به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا در جریان سفر به آلمان و دیدار با تعدادی از مقامات اروپایی با بیان اینکه 250 نظامی دیگر را به سوریه در راستای مبارزه با گروه تروریستی داعش اعزام میکند، اعلام کرد: مبارزه با داعش بسیار دشوار است، این کشور نمیتواند به تنهایی با داعش مبارزه کند، لذا همه باید تلاش خود را در این راستا به کار گیرند.
اما آیا هدف واقعی آمریکا از اعزام این نیروها کمک به گروههای مخالف مسلح مورد حمایت عربستان، ترکیه و قطر در نبرد با ارتش سوریه و هم پیمانانش است یا نه به بهانه مبارزه با داعش در صدد افزایش حضور نظامی خود در خاک سوریه است؟
در همین خصوص «امیرعلی ابوالفتح» کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار دفاع پرس اظهار داشت: دولت آمریکا در قبال سوریه دچار بلاتکلیفی و سردرگمی شدهاست. آمریکاییها از حکومت «بشار اسد» و نظام سیاسی آن ناراضی هستند لذا تلاش میکنند به هر شکل ممکن تغییراتی را در نظام سوریه ایجاد کنند تا در نهایت نظام سیاسی این کشور همسو با غرب و آمریکا قرار گیرد؛ اما ظهور پدیده داعش در منطقه خاورمیانه سیاست کلان آمریکا و اروپاییها را در قبال سوریه با چالش مواجهه کرده است.
کارشناس مسائل بینالملل در ادامه افزود: سردرگمی و بلاتکلیفی آمریکا در قبال بحران سوریه از این جهت است که هنوز مشخص نیست، سیاست آمریکا در قبال تحولات این کشور اولویتاش با رفتن بشار اسد است یا نه مبارزه با گروههای تکفیری داعش و النصره است.
ابوالفتح گفت: از یک طرف سابقه چند سال فعالیت آمریکا علیه دولت سوریه با شعار دموکراسی و مستقر کردن یک دولت غربگرا و سکولار اجازه نمیدهد که آنها باز تعریف داشته باشند و طورعلنی اعلام کنند که از دولت بشار اسد در مبارزه با تروریسم حمایت میکنند. از طرف دیگر خطر گروههای تروریستی و تکفیری به قدری افزایش پیدا کردهاست نه تنها امنیت خاورمیانه را به خطر میاندازد بلکه اگر گروههایی تروریستی مثل داعش بتوانند در خاورمیانه نظام سیاسی و کنترل کشوری مثل سوریه را به دست گیرند و از یک جنبش به دولت تبدیل شوند این وضعیت میتواند امنیت ملی اروپا و آمریکا را نیز به خطر بیندازد.
کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه آمریکاییها تلاش میکنند گروههای تروریستی را به نوعی مهار کنند و اجازه گسترش این گروهکها را در عراق و سوریه و ... ندهند، تصریح کرد: به نظر میرسد دولت آمریکا مدتی تلاشهای خود را در مبارزه با گروههای تروریستی تشدید میکند و مدتی هم تلاش میکند همسویی با نظام سیاسی سوریه را مطرح کند و بگوید که بحران سوریه راه حل نظامی ندارد که این نشان دهنده بلاتکلیفی آنهاست.
ابوالفتح نقش آمریکا را در بحران سوریه از زاویه دیگر تحلیل کرد و افزود: میتوان در حالت بدبینانه گفت که آمریکاییها میخواهند نا امنی را در سوریه مدیریت کنند تا هر وقت که دولت این کشور دست بالا را داشت از گروههای تکفیری و کشورهای حامی آنها مثل عربستان، قطر و ترکیه حمایت کنند و هر وقت گروههای تکفیری دست بالا در میدان را داشتند و خطر گسترش این گروهها مطرح باشد در راستای مبارزه با تروریستها اقدام به اعزام نیروی زمینی به این کشور کنند.
وی گفت: اگر وضعیت فعلی سوریه را در نظر بگیریم و آمریکا عزم مبارزه با داعش را داشته باشد با اعزام این نیروها نمیتواند سرنوشت بحران سوریه را به نفع خود تغییر دهد، اعزام نیرو بدون درخواست دولت مشروع و قانونی سوریه عملا به منزله نقض حاکمیت ملی سوریه قلمداد میشود و اقدامی است با منشور سازمان ملل تناقض دارد.
کارشناس مسائل بینالملل در ادامه تصریح کرد: آمریکاییها با اعزام نیروی زمینی به سوریه با وجود اینکه بازیگرانی مثل جمهوری اسلامی ایران و روسیه دست بالا را دارند، ابتکار عمل میدانی را در این کشور بدست نخواهند آورد.
وی در خصوص نقض آتشبسی که توسط روسیه و آمریکا در سوریه اعلام شده است، اظهار داشت: یک نوع بلاتکلیفی و تناقض در رفتار آمریکا دیده میشود؛ چطور ممکن است که آمریکا که مدعی مبارزه با تروریسم است اما در عین حال با اصلی ترین کشوری که با تروریسم مبازره میکند، مقابله میکند. با وجود انتقاداتی که به دولت سوریه در 5 سال گذشته وارد میشود ولی همین دولت با عزم جدی با گروههای تروریستی مبارزه میکند.
ابوالفتح گفت: آمریکاییها اگر واقعا به دنبال مبارزه با گروههای تروریستی در خاورمیانه هستند چارهای ندارند جز اینکه با دولت سوریه همراه شوند تا پس از برقراری آرامش نسبی و از بین رفتن خطر گروههای تروریستی شاید بتوانند در مورد نظام سوریه تصمیاتی بگیرند.
وی با بیان اینکه آمریکاییها به همان اندازهای که تلاش میکنند موجب تضعیف دولت سوریه شوند به همان اندازه هم خواسته و یا ناخواسته به گروههای تکفیری کمک میکنند، افزود: با خروج طرفهای مذاکره کننده در ژنو با تشویق آمریکا و یا متحدان آن مثل عربستان و قطر ترکیه در نهایت وزنه به نفع تروریستها سنگینتر میشود که این میتواند عواقب بدی را برای غربیها و آمریکاییها بوجود آورد یعنی همان سرنوشتی که آنها در مسئله القاعده در افغانستان تجربه کردند.