الاخبار بررسی کرد؛

«آزادسازی» به سبک «آمریکایی‌ها»

صرف‌نظر از اهمیت والای تحولات سیاسی جاری در بغداد، نباید این نکته را نادیده گرفت که عراق در حال حاضر در یک وضعیت جنگی با بسیاری از عوامل پشت صحنه و بازگشت مجدد حضور نظامی مستقیم آمریکا به سر می‌برد.
کد خبر: ۸۱۲۷۹
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۰ - 09May 2016

«آزادسازی» به سبک «آمریکایی‌ها»

به گزارش گروه بین الملل دفاع پرس، صرفنظر از اهمیت والای تحولات سیاسی در بغداد، نباید این نکته را نادیده گرفت که عراق در حال حاضر در یک وضعیت جنگی با بسیاری از عوامل پشت پرده و همچنین بازگشت حضور نظامی مستقیم آمریکا به سر میبرد.

در خصوص تعیین آینده عراق، شاید اهمیت در نظر گرفتن پیچیدگیهای جنگ، عواقب آن و مسیری که به "آزادسازی موصل" منتهی میشود از بحران  نظام سیاسی در بغداد کمتر نباشد.

«کنث پولاک»، محقق موسسه بروکینگز واشنگتن که عمدتا در مورد امور نظامی مینویسد، پس از سفر به عراق، گزارشی سه قسمتی در مورد "جنگ آمریکا علیه داعش" و برنامهای برای آزادسازی موصل نوشت. وی در سال 2002، کتابی مرجع در مورد ارتشهای عربی و عملکرد آنها در جنگ به چاپ رساند.

با این حال، پس از حوادث 11 سپتامبر و  اشغال عراق، کنث از حوزه تحقیقات دانشگاهی محض نقل مکان کرد و وارد زمینههای تصمیم سازی نظامی و سیاسی در ایالات متحده شد. وی همچنین دارای گزارشهای مشورتی متعددی در مورد عراق در طول دوره اشغال است.

پولاک مدعیست که یکی از مهم ترین وقایعی که در رسانهها پوشش داده نمیشود، موفقیت آمریکا در سازماندهی یک کمپین غربی علیه داعش در عراق است. بر اساس مشاهدات و مصاحبه با افسران عراقی و آمریکایی، در سال گذشته، آمریکا شش تیپ از ارتش عراق به نام "تیپ ضد شورش موصل" را آموزش داده و تجهیز کرده است که به مبارزه تحت نظارت نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا با هدف به دست آوردن مجدد موصل میپردازند.

پولاک مدعی است که این تیپ عملکرد برتری نسبت به بقیه یگانهای جنگی عراق داشته و از جمله آنها نبرد اخیر برای آزادی رمادی بوده است.

بر اساس اظهارات پولاک، برخی از این یگانها تحت نظارت مشاوران آمریکایی در شمال عراق برای نبرد آزادسازی نینوا مستقر شدهاند و پیش بینی میشود که نیروها تا شش ماه الی یک سال دیگر وارد شهر موصل شوند.

با توجه به تجزیه و تحلیل این محقق آمریکایی، این "موفقیت مورد انتظار" طرح ائتلاف نمایشی ضد داعش بر سه عامل کلیدی استوار است:

1- ضعف نیروهای داعش که پس از دو سال حملات هوایی و مبارزه در بیش از یک جبهه رو به فزونی گذاشته و نیز تلفات سنگینی که تقریبا به بیش از 60 درصد نیروهایش در طول هر حمله میرسد.

2- آموزش و تجهیز نیروهای عراقی به موازات افزایش رو به رشد حضور نیروهای ایالات متحده در میدان نبرد. پولاک اذعان میکند که تعداد واقعی نیروهای آمریکایی در عراق بر اساس ادعاهای واشنگتن 3800 "مستشار نظامی" نیست، بلکه به بیش از پنج هزار سرباز و افسر میرسد.

