به گزارش دفاعپرس از البرز، «صدیقه صباغیان» در یادداشتی آورده است: در تاریخ ملتها، لحظههایی وجود دارد که مسیر آینده را دگرگون میکند؛ لحظاتی که بهظاهر سخت و تلخ هستند، اما از دل همان رنجها، نیرویی تازه متولد میشود. ایران نیز طی بیش از چهار دهه اخیر، تجربهای از همین جنس را پشت سر گذاشته است. کشوری که روزگاری در بسیاری عرصهها وابسته، محدود و تحت فشار بود، امروز توانسته بر بستر همان محدودیتها مسیر استقلال، پیشرفت و قدرت را طی کند.

این مسیر سادهای نبوده است؛ فرازوفرودهای فروان و هزینههای بسیاری داشته، اما امروز نتیجه آن در صنایع مختلف، فناوری هستهای، پزشکی، انرژی، دفاع و در قدرت بازدارندگی ایران دیده میشود. برای درک جایگاه امروز ایران، باید گذشته را شناخت؛ گذشتهای که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران در حوزههای اساسی نه دارای استقلال تصمیمگیری بود، نه قدرت تولید ملی. بسیاری از تجهیزاتی که کشور به آن وابسته بود، به کشور وارد میشد و این وابستگی نهتنها اقتصادی، بلکه سیاسی و امنیتی نیز بود.
وابستگی ایران در تأمین نیازهای اولیه صنعتی و نظامی باعث شده بود این کشور در اتخاذ تصمیمات مستقل محدود باشد. حتی تجهیزات موجود نیز توسط کارشناسان خارجی مدیریت میشد و تحریم یا نارضایتی یک کشور قادر بود بخشی از توان دفاعی ایران را مختل کند که با طلوع انقلاب اسلامی و بهویژه با آغاز جنگ تحمیلی، این واقعیت تلخ آشکارتر شد. ایران با انقلابی نوپا و مردمانی خسته از ظلم و ستم شاهنشاهی در حالی در برابر ارتشی قرار گرفت که از پشتیبانی قدرتهای بزرگ بهره میبرد که علاوه بر کمبود تجهیزات، با استقرار و سازماندهی جدید نیز مواجه بود.
همین کمبودها و محدودیتها سبب شد دشمن بتواند به برخی شهرهای مرزی کشور نفوذ کند اما آنچه این معادله نابرابر را تغییر داد، حضور مردم، روحیه مقاومت، ایمان به پیروزی و توکل به خدا بود. مردمی که با دست خالی اما با ارادهای بزرگ وارد میدان شدند، جنگ را از یک نبرد نظامی صرف به حماسهای ملی تبدیل کردند. این تجربه سخت جنگ و سالهای پس از آن، نقطه آغاز شکلگیریِ تفکری شد که بعدها «ایران قوی» را بهوجود آورد؛ تفکرِ اتکا به خود، بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی، تربیت نیروی متخصص، رشد علمی، توسعه صنعت، خلق فناوری و ایجاد توان دفاعی مستقل.
ایران پس از جنگ، نهتنها خود را بازسازی کرد، بلکه تصمیم گرفت روی پای خود بایستد و درست از همین نقطه، مسیر رشد ایران آغاز شد. امروز وقتی از «ایران قوی» سخن گفته میشود، اشاره به واقعیتی است که محصول تلاشهای چند دهه متخصصان، دانشمندان و صنعتگران است. این کشور، علیرغم همه تحریمها، فشارها، محدودیتها و تلاشهای بیرونی برای جلوگیری از پیشرفت آن، مسیر دشواری را طی کرده تا به جایگاه کنونی برسد.
ساختیم، ماندیم
این کشور، امروز توانسته به سطحی از توان علمی، صنعتی و دفاعی برسد که نقشآفرینیاش در منطقه و جهان قابل انکار نیست؛ جایگاهی که در آن، قدرت بازدارندگی کشور، نه بر اساس وابستگی به دیگران، بلکه بر پایه توان داخلی شکل گرفته است. کمتر کسی ایران دیروز را از خاطر برده است؛ کشوری که بخش زیادی از صنایع کشورش، از غرب وارد میشد و این کشور سازنده آنها نبود و فقط مونتاژ کننده بود. در حوزه نظامی نیز وضعیت مشابهی وجود داشت.
