مصطفی جمشیدی در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری دفاع مقدس گفت: رمان "بوفاری 4 " در سال 90 به عنوان یکی از بهترین رمانهای دفاع مقدس شناخته شد. در این رمان به سرنوشت خانواده ای در جنوب برمی خوریم که در آغاز جنگ تحمیلی درگیر اکتشاف نفت در حوزه ای نفتی بنام "بوفاری 4 " است .
وی افزود:جریان حفاری در منطقه "بوفاری 4 " به این ترتیب پیش می رود که مته الماس اکتشاف در زمین گیر می کند، آتش افروزی های بعثی ها باعث می شود تا کارها طبق برنامه ریزی پیش نرود و کارحفاری با مشکلات پیش بینی نشده ای مواجه شود. همه این عوامل باعث می شود خانواده مهندس رازدار که کار حفاری را انجام می دهند دچار بحران شود.
خالق رمان "بوفاری 4" تصریح کرد: در میانه داستان عده ای سرباز به خانواده مهندس رازدار برخورد میکنند و بعلت از کار افتادن بیسیم شان و وارد نبودن به جغرافیای آنجا مجبور میشوند دو روزی را میهمان آنها باشند. در میان سربازان 2 سرباز اقلیت هم هستند. خانواده مهندس رازدار از دیدن سربازانی که تا این حد با هم فرق دارند و در عین حال در کنار هم علیه دشمن بعثی می جنگند تعجب می کنند.
وی ادامه داد: در فصل های بعدی داستان بیست سال جلوتر می رویم و برخورد سودابه – دختر مهندس رازدار- بایکی از سربازان آن شب بیادماندنی در محوطه بوفاری 4 را روایت می کنیم. سودابه از سال های گذشته میپرسد وسرباز ارمنی از تقدیر و اسلام آورنش و شهادت واهیک دوستش که در خط مقدم صورت گرفته است.
نویسنده رمان " وقایع نگاری یک زندیق " تشریح کرد: برای تبدیل شدن داستان "بوفاری 4 " به فیلم سینمایی مذاکراتی با چند تهیه کننده انجام شده اما تاکنون این اتفاق نیافتاده است. جریان اقتباس از روی آثار ادبی برای تولید فیلم اتفاقی است که درسینمای آمریکا به عنوان یک روش حرفه ای کاملا استاندارد پذیرفته شده و در حال اجرا است اما در سینمای ایران این جریان هنوز شکل نگرفته و با همه تلاشهایی که شده است در این زمینه نتوانسته موفقیت چندانی کسب کند.
نویسنده رمان " سونات عدن " اظهار داشت: اتفاقی که در سینمای غرب در زمینه اقتباس افتاده کاملا حرفه ای و آکادمیک است و ما نباید انتظار داشته باشیم که این اتفاق در سینمای ایران با همان کیفیت و کمیت روی دهد چون این کار نیاز به تهیه کننده حرفه ای و تحصیل کرده دارد که تعداد این تهیه کننده ها در سینمای ما بسیار کم است و با این تعداد کم نمی توان به استاندارهای لازم رسید.
جمشیدی افزود: ناگفته نماند که ادبیات ما نیزبه اندازه کافی رشد نکرده و به آن سطح از کمیت و کیفیت نرسیده که بتواند سینما را به سمت خودش جذب کند. در حال حاضر تیراژ کتابهای داستان سه هزار جلد است و با این تیراژ بعید است که تهیه کننده ای راغب شود تا از روی یک داستان سه هزار نسخه ای فیلم تهیه کند.
نویسنده رمان "سراب و سمرقند " خاطر نشان کرد: ادبیات ما بسیار درون گرا و انزوا طلب است و برونگرایی چندانی ندارد ، در ادبیات ما اکشن و حرکت چندانی دیده نمی شود و آدم ها بیشتر ساکن هستند تا متحرک. ادبیات ما بیشتر به بیان احساس می پردازد و با توجه به آثاری که منتشر شده است باید گفت که رشد بیان احساس در ادبیات ما بسیار بیشتر از رشد بیان حرکت و اکشن بوده است.
نویسنده رمان " بیداری" ادامه داد: تا کنون از روی قصه های آقای "مصطفی مستور" چند کار سینمایی انجام شده است و همین طور از روی نوشته های آقای "مرادی کرمانی" . اکثر فیلم های آقای مهرجویی هم از روی رمان های موفق اقتباس شده و انصافا باید گفت ایشان تنها کارگردانی است که مساله اقتباس را به خوبی اجرا کرده است.
مصطفی جمشیدی تاکید کرد: با توجه به تاکید مقام معظم رهبری در مورد اقتباس در سینما لازم است معاونت سینمایی توجه بیشتری نسبت به این مسئله نشان دهد و سهمیه ویژه ای را برای این کار در نظر بگیرد. راه دیگراین است که دانشکده سینما واحدهای درسی که در مورد داستان و رمان دارد را به صورت جدی تری برگزار کند و از دانشجویان بخواهد که با جدیت بیشتری در این زمینه کار کنند .