3- تغییر رویکرد ائتلاف در تعیین چارچوبهای حمله و اشغال. حملات هوایی دیگر به اهداف تایید شده توسط ارتش عراق محدود نمیشود، و جتهای جنگنده آزادانه به بمباران و پاکسازی مناطق حتی در حملات کوچک میپردازند.

علاوه بر این، پولاک ادعا میکند که ابزار اصلی در آزادسازی شهرهای عراق، بر اساس سناریو آمریکا، استفاده گسترده از نیروی هوایی است و نقش نیروهای زمینی صرفا برای پیشروی و تصرف مناطق اشغالی است.

این ادعا ما را به یاد مصاحبهای با یکی از رهبران "عصائب اهل الحق"، قیس الخزعلی میاندازد، که در آن از وی در مورد آزادی الرمادی با سهم قابل توجهی از مشارکت نیروهای هوایی غربی سوال شده بود؛ مثالی که پولاک به آن استناد میکند.

الخزعلی با خنده پاسخ میدهد: در آن زمان، تعجب آور بود که چرا پرچمهای عراق در بالای یک ساختمان دولتی یا یک خانه افراشته نمیشود؟ این پاسخ بیانگر این بود که هیچ ساختمانی در شهر باقی نماندهاست. خزعلی همچنین به آماری اشاره کرد که میزان تخریب در الرمادی به بالای 90 درصد رسیده بود و زیرساختهای شهر به طور کامل نابود شده بود؛ وضعیتی شبیه به آنچه در نبرد دوم فلوجه در سال 2004 اتفاق افتاد.

خزعلی همچنین به مقایسه این مورد با عملیات آزادسازی تکریت میپردازد که در آن تعداد ساختمانهای نابود شده از 300 عدد (از میان بیش از 22 هزار ساختمان در شهر) بیشتر نمیشد و کلاسهای دانشگاه تکریت هفتهها پس از خروج داعش ادامه داشت. با این حال، ساکنان الرمادی چیزی را برای بازگشت دوباره به شهرشان پس از آزادسازی و یا امیدی به وجود حیات در آن پیدا نخواهند کرد.

نکته قابل توجه و مضحک در اینجا این است که برای رسانههای عربی، که اقدام به راه اندازی کمپین ضد عراق نموده و به تحریک درگیریهای داخلی عراق میپردازند، ترجیح میدهند موصل توسط حملات هوایی ایالات متحده تخریب شود تا آنکه توسط واحدهای بسیج مردمی آزاد شود. نیروهایی که دهها هزار کیلومتر را آزاد کرده، بغداد را حفظ نموده، صلاح الدین را بازپس گرفته و تنها نیروی مقابله کننده با گسترش بارزانی و شبه نظامیان این نیروها بوده اند.

 قطعا میتوان گفت که اگر فلوجه تحت نظارت آمریکا آزاد شود، جنگندههای این کشور تمام شهر را با خاک یکسان میکنند و واشنگتن تمامی متحدانش و رسانههای خلیج فارس و نخبگان را نیز مجبور به سکوت میکند.

اساسا، جبهه نبرد، تنها بغداد نیست، و جدا کردن وضعیت سیاسی از نبرد بزرگی که کل کشور در آن درگیر است نیز به نظر غیر ممکن میآید. بازگشت آمریکا با سربازانش به عراق به منظور تشکیل تیپی در درون ارتش این کشور و اجرای عملیات نظامی - آنهم اگر همه امور طبق برنامه آمریکاییها پیش برود- شاید بتواند  داعش را وادار به خروج کرده و به درگیریها در شمال عراق پایان دهد، اما آنچه در پایان نبرد از نینوا باقی میماند سرزمینی است مخروبه و تجزیه شده که دیگر جای زیستن نیست. ( ناگفته نماند که پولاک اذعان میکند که واشنگتن هیچگونه برنامهای برای مدیریت و بازسازی موصل پس از ورود به آن ندارد.)

نظر شما
پربیننده ها