به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، مراسم انتشار تقریظهای رهبر انقلاب اسلامی بر سه کتاب «تب ناتمام»، «همسفر آتش و برف» و «خانوم ماه» امروز (چهارشنبه) همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمةالزهرا سلام اللهعلیها و هفته کتاب با هدف معرفی الگوهای واقعی و تبیین نقشآفرینیهای زنان قهرمان ایرانی در قالب «رویداد ملّی قهرمان» برگزار شد.

در بیست و یکمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت که با حضور خانواده شهیدان «حسین دخانچی»، «شیرعلی سلطانی»، «سعید قهاریسعید» و جمعی از فعالان و علاقمندان حوزه ادبیات جهاد و مقاومت در محل تالار وحدت تهران برگزار شد، حجتالاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری و دکتر سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز حضور داشتند.
در بخش دیگری از برنامه قابی از عکس منتشرنشده دیدار شهید سپهبد رشید با رهبر معظم انقلاب به سرکار خانم ترابیکیا همسر این شهید اهدا شد.
بیست و یکمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با انتشار متن تقریظهای رهبر انقلاب بر کتابهای «تب ناتمام»، «همسفر آتش و برف» و «خانومْ ماه» توسط اعضای خانواده این شهدا در تالار وحدت ادامه یافت.
اجرای تئاتری برگرفته از داستان این سه کتاب توسط گروه تئاتر باشگاه سوره، تقدیر از خانواده شهیدان حسین دخانچی، شیرعلی سلطانی و سعید قهاری و نویسندگان کتابهای «تب ناتمام»، «همسفر آتش و برف» و «خانومْ ماه» و شعرخوانی آقای محمد رسولی از دیگر بخشهای این مراسم بود.
متن کامل سرودهی آقای محمد رسولی نیز به شرح زیر است:
هانای قلم! رخصت بگیر از او بگویم
این شعر را با نیت بانو بگویمای طبع! با این بیتها خود را رفو کن
از آیهی تطهیر میگویی وضو کن
با شوق میخواهم که شعریتر بخوانم.
چون کودکی دلتنگ از مادر بخوانم
نور است او، در لا زمان و لا مکان است
هرجا که میبینیم هست و بینشان است
بی فاطمه جبریل هم نازل نمیشد
قرآن بدون کوثرش کامل نمیشد
سر در نیاوردیم هرگز از مقامش
میایستاد احمد برای احترامش
انسیةالحوراء، مثالش برگ گل بود
دستش کتاب بوسهی ختمالرسل بود
آری پیمبر عشق زهرا مذهبش بود
هربار دید او را فداها بر لبش بود
جان پیمبر، جان مولا بود زهرا
تفسیر پیوند دو دریا بود زهرا
تعریف ما از عشق در یک جمله این است
زهرا فقط کفو امیرالمومنین است
با بودن زهرا، علی غم داشت؟ هرگز!
جز حضرت صدیقه محرم داشت؟ هرگز!
تلفیق عقلانیت و احساس زهراست
خیرالنساء تنها نه، خیر الناس زهراست
در خانهای کوچک هزاران راز دیدیم
از وصلههای چادرش اعجاز دیدیدم
اذن شفاعت روز محشر در کف اوست
تقدیر عالم لا به لای مصحف اوست
باید برای بردن نامش وضو داشت
دیده است نابینا حجابی را که او داشت
با این همه، وقتش که شد آمد به میدان
جان علی با جان خود آمد به میدان
دست منافق را به دست خویش رو کرد
با خطبهاش تزویر را بیآبرو کرد
تاریخ را خواندی بگو با سست عهدان
اتمام حجت کرد او با سست عهدان
هر شب به همراه علی تنهای تنها
میرفت او تا خانهی پیمانشکنها
هر شب ولی خود را نشان دادند مردم
در پاسخ او سر تکان دادند مردم
در آتش عشق به مولا سوخت زهرا
درس ولایت را به ما آموخت زهرا
یک زن بزرگِ جمله مردان زمین است
دنیا تماشا کن حقوق زن همین است
زن را چنین چشم و چراغ خانه گفتند
در شان او "المراة ریحانه" گفتند
عفت پر پرواز او باشد، قفس نیست
زن گوهر عشق است، ابزار هوس نیست
زن نیست آنکه فطرتش تاراج رفته
زن کیست؟ مرد از دامنش معراج رفته
جز راه حق رفتن برایش بینتیجه است
دنبال الگویید آیا؟ زن خدیجه است
آنکه خدا یک روز دنیا را به او داد
دنیاش را بخشید، زهرا را به او داد
آسیه هم زن بود، اما با جهادش
در کاخ فرعون ماند پای اعتقادش
زن را ز مردان هم فراتر میشناسند
عیسیبنمریم را به مادر میشناسند
ایثار و جانبازی در ایمان سمیه است
عمار سازی کار دامان سمیه است
مستورهای اژ عفت و رازند زنها
هم قهرمان هم قهرمان سازند زنها
زن جلوهاش در بطن عاشوراست آری
نور حسین از زینب کبراست آری
او که جهان شد زیر و رو با انقلابش
محدود بوده زینب آیا با حجابش؟
زینب به جای مردها هم امتحان داد
آزاد بودن در اسیری را نشان داد
حالا کمی در بیتهای آخرینم
باید بگویم از زنان سرزمینم
نام آور گمنام، نور در حجابند
در اصل آنها صاحبان انقلابند.
چون کوه پابرجا و همچون آب پاکند
اسطورههای زندهی این آب و خاکند
هرکس که دارد معرفت، ممنون آنهاست
ایران اسلامی ما مدیون آنهاست
محدودهی دامانشان، این سرزمین است
ذکر توسلهایشان،امالبنین است
دلهایشان آبیتر از دریاست انگار
هر روز آنها روز عاشوراست انگار
آنها که فردای قیامت رو سپیدند
دیروز و فردا نه، همین حالا شهیدند
آن مادران که تا همیشه سرفرازند
با خون فرزندانشان تاریخ سازند
پهلوی زهرا، آخرین سوگندشان شد
قربانی فرزند او، فرزندشان شد
آن همسران که پلکشان باران و ابر است
آن همسران که نامشان معنای صبر است
دنیا نمانده بی ولیالله مردم
فرزند زهرا میرسد از راه مردم
تقویم ما عطری دگر دارد بهارش
زهراست بیش از هر کسی چشم انتظارش
از غربتش یک روز بیرون خواهد آمد
با لشکری از فاطمیون خواهد آمد
انتهای پیام/ 112