به گزارش خبرنگار
دفاعپرس از گلستان، شهید«اسفندیار خادملو» معروف به برار قلی فرزند میرزا بابا و زهرا کلبادی نژاد در سال ۱۳۳۶ در شهر گلوگاه به دنیا آمد. از همان دوران کودکی فردی آرام و ساکن بود و از ۸ سالگی به بندر گز آمد و با شرو ع جنگ تحمیلی در تاریخ اول مهر سال ۱۳۶۰ به منطقه جنوب اعزام شدو مدت نوزده ماه و بیست روز در جبهه حضور داشت. او فرماندهی گردان انصارالحسین را به عهده داشت و به خاطر پشتکار به درجه فرماندهی گردان نایل گشت. اسفندیار خادملو در ۱۳۶۶/۸/۲۵ در اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
وصیت نامه شهید اسفندیار خادملو
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر امام زمان، آن منجی عالم بشریت که روزی خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد و سلام به نایب بر حقش امام امت، ابرا هیم زمان و خار چشم دشمنان اسلام وآنهایی که با صبر و استقامت خویش، چهرهی سیاه ستمگران و جهان خواران و خون آشامان دو بلوک غرب و شرق را به خاک ظلمت نشاندند.
امامی که از سال «چهل و دو تا پنجاه و هفت» تا به حال ایستاده و همهی مصیبتها و سختیها را کشیده و انشاءالله که تا انقلاب مهدی موعود (عج) زندگی را برای در امان ماندن انقلاب اسلامی حسین بن علی (ع) ادامه خواهد داد و چشم کور آنان که نمیتوانند چهرهی پاک حسینی را از صلالهی زهرا (س)، در این انقلاب خونبار و روزهای عاشورا ببیند.
سلام و درود بر همهی شهیدان کربلا تا به امروز از جبهههای ایران اسلامی که با خونشان درخت اسلام را آبیاری کردند تا ما گناه کاران را به راه راست هدایت کنند.
آنها بودند که با خونشان انسانهای مثل ماها را از فساد نجات دادند. ما هم بکوشیم تا این راه قرآن را ادامه دهیم، به امید خدا....
سلام و درود بر رزمندگان اسلام که با ایثار و روشن دلی خود، قلب نا پاک آمریکا و شوروی و اسراییل را ضربه وارد کردند و پوزهی آنها را به خاک مذلت مالیدند.
باشد که روزی شاهد پیروزی اسلام بر کفر و به احتزاز در آمدن پرچم اسلام در سراسر جهان باشید. «انشاءالله»
وصیت نامهی خویش را به شرح ذیل شروع میکنم:
بنده اسفندیار خادملو متولد ۱۳۳۶ از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بندر ترکمن هستم. در همان زمانهای انقلاب بود که عشق و علاقهام به سپاه اسلام زیاد و زیادتر شد تا اینکه روزی تصمیم گرفتم برای شرکت در جبهه حضور داشته باشم و عضو سپاه شهرستان شوم که به آرزوی خویش رسیده و عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آن شهرستان شدهام.
همیشه آرزوی بنده این بود که در همهی زمینههای سپاه شرکت فعّال داشته باشم؛ که اوّل، جبهه را انتخاب کرده و هر وقت اسم جبهه میآمد در درون قلبم احساس شوق میکردم.
در دوران خدمت سپاهی هیچ وقت بی علاقه به جبهه نبودهام و همیشه با اشتیاق فراوان به حضور در این راه اسرار ورزیدهام. چون این شهدا بودند که راه شهادت را به ما نشان دادند و ما را از گمراهی نجات دادند و خون آنها زمینهای بود برای هدایت ما بندگان گنه کار. ما هر چه داریم از این خونها و از این شهدای پاک تاریخ داریم.
همیشه میگفتیم خداوندا قلبهای تمامی بچّه مسلمانها را به هم نزدیک ترکن و ایمان همهی ما را بیشتر از قبل کن و خدا را شکر میکنیم که با این زندگی سرتاسر گناه بقیهی عمرمان بعد از دوران شاهنشاهی به دوران جمهوری اسلامی منتهی شد که توفیقی بود برای بندههای در جهالت و گمراهی.ای برادران حزب الله من خود این انقلاب و این جبههی پاک حسینی را انتخاب کردم، چون این انقلاب احتیاج به یارانی هم، چون حزب اللهیهایی دارد که واقعاً قلبشان در هر جای ایران که باشند برای پیروزی آن بسوزد و به فکر جبهه و جهاد در راه اسلام و مبارزه با ستمگر و فاسدان آمریکائی باشند.ای برادران حزب الله، قلبها را متوجه خدا کنید و همیشه خدا را در نظر داشته باشید که خدا ناظر اعمال همهی انسان هاست.ای برادران سپاهی و ارتشی و بسیجی همه به نام خدا و با یاد خدا جبههها را فراموش نکنید و با صبر و استقامت و ایمان خویش این جنایت کاران شرق و غرب را نابود کنید.ای انسانهای به پا خواسته، در دفاع از این انقلاب خونبار اسلامی، همه با هم کوشش کنید و همّت نمائید که شیطانهای بزرگ بیرونی و درونی در کمین شماها هستند.
هوشیار و بیدار باشید که هر لحظه در پرتگاه دنیا و مال و ثروت دنیا غرق هستید. درون قلبهای خود را به یاد خدا پاک و پاکیزه نمائید تا خداوند هم به شما نظر کند که خدا میفرماید قلبها را به یاد خدا آرامش دهید.ای جوانان حزب الله اعم از برادران و خواهران وای کسانی که در هر صورت میتوانید به این جمهوری اسلامی کمک کنید، از جان و مال خود دریغ نکنید که انقلاب اسلامی از همین چیزها پا بر جاست و راه حسین بن علی (ع) با همین خون هاست که سال به سال میجوشد و شفافتر میشود؛ و در آخر به برادران و آن کسانی که هنوز به این انقلاب خوشبین نیستند، یا بی طرفند و یا در گوشهای نشستهاند و شاهد از دست رفتن عزیزان این وطن هستند، سفارش میکنم، به خود آیند که فردای قیامت شرمنده خدا ورسول خدا و ائمه نباشند.
من به عنوان برادر کوچک شما به همهی بچّههای حزب الله سفارش میکنم که به یاد خدا باشید و در خط او و در راه به ثمر رسیدن انقلابمان تلاش و کوشش نمائید که پشتوانهی این جمهوری اسلامی شما و نسلهای بعدی تان میباشند.ای برادران این بندهی حقیر به شما سفارش میکنم که اوّل در خودسازی تان تلاش نموده و بعد از آن دیگران را به این راه دعوت کنید، باشد که آنها هم جزء دعوت کنندگان شوند.ای برادران، دوستان خدا را دوست داشته و دشمنان خدا را دشمن دارید و هر لحظه جمهوری اسلامی و مسئولین شما را برای حضور در جبهه دعوت کردند با اشتیاق کامل بپذیرید که سورهی نساء آیهی ۷۶ میفرماید: «آنان که ایمان آوردهاند در راه خدا جهاد میکنند و آنان که کافر گشتهاند در راه طاغوت مبارزه میکنند. پسای مومنان، مزدوران و دوستان شیطان را به قتل برسانید و یقین داشته باشید که توطئهها و نقشههای شیطانی بسیار سست و ناچیز است»ای برادران! من خود این راه را انتخاب کرده و با عشق درونیم آمدهام برای یاری عزیزان رزمنده و انتقام گیرندهی خون شهیدان و دوستان خود باشم تا شاید روزی در صحرای محشر آنان با ارزشی که پیش خداوند و ائمه دارند ما را هم شفاعت نمایند.ای برادران و خواهران حزب الله امام را در حالات معنوی تان دعا کنید و مسئولین انقلاب اسلامی را هم دعا کنید و دعا گوی رزمندگان اسلام باشید؛ شاید به امید خدا دعایتان مستجاب گردد و ما پیروز شویم.
از تفرقه جداً دوری کنید و با هم دوست و مهربان باشید. همیشه به یاد خدا و شهیدان باشید که خدا نجات بخش انسان هاست.
انتهای پیام/