دل‌نوشته‌ای برای مدافعان حرم/ وقتی همه خواب بودیم

امروز از صمیم قلب آرزو کردم که کاش در سوریه و حلب و خان‌طومان بودم و دوشادوش برادرانم، این "برادران تنی" ایرانی و افغانستانی و لبنانی می‌جنگیدم.
کد خبر: ۸۱۷۰۵
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۸ - 09May 2016

دل‌نوشته‌ای برای مدافعان حرم/ وقتی همه خواب بودیم

به گزارش گروه فضای مجازی دفاع پرس، ابراهیم رضایی در اینستاگرام خود نوشت: امروز از صمیم قلب آرزو کردم که کاش در سوریه و حلب و خان طومان بودم و دوشادوش برادرانم، این "برادران تنی" ایرانی و افغانستانی و لبنانی میجنگیدم. دیشب، وقتی همه خواب بودیم، وقتی برخی دنبال جمع کردن رأی برای ریاستشان بر مجلس بودند، وقتی دیگری برای انتخابات 96 نقشه میکشید، وقتی رفع حصر و اعتبارنامه یک نماینده و گشت نامحسوس و تدریس زبان انگلیسی و فیلترینگ و ایجاد خط پروازی به واشنگتن همه دغدغههای رییس جمهور را تشکیل داده بود، وقتی آقازادهها دنبال بهانهای برای پرخاش علیه سپاه بودند، وقتی ویژهخواران پاکدست در کاخهایشان لم داده بودند، وقتی رییس جمهور اسبق به نمایش تئاتر نشسته بود و رییس جمهور سابق در سفر استانی به سر میبرد، وقتی جناب ظریف برای دیدار بعدی با کری برنامه ریزی میکرد، وقتی هنرپیشهها در باغ سعادتآباد مشغول عشق و حال بودند... وقتی همه خواب بودیم، عدهای در حلب و در خان طومان هدف موشکها و تکتیراندازهای شیطان قرار گرفتند، و جانشان را به همین راحتی از دست دادند، جان دادند تا باز عاشورا و شام غریبان و خرابه تکرار نشود، جان دادند تا ما بخوابیم، تا ما آسایش داشته باشیم و فردا فرزندانشان را بهجرم سهمیه و یتیمی مسخره کنیم! جان دادند تا داعش بر ایران حکومت نکند و ما مشغول دعواهایمان باشیم، جان دادند تا ناموس ما به سرنوشت عراق و سوریه و فلسطین دچار نشود.

دیشب وقتی همه خواب بودیم، زنی بیوه شد، عروسی به خانه بخت نرفت، دخترکی یتیم شد، مادری چشمبهراه داغدار شد، پدری گریست، برادری بیبرادر شد... شرمنده برادر! ما اینقدر بیخاصیت بودیم و هستیم که تا قبل اینکه پیکرت به ایران برسد، یادمان برود که چقدر به مردانِ مرد این سرزمین و قهرمانان دلاور این دیار بدهکار هستیم.

به خدا قسم شرمندهایم

نظر شما
پربیننده ها