گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس: ناو هواپیمابر فوجیان با جثه ۸۰ هزار تنیاش، در هر بندری که لنگر بیندازد، بیدرنگ توجهها را به خود جلب میکند. این کشتی که بیش از ۳۰۰ متر طول دارد، حدود ۶۰ جنگنده را حمل میکند و با هزینهای برابر ۵.۴ میلیارد پوند ساخته شده است. فوجیان، چین را به جایگاه دوم جهان از نظر تعداد ناوهای هواپیمابر رسانده است.

با این حال، حدود پنج هزار مایل دورتر از بندر خانگی فوجیان، در دریای سیاه، جنگی دیگر جریان دارد که نشان میدهد بزرگی همیشه عامل پیروز نیست؛ چرا که اوکراین با استفاده از دستههای پهپاد دریایی که با دقت بالایی به اهداف مورد نظر حملهور میشوند، ناوگان روسیه را به شکست عملیاتی کشاندند.
در دوران تازه رقابتهای بزرگ، بهویژه میان چین و آمریکا، ناوهای هواپیمابر، همچنان ابزارهایی بیهمتا برای نمایش قدرت و دیپلماسی تهاجمی به شمار میروند. نمونه این قدرتنمایی را میتوان در دستور دونالد ترامپ برای اعزام ناو «یواساس جرالد آر. فورد» به آبهای ونزوئلا مشاهده کرد. این کشتی ۱۲.۸ میلیارد دلاری بهعنوان بزرگترین و گرانترین جنگافزار شناور جهان شناخته میشود که ۷۰ جنگنده حمل میکند و حتی قادر است از ۱۲۵ سورتی پرواز پشتیبانی کند. همراهی چهار ناوشکن در آبهای ونزوئلا، این حرکت را به مانوری غیرعادی تبدیل کرد و این پرسش را پیش آورد که آیا این نیرویی عظیم علیه «نیکلاس مادورو» به کار گرفته خواهد شد؟
همین ارزش استراتژیک، دلیل هیجان جهانی، پیرامون ساخت و آزمایش فوجیان است. مراسم راهاندازی رسمی آن اخیراً با حضور «شی جینپینگ» برگزار شد و قدرت نظامی رو به گسترش چین را به نمایش گذاشت.
نخستین ناو این کشور، لیائونینگ، سال ۲۰۱۲ تکمیل شد. بدنه این ناو ابتدا در اواخر دهه ۱۹۸۰ در شوروی ساخته و پس از فروپاشی، توسط اوکراین فروخته شده بود.
«نیک چایلدز» از مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک میگوید چین همزمان با سرمایهگذاری سنگین در موشکهای ضدکشتی برای دفاع ساحلی، ناوهای هواپیمابر را عنصری ضروری برای تشکیل ناوگانی جهانی میداند. این کشتیها به دلیل انعطافپذیری بینظیرشان، برای سناریوهای جنگی بسیاری کاربرد دارند و شاید حتی روزی برای جنگ علیه تایوان، این دست برتر نظامی، کارآمد و تأثیرگذار باشد.
انگلستان هم چهار سال پیش دو ناو هواپیمابر را به ارزش ۶.۲ میلیارد پوند به آب انداخت که قدرت محدودتری داشته و میزان عملکرد نظامی آنها چندان روشن نیست. هیچیک از این ناوها در درگیریهای دو سال اخیر غرب آسیا به کار نرفتهاند. تاکنون این ناوها کاربرد نظامی و قدرتنمایی نداشته و صرفاً بهعنوان ابزاری برای تقویت پیوند با کشورهای همسو طراحی شدهاند؛ به طور مثال میتوان به سفر «اچاماس پرنس آف ولز» به توکیو در ماه اوت اشاره کرد.
از ویژگیهای برجسته ناوهای هواپیمابر مقاومت بالای این کشتیها در هنگام تقابل نظامی است؛ بهعنوان مثال در درگیری میان ناو «یواساس هری اس. ترومن» و ناوشکنهایش با انصارالله، این ناو در قسمت بدنه متحمل آسیبها و خساراتی شد، اما غرق نشد.
به لحاظ نظری، ناوها برای غرقشدن سخت طراحی شدهاند. در جنگ سرد، شورویها برآورد میکردند که ۱۲ موشک متعارف برای سرنگونی یک ابَرناو لازم است. آمریکا هم سال ۲۰۰۵ در آزمایشی عملی، چهار هفته زمان برد تا یواساس آمریکا را غرق کند.
موفقیت اوکراین در دریای سیاه را نمیتوان بهعنوان نمونهای موفق از آسیبپذیری ناوهای هواپیمابر دانست؛ چرا که ناوگان روسیه، در مقایسه با آمریکا و چین، پراکنده و ضعیفتر بود. روسیه از ۲۰۱۷، پس از ورود ناو ۴۰ ساله «آدمیرال کوزنتسوف» به تعمیرگاه، هیچ ناو عملیاتی ندارد. رئیس کشتیسازی این کشور گفته احتمالاً آن را اسقاط یا میفروشند. این ناتوانی، نشاندهنده ضعفهای عمیقتر روسیه در عرصههای ژئوپلیتیک، نظامی و اقتصادی است.
در نهایت، ناوهای هواپیمابر همچنان سلاطین قدرتنمایی در جهان پرتنش امروزند. با وجود پیشرفت پهپادها، انعطافپذیری و کارکرد چندگانهشان در دیپلماسی و جنگ، آنها را به سرمایهای گرانبها بدل کرده است. چین با فوجیان گامی بلند برداشته، اما همچنان آمریکا در این عرصه پیشتاز است. این غولهای شناور نهتنها نماد قدرت نظامی، بلکه معماران روابط بینالمللی آینده خواهند بود.
انتهای پیام/ 200