گفتگوی اختصاصی دفاع پرس با حجت الاسلام ملکی

روایت 4025 روز حضور در جبهه از سرپل ذهاب تا مناطق جنوب

حجت الاسلام ملکی عضو کانون پیشکسوتان ارتش جمهوری اسلامی در قم است که با بیش از 4 هزار روز حضور، نامش در زمره رکوردداران حضور در جبهه ها و مناطق جنگی حق علیه باطل ثبت شده است.
کد خبر: ۷۸۹۹۹
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۱:۰۱ - 24April 2016

روایت 4025 روز حضور در جبهه از سرپل ذهاب تا مناطق جنوب

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از قم، حجت الاسلام محمد مهدی (بهروز) ملکی، بازنشسته ارتش و رزمنده جانبازی است که با ثبت 4025 روز حضور در جبهه و مناطق جنگی، نامش در زمره السابقون نیروهای مسلح در دوران دفاع مقدس ثبت گردیده است.

وی متولد سال 1346 در سرپل ذهاب است. به خاطرات و حماسه های این منطقه عشق می ورزد و حضور در جبهه را از دوران نوجوانی همزمان با آغاز جنگ تحمیلی و شروع حملات دشمن بعثی به کرمانشاه شروع کرده است.

به سبب پاسداشت دلاورمردی های پیشکسوتان دفاع مقدس گفتگویی با حجت الاسلام ملکی انجام داده ایم:

اولین حضور شما در جبهه به چه زمانی بر می گردد؟

کلاس اول دبیرستان که بودم، به جهت اینکه جنگ را از نزدیک لمس می کردم، درس را رها کرده و به عنوان نیروی بسیجی در پادگان ابوذر سرپل ذهاب در گردان حنین تیپ نبی اکرم(ص) سپاه سازماندهی شدم.

با اعزام در سنّ کم مشکلی نداشتید؟

بدلیل سن کمی که داشتم دو بار از اعزام به جبهه منع شدم، تا اینکه سرانجام با اصرار و دستکاری در شناسنامه موفق به اعزام شدم. در واقع بین سال های 61 تا 64 حدود 28 ماه، به عنوان بسیجی و نیروی تبلیغی در مناطق پدافندی سرپل ذهاب و ... مستقر شده بودم.

حضورتان در ارتش از چه زمانی بود؟

همان سال 64 و دوران قبل از مشمولیتم بود که وارد ارتش شدم. در لشکر 81 زرهی کرمانشاه و مقطعی را نیز در فرماندهی لجستیک ارتش در تهران بودم تا اینکه در سال 67 بود که با حکم ستاد کل نیروهای مسلح به جنوب اعزام شده و در منطقه جفیر، در واحد تدارکات و پشتیبانی رزمی لشکر 92 اهواز فعالیت می کردم.

خاطره ای هم از آن دوران دارید؟

حضور در جبهه و مناطق عملیاتی و در لباس رزم، هر جا که باشد، همراه با خاطره است. بخصوص در سال 63 بمباران پادگان ابوذر و سال 67 منطقه جفیر.

16 بهمن سال 63 پادگان ابوذر سرپل ذهاب چندین نوبت مورد هجوم گسترده و وحشتناک هواپیماهای عراقی قرار گرفت و خیلی از دوستان و همرزمان ما در آن زمان به خاک و خون کشیده شدند اما پادگان سقوط نکرد که البته شرح خاطرات خود را از این جریان به طور مفصل در کتاب یادواره شهدای سرپل ذهاب آورده ام. به عنوان نمونه یکی از برادران رزمنده که در حال پناه گرفتن بود با اصابت پرتابه جنگی به گردن، سرش قطع شد و همینطور مسافتی را بدون سر می دوید.

در سال 67 هم که در منطقه جفیر (کوشک) مستقر شده بودیم، در واحد پشتیبانی و تدارکات لشکر 92 زرهی اهواز بودم. بر اثر تک شدید دشمن محاصره شدیم و با گلوله باران هلیکوپترهای دشمن، از ناحیه دست و صورت و پا مجروح و جانباز شدم.

آیا حضورتان در جبهه ادامه یافت؟

پس از پذیرش قطعنامه در اواخر تیرماه سال 67، مدتها به عنوان نیروی ارتش در جاهایی که منطقه جنگی محسوب می شد، در خطوط پدافندی و پشت خاکریزها مستقر بودیم و این حضور به منظور استحکام مرزها و جلوگیری از نفوذ دشمن صورت می گرفت تا اینکه از لشکر 92 اهواز به کردستان منتقل شدم.

با احتساب ۲۸ ماه جبهه ایام بسیجی، ایام خدمت در ارتش در جبهه و حضور با ابلاغ ستاد مشترک در مناطق جنگی، جمعا 4025 روز سابقه حضور در جبهه و مناطق جنگی دارم.

آیا پس از پایان جنگ هم در آن مناطق حضور می یابید؟

پس از بازنشستگی در اول آذر سال 88، هم اکنون  عضو کانون بازنشستگان ارتش در قم هستم. بحمدالله این توفیق نیز حاصل شده که در ایام راهیان نور به عنوان راوی در مناطق جنوب و شمالغرب حضور می یابم و آنچه را که از دلاوری های آن دوران دیده ام برای زائران روایت می کنم، گاهی نیز به یاد حال و هوای جغرافیا و مناطق و یاران دوران دفاع مقدس اشعاری می سرایم.

دروس حوزه را از چه زمانی شروع کردید؟

بر اساس رهنمودهای دینی و تاکیدات رهبر معظم انقلاب مبنی بر تحصیل علم و نیز بدلیل علاقه ای که به علوم حوزوی داشتم، از سال 80 و در حین خدمت، با سی دی و کتابهای کمک آموزشی، دروس حوزه را شروع کردم و پس از بازنشستگی تاکنون نیز به صورت حضوری در کلاس های درس حوزه در قم حضور می یابم.

در ایام تبلیغی محرم، ماه رمضان و فاطمیه نیز برای نشر معارف قرآن و اهل بیت(ع) و نشر فرهنگ عاشورایی دفاع مقدس به مناطق مورد نیاز هجرت می کنم.

از اینکه در این گفتگو شرکت نمودید سپاسگزارم.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار