به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، فروغ نگاهش گرما بخش ساقههاى شکننده و ظریفى می شود که زیر خروارها، خاک جاهلیت خرد می شدند. خنکناى گواراى کلامش، آتش نمرودیان را به خاکستر مىنشاند. بد بیضائى او بساط سحر و کفر و عناد درهم مىریزد، دم مصطفائیش، عطر خوشبوى زندگى مىپراکند، دلهاى فرو مرده در انتظار قاصد بیداریند. آرى محمد (ص) قاصد بیدارى دلها می شود، آرى محمد (ص) عازم پیکار با بتها میشود.
بعثت پیامبر اکرم (ص)
محمد امین(ص) قبل از شب 27 رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز نیاز پرداخت و در عالم خواب رؤیاهایی میدید راستین و برابر پروردگار بزرگش برای پذیرش وحی به تدریج آماده میشد.
درعالم واقع روح الامین، جبرئل بزرگ، فرشته وحی مامور شد آیاتی از قرآن را براو بخواند و او را به مقام پیامبری مفتخر سازد. محمد (ص) در این هنگام چهل سال بود. تنهایی و توجه خاص او در غار حالتی غریب در او ایجاد مینمود. حالتی وصف ناشدنی، ترس و ابهام از یک طرف و شعف و سبک بالی از سوی دیگر و به ناگاه در شبی از این لیالی پر قدر فرشته وحی به یکباره بر او نازل گردید با این پیام:
اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرأ وربک الاکرم.الذی علم بالقلم.علم الانسان ما لم یعلم
بخوان به نام پررودگارت که آفرید. او انسان را از خون بسته. بخوان به نام پروردگارت که گرامی تر و بزرگتر است.
خدایی که نوشتن آفرید. به انسان آموخت آنچه را که نمی دانست. فرشته وحی به او فرمان خواندن داد ولی حضرت بیان داشت خواندن نمیدانم. اما بار دیگر همان جمله را شنید، فرمود: من امی و درس ناخواندهام و شنید: بخوان، این بار روحالامین او را سخت فشرد و محمد(ص) دریافت که این بار میتواند و بدین ترتیب جبرئیل ماموریت خویش را به انجام رساند.آن حضرت از کوه پایین آمد و به خانه همسر مهربانش خدیجه شد. واقعه عجیبی را که بر او گذشته بود با وی در میان گذاشت.
او را دلداری داد و گفت: بدان که خداوند مهربان هرگز به تو که با خانوادهات مهربان هستی و از ستمدیدگان و محرومان دستگیری میکنی بد نخواهد کرد و تو را تنها نمیگذارد. او دانست که ماموریت بزرگ شویش آغاز شده است. حضرت فرمود: مرا بپوشان تا لختی بیاسایم، خدیجه چنین نمود و محمد (ص) به خوابی آرام فرو رفت.
خدیجه به منزل عموزادهاش ورقة ابن نوفل که از دانایان عرب بود در آمد و شرح ماوقع را بیان داشت ورقه اظهار داشت که پروردگار بزرگ برای شویت ماموریتی بس عظیم قرار داده و اراده خداوند بر رسالت محمد قرار گرفته است و او همان آخرین پیامبر موعود است. بدین ترتیب پیامبر رحمت در سن 40 سالگی برای نجات و سعادت ابناء بشر به مقام نبوت رسید. او آمد تا برای همه آدمیان الگویی باشد نمونه تا رسم چگونه زیستن را به آنان بیاموزد و راه هدایت را به انسانها بنمایاند. آری محمد امین، پیامبر رحمت و ختم مرسلین برای هدایت و سعادت ما آمد.
وضعیت جهان در زمان بعثت
پژوهشگران تاریخ و فرهنگ، وصف جاهلیت را فقط مخصوص مردم جزیرة العرب نمی دانند. سیری در جوامع آن دوره، روشنگری و نهضت دین اسلام را در هدایت و تمدن همه بشر به روشنی آشکار می سازد.
در شرق دور و سرزمین های هند و چین، شرک همه جا را فرا گرفته بود و بت، گاو، اختران و آتش به عنوان خدا پرستش می شد. در مغرب زمین نیز از نظر اجتماعی و سیاسی، وحشتناک ترین دوره های تاریخ رقم می خورد. قبایل آریایی که به اروپا سرازیر شده بودند، در فرانسه و ایتالیا شدیدترین خون ریزی ها را به راه انداختند.
قبایل انگلوساکسونها نیز در انگلستان، از هیچ خونریزی ابا نداشتند. سلسله ساسانیان در ایران، حکومتی مستبدانه و ظالمانه بود. طبری، تاریخ نگار برجسته، در وصف پادشاه ایران، این گونه می نویسد: در جرم و عصیان به باری تعالی به جایی رسید که به رئیس نگهبانان خود دستور داد تا همه زندانیان را که عددشان به سی و شش هزار می رسید، هلاک کنند.
در عصر پر ننگ و نیرنگی این چنین، خداوند اراده فرمود و حضرت محمد صلی الله علیه و آله را به پیامبری مبعوث کرد تا بشارت گر امین و امان و هدایت باشد.
وضعیت اعراب درهنگام بعثت
تفکری هر چند کوتاه در سیر زندگی مردم جزیرة العرب و تحوّل فرهنگ و تمدن ایشان در پیش و پس از بعثت، عظمت تلاشهای رسول اکرم صلی الله علیه و آله را به خوبی نشان می دهد. اعراب بدوی، تابع حکومتی نبودند و اساس جامعه آنان را قبیله تشکیل می داد.
در این نوع زندگی، دیگر قبایل، بیگانه به شمار می رفتند و هیچ گونه حقوق و احترامی نداشتند. در نتیجه، غارت اموال، کشتن افراد و دزدیدن دختران، جزو فرهنگ رایج آنان بود.
غارت کردن، از راه های رسمی گذران زندگی به شمار میآمد. این مسئله به قدری پذیرفته شده بود که عرب ها در شعرهای خود، کشتار و غارت دیگران را سندهای افتخار خود می شمردند. در جامعه جاهلی شبه جزیره عربستان، زن همانند کالا جزو دارایی پدر، شوهر یا پسر بود و همراه با اموال و ثروتی که باقی می ماند، به ارث برده می شد.
همچنین بت پرستی آیین رایج ایشان بود. دامنه بت پرستی آن قدر رواج داشت که بت هایی به شکل حیوان، گیاه، فرشته، ستارگان یا حتی تخته سنگی ساده پرستش می شد. عظمت و شکوه بعثت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله اینجا نمود می یابد که بدانیم حضرت از میان چنین مردمانی، انسان هایی تربیت کرد که بنای تمدن جهانی را معماری کردند.
جهان قبل از بعثت در کلام حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام
خداوند، پیامبر اسلام را هشدار دهنده جهانیان مبعوث فرمود تا امین وحی الهی باشد. آن گاه که شما ملت عرب، بدترین دین را داشتید و در بدترین خانه زندگی می کردید و میان غارها، سنگ های خشن و مارهای سمّی خطرناک و فاقد شنوایی، به سر می بردید. آبهای آلوده می نوشیدید و غذاهای گلوآزار میخوردید.
خون یکدیگر را میریختید و پیوند خویشاوندی را میبریدید. بتها میان شما پرستش میشد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود.
خدا، پیامبر اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه ها گرفتار شده، رشته های دین پاره شده و ستون های ایمان و یقین ناپایدار بود. ... راه رهایی دشوار می نمود و پناه گاه ی وجود نداشت. چراغ هدایت، بی نور شده و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصیت می شد و شیطان یاری میگردید.
ملت ها در خواب عمیقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فرا گرفته بود. اعمال زشت رواج یافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه می کشید و دنیا، بی نور و پر از مکر و فریب گشته بود.
هوا و هوس بر مردم چیره شده بود. ... نادانی های جاهلیت، پست و خوارشان کرده بود و در امور زندگی سرگردان بودند و بلای جهل و نادانی دامن گیرشان بود.
مهم ترین پیام بعثت
توحید، اصلی ترین و مهم ترین پیام بعثت است. فراگیری این اصل چنان گسترده است که اسلام به نام دین توحید شناخته می شود. در قرآن کریم، اصل توحید، ساختار کلی همه آیات است و نخستین پیام همه پیامبران پیشین نیز اصل توحید بوده است: پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه به وی وحی کردیم که معبودی جز من نیست، پس تنها مرا پرستش کنید.
از سوی دیگر، توحید فقط راه حلی برای بحران های دوران جاهلیت نبوده است. توحید، شعار محض نیست. توحید؛ یعنی نفرت و دوری و نفی همه طاغوتها. توحید؛ یعنی تکیه نکردن به هیچ قدرتی جز قدرت و عظمت الله. با این مفهوم، انسان قرن 21، بیش از هر زمان دیگر به این اصل حیاتی نیاز دارد.
بشر امروز، با طاغوت ها و بت های درونی و بیرونی خود، از هر گونه پیشرفت و سعادت واقعی بازمانده است. توحید؛ یعنی نپذیرفتن هیچ گونه بی عدالتی. با این وصف، از شخصی ترین رفتار انسان تا قانون گذاری برای حکومت جهانی، جایگاه اجرای اصل توحید است. بدون توحید و مبارزه با قدرتهای بیگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشی ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد.
قرآن، یادگار بعثت
بی شک، در تمام دوران بعثت، مهم ترین ابزار رسول خدا در برابر دشمنان، آیات قرآن بوده است. آموزههایی که ضمن آیات استوار قرآن ارائه می گردید، منافقان و مشرکان را در برابر دعوت اسلام خلع سلاح می کرد. منطق استوار و نظم آهنگین قرآن، بر جذبه پیامهای آن می افزود و همگان را از ایستادگی در برابر خود عاجز می ساخت.
تحول و تمدنی که با بعثت و اعلام نبوت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله آغاز شد، به کمک آیه های قرآن، اندیشه خود را در تمام زوایای جامعه جاهل، توسعه داد و به سمت انقلابی بنیادین پیش برد. آیه های قرآن با هجوم به باورهای جاهلیت، بعثت حضرت محمد صلی الله علیه و آله را هرچه بیشتر و بهتر در جهان تبلیغ کرد.
عید مبعث، عید نزول قرآن است. جشن هدیه آسمانی خدا به انسان است و قرآن، بهترین سراینده آموزههای بعثت است که هرکس به مقدار ظرفیت و توانایی خود از آن سرشار خواهد شد.