رمان‌نویس زن گروسی ادبیات بومی دیار بیجار را به میراثی زنده تبدیل نمود

فوزیه بشارت، نخستین رمان‌نویس زن گروسی، با خلق اثری به زبان کردی گروسی، نه‌تنها صدای زنان بیجار را جهانی کرد، بلکه ادبیات بومی را به میراثی زنده تبدیل نمود.
کد خبر: ۷۹۱۰۷۳
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۹ - 07November 2025
به گزارش دفاع‌پرس از کردستان، ظهور رمان «هورمسگه‌گان ژنیک» از بانو «فوزیه بشارت»، نخستین رمان‌نویس زن بیجار به زبان کردی گروسی، نه‌تنها یک اتفاق ادبی در سطح محلی، بلکه نقطهٔ عطفی در جریان گسترده‌ترِ بازتعریف نقش زبان‌های بومی در ادبیات معاصر ایران محسوب می‌شود.
 
جج
 
این اثر فراتر از داستان‌سرایی، گواهی بر این است که زبان مادری می‌تواند نه‌تنها حافظ هویت فرهنگی باشد، بلکه ابزاری برای حضور جهانی صدا‌هایی باشد که سال‌ها در سکوت مانده‌اند، بشارت با نوشتن به گویشی که تا امروز هیچ ساختار نوشتاری رسمی در ادبیات نداشته، دریچه‌ای نو به سوی بازنمایی زنانهٔ جغرافیای فراموش‌شدهٔ گروس گشوده است.
 
این رمان، بازتابی از جهان درونی زنانی است که در سایهٔ سنت‌ها، فقر و مرز‌های اجتماعی زندگی می‌کنند، اما مقاومت می‌کنند، بشارت نه با شعار، بلکه با بافت زبانی عمیق، توانسته است رنج، امید و شکوفایی این زنان را در قالبی هنرمندانه و عالم‌گیر خلق کند.
 
واژگان کهن گروسی که در این اثر بازیابی شده‌اند، تنها ابزار روایت نیستند؛ هر یک، قطعه‌ای از حافظهٔ جمعی هستند که دیگر فقط در خاطرهٔ پیرزن‌های روستا زنده نیستند، بلکه در صفحات کتاب تنفس می‌کنند، این کار، نوعی پژوهش فرهنگی است که مرز‌های ادبیات و زبان‌شناسی را در هم می‌آمیزد.
 
در استان کردستان، و به‌ویژه در بیجار، جایی که مؤسسه‌های آموزشی رسمی برای آموزش زبان کردی گروسی به‌صورت نوشتاری تقریباً ناموجود است، حضور چنین اثری بار فرهنگی و سیاسی عمیقی دارد، این بانوی بیجاری با این کار، نه‌تنها به یک نیاز ادبی پاسخ داده، بلکه به سؤالی بنیادین دربارهٔ حق زبان‌های بومی برای حضور در فضای ادبی و ملی پرداخته است.
 
وی نشان داده که زبان مادری، وقتی با صداقت و مهارت به کار گرفته شود، می‌تواند از محصوریت جغرافیایی فراتر رفته و به مخاطبی گسترده دست یابد، چنان‌که همین اثر به‌زبان فارسی با عنوان «اشک‌های یک زن» منتشر و به کتاب صوتی تبدیل شده است.
 
جایزه مهرگان ادب، که به این اثر اهدا شد، تأییدی ملی بر این باور است که ادبیات بومی، زمانی که با کیفیت و هویت خلق شود، می‌تواند در بالاترین سطوح فرهنگی کشور جایگاهی مستقل پیدا کند.
 
این جایزه نه‌تنها افتخاری برای نویسنده، بلکه تشویقی برای همهٔ نویسندگان جوان مناطق چندزبانهٔ ایران است تا به جای ترس از محدودیت مخاطب، به قدرت ریشه‌های خود ایمان آورند، بشارت با این موفقیت، ثابت کرده که نوشتن به زبان مادری، نه مانع از جهانی‌شدن، بلکه مسیری برای انتقال اصالت است.
 
در پس این اثر، چالش‌هایی پنهان بوده که کمتر دیده می‌شوند، فقدان واژه‌نامهٔ معتبر، عدم وجود الگو‌های نوشتاری، نیاز به ابداع نشانه‌گذاری سازگار با فونت فارسی و همیشه ترس از نادیده گرفته‌شدن در سایهٔ ادبیات فارسی‌زبان، اما این نویسنده بیجاری با صبر و پژوهش روزافزون از پس از این موضوع هم برآمد و این چالش‌را کنار گذاشت.
 
او نه‌تنها واژه‌ها را جست‌و‌جو کرد، بلکه ریتم گفتاری زنان گروسی، با تمام لطافت و دردش را در ساختار جملات خود جای داد. این کار، ادبیات را از حالت کلیشه‌ای خارج کرده و آن را زنده و نفس‌کش کرده است.
 
در سطح اجتماعی، این اثر تأثیری فراتر از کتاب دارد، خانواده‌ها در بیجار گزارش داده‌اند که پس از معرفی این رمان، کودکان بیشتر به زبان مادری با پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها صحبت می‌کنند، این نشان‌دهندهٔ قدرت ادبیات در احیای زبان است، بشارت باور دارد که اگر فرزندان امروز با زبان مادری خود بنویسند، فردا جامعه‌ای با حافظهٔ فرهنگی غنی‌تر خواهد داشت وهشدار می‌دهد که سکوت نسبت به زبان‌های بومی، نسل‌کشی فرهنگی است.
 
در حال حاضراین نویسنده موفق و نام‌آور بر سر نگارش رمانی دیگر کار می‌کند که دوباره زن را در مرکز قرار می‌دهد، این‌بار در فضایی میان واقعیت و خیال، در جست‌وجوی نجات صدای درونی این تداوم، نشان می‌دهد که او نه‌یک نویسندهٔ تک‌اثر، بلکه بنیان‌گذار موجی ادبی است که در گروس آغاز شده و می‌تواند در سراسر مناطق چندزبانهٔ ایران گسترش یابد.
 
در نهایت، «هورمسگه گان ژنیک» فقط یک رمان نیست؛ نمادی است از این باور که هر زبان مادری، هر صدای بومی، ارزش جهانی‌شدن دارد، مشروط بر اینکه کسی با ایمان و مهارت آن را بنویسد و فوزیه بشارت، این کار را کرده است نه با صدای بلند، بلکه با کلمه‌ای که از ریشه می‌گوید. (به قلم: سید محمد صابر سبحانی)
 
انتهای پیام/
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار