 

الوندی تصریح کرد: ما با عرفی متکثر رو به رو‌ هستیم. بخشی با هویت جهانی، بخشی با هویت قومی و بخشی با هویت ملی تطابق دارد. تاثیر رسانه در جوامع باز حداقلی است و در جوامع بسته حداکثری. به واسطه جهاد تبیینی که انجام می‌شود جامعه ما جامعه‌ای باز است و مخاطب هر خبری را نمی‌پذیرد.

«عاطفه خادمی» عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی نیز در این نشست اظهار کرد: در دنیای امروز «روایت» یک عنصر اصلی در مشرو‌عیت دهی به حکمرانی‌ها محسوب می‌شود.

خادمی گفت: نظریه حکمرانی روایی می‌خواهد توضیح دهد که در عصر حاضر، قدرت، نه عمدتاً از طریق زور، که از طریق روایت اعمال می‌شود. این نظریه حلقه اتصال بین حکمرانی سخت‌افزاری (قوانین و نهادها) و حکمرانی نرم‌افزاری (اذهان و قلب‌ها) است. روایت، قالبی است که در آن هم «شناخت» شکل می‌گیرد (حکمرانی شناختی) و هم «معنا» ساخته می‌شود (حکمرانی معنایی).

وی افزود: بنابراین، می‌توان آن را قدرتمندترین شکل حکمرانی در جوامع اطلاعاتی و شبکه‌ای دانست چون سیاست‌گذاری و حکمرانی، پیش از آن‌که مدیریت منابع باشد، مدیریت معنا است. یعنی دولت‌ها، نهاد‌ها و بازیگران سیاسی، در تلاش‌اند تا با تولید، تنظیم و توزیع روایت‌ها، فهم مردم از واقعیت را شکل دهند و از طریق آن، رفتار اجتماعی و تصمیم جمعی را هدایت کنند.

وی اضافه کرد: «روایت» نه فقط ابزار تبلیغ، بلکه سازه‌ی بنیادین مشروعیت و اقتدار در حکمرانی مدرن است. بنابراین در حکمرانی کلاسیک، محوریت با «قدرت» بود. در حکمرانی نوین محوریت با «معنا و روایت». به همین دلیل دولت‌ها و ملت‌ها در عصر اطلاعات، با جنگ روایت‌ها تعریف می‌شوند نه با جنگ سرزمین‌ها.

خادمی تشریح کرد: وضعیت حکمرانی روایت در جمهوری اسلامی ایران، تصویری پارادوکسیکال از «قدرت‌های استثنایی» در کنار «چالش‌های ساختاری عمیق» را نشان می‌دهد که دارای نقاط قوتی چون «پشتوانه گفتمانی غنی» وجود روایت‌های قدرتمندی، چون «دفاع مقدس»، «استکبارستیزی» و «مقاومت»، «دارایی‌های انسانی» وجود زنان و مردان راوی و هنرمند متعهد؛ «اقتضائات عینی» واقعی بودن روایت مقاومت است.

وی ادامه داد: در چالش‌های داخلی به دلیل «پراکندگی و نبود مدل حکمرانی یکپارچه» نهاد‌های متعدد فاقد یک «سند راهبردی روایت‌محور» مشترک هستند. شکاف بین «روایت رسمی» و «روایت مردمی» در برخی موارد، روایت‌های تولیدشده رسمی، نتوانسته است با دل و ذهن نسل جدید ارتباط برقرار کند و یک روایت موازی در فضای مجازی شکل گرفته است. برای مثال، روایت رسمی از «سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی» گاهی با روایت مردمی از «تحریم و معیشت سخت» در تضاد قرار می‌گیرد. این شکاف، منجر به کاهش «اعتماد» به عنوان اصلی‌ترین سرمایه راوی حکمران می‌شود.

خادمی گفت: ضعف در قالب‌پردازی و الگوریتم، روایت‌های ما در قالب‌های کهنه و غیرجذاب ارائه می‌شود. عدم بهره‌گیری نظام‌مند از سرمایه اجتماعی. زنان و جوانان، نبود ذهن و زبان مشترک این ناتوانی، میدان را برای روایت‌های رقیب (از سبک زندگی غربی تا گفتمان‌های معترض) باز می‌گذارد. نسل جوان، روایت «فقر و جنگ» را نمی‌پذیرد، بلکه خواهان روایت «پیشرفت، عدالت و زندگی خوب» است. فقدان یک «مرکز فرماندهی روایت» یکپارچه، نهاد‌های متعدد (اصولگرا، اصلاح‌طلب، نظامی، فرهنگی) گاهی روایت‌های متعارض و حتی متضاد تولید می‌کنند. این چندصداییِ کنترل‌نشده، به جای تقویت گفتمان انقلاب، باعث سردرگمی و بی‌اعتمادی مخاطب می‌شود.