تجهیزات ارتش ایران مدرن و پیشرفته به نظر میرسید، اما نگهداری، تعمیر، استفاده و حتی آموزش آنها به کارشناسان خارجی وابسته بود و در بسیاری موارد، سیاستهای دفاعی کشور در گرو تصمیمات بیرونی قرار داشت و تحریم یک قطعه یا توقف آموزش نیروها میتوانست توان دفاعی ایران را بهشدت کاهش دهد. این وابستگی فقط محدود به تجهیزات نظامی نبود و در پزشکی، انرژی، صنعت، کشاورزی و حتی مدیریت فناوری نیز، کشور تکیهگاه داخلی نداشت و این وضعیت، دقیقاً همان زمینهای بود که انقلاب اسلامی تلاش کرد آن را تغییر دهد.
اما درست در همان دوران انتقال و بازسازی ساختارهای جدید، جنگی بزرگ آغاز شد و ایران را در حساسترین شرایط ممکن قرار داد. آغاز جنگ تحمیلی در سال ۵۹، در شرایطی رقم خورد که کشور نهتنها با کمبود شدید تجهیزات و سازمان دفاعی مواجه بود، بلکه بسیاری از نیروهای متخصص نظامی نیز از کشور خارج شده یا ساختارهای ارتش دچار تغییر شده بود. دشمن نیز با اطلاع از اینکه ایران، توان دفاع ندارد، حملهای گسترده و همهجانبه را به این کشور آغاز کرد و همین کمبودها باعث شد برخی شهرهای مرزی به تصرف دشمن دربیاید اما با مقاومت مردم روبرو شد.
در واقع این جنگ، تنها یک نبرد نظامی نبود، بلکه نقطه عطفی در هویت ملی ایران بود چراکه مردم به میدان آمدند، بسیج بهعنوان نیروی داوطلب مردمی شکل گرفت، ارتش ساختار خود را بازسازی و سپاه مسیر خود را تکمیل کرد و مجموعهای از ظرفیتهای مردمی، نظامی و اعتقادی در کنار هم قرار گرفتند. با گذشت زمان، ایران توانست از دل همان کمبودها، مسیر تولید تجهیزات دفاعی را آغاز کند و بسیاری از ابتکارات صنعتی و نظامی امروز، ریشه در همان دوران دارد.
جنگ تحمیلی ثابت کرد که اتکا به دیگران، کشور را آسیبپذیر میکند، اما اتکا به ظرفیت داخلی در شرایط سخت، قدرت میآفریند. جنگ تحمیلی پس از هشت سال پایان یافت و ایران وارد دورهای شد که میتوان آن را «زمان ساختن» نامید. زیرساختهای تخریبشده باید بازسازی میشد، اما علاوه بر آن، کشور تصمیم گرفت مسیر توسعه واقعی را آغاز کند. دانشگاهها احیا شدند، پژوهشگاهها شکل گرفتند، صنایع بومیتوانمند شدند و نسل جدیدی از متخصصان تربیت شد.
پیشرفت از دل تحریم
از مهمترین دستاوردهای ایران در سالهای پس از جنگ، میتوان به پیشرفت در حوزه صنعت و انرژی، پزشکی و فناوریهای نوین، توسعه شرکتهای دانشبنیان، هوافضا و توان علمی و صنعت دفاعی و قدرت موشکی اشاره کرد. ایران طی این سالها در زمینه پالایش، پتروشیمی، استخراج گاز، تولید تجهیزات صنعتی و حتی ساخت ماشینآلات سنگین پیشرفتهای قابلتوجهی داشته و بسیاری از پروژههایی که زمانی تنها خارجیها قادر به اجرای آن بودند، امروز توسط متخصصان توانمندش انجام میشود.
در حوزه پزشکی نیز، امروز ایران به یکی از کشورهای شاخص منطقه تبدیل شده و جراحیهای پیچیده، پیوند اعضا، درمانهای نوین سرطان، سلولهای بنیادین و تولید داروهای هایتک، همگی از دستاوردهای این کشور در این دوران هستند. یکی از تحولات اساسی ایران، شکلگیری اکوسیستم دانشبنیان است. طی سالهای پس از انقلاب، هزاران شرکت در حوزههایی مانند نانو، بیوتکنولوژی، تجهیزات پزشکی، هوش مصنوعی، رباتیک، انرژیهای نو و صنایع پیشرفته فعالیت میکنند.
ایران همچنین با پرتاب ماهواره، تولید ماهوارهبر، توسعه موتورهای فضایی و دستیابی به علوم پیچیده پروازی، وارد باشگاه کشورهای دارای توان فضایی شد. صنعت دفاعی و قدرت موشکی نیز شاید مهمترین بخش تبدیل ایران به یک کشور دارای قدرت بازدارنده باشد. ایران امروز در تولید موشکهایی همچون بالستیک، کروز، پدافند هوایی، پهپادهای پیشرفته، جنگال، سامانههای راداری و انواع تجهیزات دفاعی، نهتنها خودکفاست، بلکه در برخی موارد دارای فناوریهای رقابتی در سطح جهانی است.
این در حالی است که طی این سالها تحریمها، فشارهای سیاسی و محدودیتهای بینالمللی میکوشید مانع پیشرفت ایران شود اما همان فشارها، باعث رشد ظرفیتهای داخلی شد. ایران خودش را ساخت و به فناوری دست پیدا کرد و نتیجه این مسیر، تبدیل شدن ایران به کشوری با توان صنعتی و علمی مستقل است. قدرت بازدارندگی ایران امروز، نه محصول خرید تسلیحات، بلکه نتیجه تکیه بر دانش داخلی است؛ همین واقعیت جایگاه ایران را در منطقه تغییر داده و باعث شده دشمنان هزینه هرگونه تهدید را بدانند.
طی سالهای اخیر، در بزنگاههای مختلف، توان ایران مورد آزمون قرار گرفت. یکی از مهمترین این موارد، تحولات موسوم به «جنگ ۱۲روزه» بود که نگاه جهانی را به نقش ایران جلب کرد. این رویداد نشان داد که اگرچه ایران آغازگر جنگ نیست، اما توان پاسخگویی و بازدارندگی آن، معادلات قدرت را تغییر میدهد. پیام روشن این رخداد این بود که ایران امروز نهتنها خود را دفاع میکند، بلکه تأثیرگذار است و دشمن را وادار میکند در محاسباتش تجدیدنظر کند.
از وابستگی تا بازدارندگی
این همان نقطهای است که مسیر ۴۵ ساله ایران را معنا میکند؛ از روزهایی که کشور حتی یک گلوله را باید وارد میکرد، تا امروز که توان دفاعیاش یکی از عناصر تعیینکننده ثبات در منطقه است. امروز دیگر ایران قوی، یک شعار نیست، بلکه محصول تجربه، صبر، مقاومت و پیشرفت است. از وابستگی قبل از انقلاب تا کمبودهای دوران جنگ، از تحریمها تا فرصتسازی از دل فشارها، ایران مسیری را طی کرده که امروز در بسیاری از عرصهها، کشور را به جایگاهی قابل اعتماد و مستقل رسانده است.
پیشرفتهای صنعتی، پزشکی، علمی، دفاعی و دانشبنیان ایران، همگی قطعات یک پازل بزرگ هستند که تصویر امروز کشور را میسازند؛ تصویری از ایران مستقل، قدرتمند، تأثیرگذار و برخوردار از بازدارندگی واقعی و این مسیر ادامه دارد؛ چراکه ایران ثابت کرده هر جا محدودیتی وجود داشته، نتیجه آن رشد و خلاقیت بوده است. آری، اینجا ایران است؛ سرزمینی که بارها نشان داده هیچ فشار و تهدیدی نمیتواند مانع مسیر پیشرفت ملتی شود که به خود، به تواناییهایش و به آیندهاش ایمان دارد.
انتهای پیام/