نبرد روایی میان نهاد‌های داخلی، گاهی از جنگ روایی با دشمن خطرناک‌تر است

خادمی تصریح کرد: در بحران تبدیل «ارزش» به «روایت جذاب» سیستم ما در تبدیل ارزش‌های متعالی خود (مانند شهادت، ایثار) به روایت‌های دراماتیک و احساس‌برانگیز برای مخاطب عام (مانند آنچه در هالیوود شاهدیم) ناتوان بوده است. ما ارزش‌ها را تکرار می‌کنیم، اما آنها را «روایت» نمی‌کنیم.

وی در ادامه در تشریح تثبیت حکمرانی روایت با عاملیت زنان در سه سطح حکمرانی گفت: در سطح کلان (سطح راهبردی-سیاستگذاری)، زنان باید در «تعریف پروژه‌های کلان روایی» حضور داشته باشند. برای مثال، طراحی روایت «تمدن نوین اسلامی» یا «جهان پسااستکبار» نمی‌تواند بدون درنظرگیری نگاه، تجربه و آرمان‌های نیمی از جامعه و نماد‌های جهانی مقاومت (که زنان هستند) انجام شود. حضور زنان در نهاد‌های سیاستگذار روایت، تضمین می‌کند که روایت تولیدشده، از «عمق و تنوع» لازم برای اثرگذاری جهانی برخوردار باشد.

وی افزود: در سطح میانی (سطح طراحی و تولید) مربوط به «تبدیل روایت کلان به محصولات فرهنگی و رسانه‌ای» است. زنان در این سطح، نه به عنوان موضوع، بلکه به عنوان «خالقان و مدیران» اثر ظاهر می‌شوند. در سطح خرد (سطح توزیع و نهادینه‌سازی) نیز مربوط به «نفوذ روایت در بافت روزمره جامعه» است. زنان در مقام «مادر، معلم، پرستار و فعال محلی» کلید نفوذ روایت به درون خانواده‌ها و جامعه هستند.

در ادامه «زهرا کوهساری» عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا گفت: مضامین مرکزی در تجربه زیستی زنان در دو جنگ دفاعی شامل «مضامین مشترک روایت‌ها در دو جنگ» شامل تجربه مضاعف و مسئولیت مضاعف ـ احساس تعلق به دفاع مقدس و مشروعیت مقاومت ـ نقش حافظه و ایمان دینی؛‌ «تفاوت روش روایت‌گری» شامل تفاوت در ابزار و بستر روایتگری؛ «تحول در جایگاه سوژه زن در روایت‌ها» شامل بازپس گیری عاملیت در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل؛ «بازنمایی حافظه جمعی و هویت زن» شامل حافظه‌ای شخصی‌تر و چند صدا و متکثر در جنگ ۱۲ روزه است.

وی همچنین افزود: الگوی کنش‌گری زنان در دهه شصت، زن ایثارگر و پشتیبان جبهه و الگوی کنش گری زن در دهه ۱۴۰۰ زن راوی، تحلیل گر و کنش گر چند سطحی است.

«مصطفی فارویی» مدیر کل طراحی راهیردی صدا و سیما درباره بحث روایت و حکمرانی زنان، یک سوال مهم این است که آیا اساسا برای حکمرانی زنان نیاز به شبکه تشکیلاتی کشوری داریم؟ اگر این شبکه وجود داشته باشد حتما خوب است، اما با توجه به رخداد‌های جامعه به نظر میرسد مساله اساسی این نیست. همچنان که اتفاقی که امروز در فضای واقعی جامعه رخ داده، ناشی از اراده جمعی از دختران و در مقابل سکوت و صبر قدرت حاکم است و فارغ از جهت این قدرت، این توان کنشگری، همیشه در حوادث جامعه تاثیرگذار بوده است، کما اینکه در زمان انقلاب حادثه‌ای مثل تظاهرات ۱۷ دی که به علت عدم حضور آقایان، کمتر از سایر تجمعات به اون توجه شده، با رهبری و حضور بانوان شکل گرفته. یا در زمان جنگ همسویی جدی مادران با جنگ و همراهی آنان بیشترین تاثیر را داشته است. 

فارویی افزود: با توجه به این موارد، آنچه که قدرت زنانه تولید می‌کند، بیشتر از اینکه تحت تاثیر شبکه‌سازی باشد؛ معطوف و متاثر از قدرت ویژه وجودی زنانه‌ای است که در ادبیات سیاسی غرب از آن تحت عنوان اغوا و در ادبیات فارسی، تحت عنوان ربانیت و مربی‌گری یاد می‌شود. اگر اراده‌ای در بانوان یک جامعه شکل بگیرد، عملا مقابله با آن به این راحتی میسر نمیشود؛ و البته که انچه میتواند برای این قدرت ویژه، جهت، امید و سازندگی ایجاد کند، برداشت درست از دنیایی که بواسطه سلطه رسانه غرب در آن و ایده‌های غربی آن زیست میکنیم از یک سو و نگاه درست به آینده و دانش کافی درباره مسیر رو به جلو از سویی دیگر است.

«مینو اصلانی» رئیس اندیشکده تجربه مکاری زن و‌خانواده گفت: اول اینکه نباید از معرکه‌ها دور ماند، در این معرکه است که شهدای ما ره صد ساله رو یکشبه رفتند. هرچه قدر در زمینه خانواده و مطالعات آن، بیشتر در میانه میدان و آشنا با برنامه‌های دشمن و نگاه او به این ساحت باشیم بهتر میتوانیم ایستادگی کنیم. خصوصا که دشمن به دو دلیل اصلی روی خانواده تمرکز کرده است: یکی اینکه خامواده مانع از لذت‌جویی بی حد و حصر است و دوم اینکه مانع از مصرف‌گرایی بیش از حد است و برای این موارد حد و مرزی دارد و در واقع با نظام سرمایه‌داری و اباهه‌گرایی آن مخالف است. 

وی افزود: تعهد به خانواده هچنان که شهید رئیسی عزیز در سازمان ملل مطرح کردند، باید برای تحکیم مبانی خانواده تلاش کند، خصوصا برای ادامه و استمرار مسیر یک خانواده. نکته جالبی که در زمان جنگ رخ داد، رویکرد مردم به حفاظت و حراست بیشتر از خانواده، مرد خانواده در مسیر امنیت خانواده، زن خانواده با دلسوزی بیشتر و حمایت بیشتر رفتار می‌کند. جنگ به ما این ظرفیت بزرگ و قابل رشد را نشان داد. چیزی که حالا باید روی آن سرمایه‌گذاری کنیم و برای رشد آن برنامه‌ریزی کنیم.

«علی‌اصغر پورعزت» رئیس دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران نیز در این نشست گفت: درباره جنگ باید جزئیات و عملکرد‌های نهاد‌های مختلف مورد بررسی و بازنگری قرار گیرند. در این ایام که مردم بسیار خوب بودند، مسولان دو دسته بودند؛ برخی خوب و خلاق و فعال، اما بسیاری کند، بی انضباط و بی برنامه بودند. حتی بروکراسی در هر سه قوه، با کندی و عدم شفافیت، در این ایام باعث کندی و اخلال در عملکرد‌های مثبت و سازنده میشد. در حالی که بروکراسی فعال و بابرنامه و آماده میتونه آثار مخرب یک جنگ را تا حد زیادی کاهش داده و قدرت تهاجم را افزایش بدهد. 

وی افزود: اگر ما نتوانیم این مشکل را بشناسیم و حل کنیم و از امروز عبرت نگیریم، ممکن است با مشکلات زیادی مواجه شویم. اینکه بر خلاف حضور نظامیان در میانه میدان و کنار مردم، حضور مسئولان کمرنگ بود و این امر موجب ضعف عملکرد کلی شد، باید اصلاح شود. حضور قوه مقننه، برای اصلاح سریع قوانین در شرایط خاص جنگی، قوه مقننه برای سرعت بخشیدن به برخورد با افراد مشکل ساز، و حتی حضور قوه مجریه به عنوان بازوی اجرایی و تسهیلگر، آنقدر که لازم بود یا رخ نداد و یا به درستی دیده نشد. 

پورعزت گفت: اگر از این شرایط عبرت نگیریم، توان مردم فروکاهیده می‌شود. به جای اینکه پیشران‌های نهاد‌های بروکراتیک و سیاسی، به صورت جدی وارد عمل شوند و تسهیلگر امر مشارکت اجتماعی باشند، به جای اینکه پیشران‌های مالی و اقتصادی تسهیلگر انجام پروژه‌های کوتاه مدت زودبازده برای مقابله با شرایط بحران باشند و هر نهاد در جایگاه خود به قدرت و توان ایستادگی جامعه در مواجهه با این چالش کمک کند، در صورت ضعف و ناتوانی از شناخت و مواجهه به موقع با بحران، میتوانند بازدارنده‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا روانشناختی جلوه‌گر شوند.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار