یادداشت/ یدالله جوانی

راه امام خمینی(ره)، همان صراط مستقیم الهی است

مکتب حضرت امام (ره) و خطوط اصلی فکری ایشان، به منزله نقشه راه ا نقلاب اسلامی، می‌تواند نیروهای متفرق در مسیرهای گوناگون را، در مسیر واحد به حرکت درآورد.
کد خبر: ۸۳۹۱۸
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۵ - 23May 2016

راه امام خمینی(ره)، همان صراط مستقیم الهی است

 به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، بیش از دو دهه از رحلت جانسوز حضرت امام خمینی (ره) میگذرد، لکن میراث ماندگار حضرت امام (ره)، تا ابد درخشندگی داشته و میتواند برای حق طلبان نجاتبخش باشد. مکتب حضرت امام (ره) و خطوط اصلی فکری ایشان، به منزله نقشه راه ا نقلاب اسلامی، میتواند نیروهای متفرق در مسیرهای گوناگون را، در مسیر واحد به حرکت درآورد. مشکل امروز ما در داخل کشور، اختلافاتی است که طی سالیان اخیر میان نیروها، افراد، احزاب، گروهها وجریانهای سیاسی پدید آمده، هر کدام از حقانیت خود و باطل بودن رقبای خود میگویند. در اینجا مواد و منظور، گروهها و جریانهای غیر معتقد به انقلاب و نظام اسلامی نیست، مراد تمامی گروههایی هستند که خود را طرفدار انقلاب اسلامی و پیرو امام خمینی (ره) معرفی میکنند، لکن با یکدیگر در مسایل گوناگون دچار اختلاف اساسی شدهاند. این وضعیت در حالی پدید آمده و شکل گرفته است که، بر عکس میبایست تمامی طرفداران انقلاب و معتقدین به مکتب امام (ره)، ید واحده باشند و در صفوف به هم فشرده، دست در دست یکدیگر، انقلاب اسلامی را به سمت آرمانها و اهدافش به پیش ببرند. ما از زمان حضرت امام خمینی (ره)، فاصله بسیار زیادی نداریم و آرا و اندیشههای آن عزیز سفر کرده، در موضوعات و مسایل گوناگون شفافیت دارد و در بسیاری از موارد با اندک تأملی در آنها، میتوان راه درست از نادرست را، تشخیص داد. بنابراین با قاطعیت و بدون تردید میتوان گفت، امام خمینی (ره) نقشه راه انقلاب اسلامی است. بر مبنای چنین نگاهی خلف صالح آن مصلح دوران و بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خامنهای (مدظله العالی)، بارها طی این سالها فرمودهاند: « راه ما را ه امام خمینی است و ما این راه را با قوت ادامه خواهیم داد.»

راه امام و راههای دیگر
راه امام (ره)، همان صراط مستقیم الهی است که، پیمودن آن فلاح و رستگاری را به دنبال خواهد داشت. امام (ره) برای خدا قیام کرد و جز به رضای حضرت حق، به چیز دیگری نمیاندیشید. بنابراین، هر راهی جز راه امام، راه شیطان و راه منحرف از صراط مستقیم الهی است. همه مسلمانان از خداوند، طلب هدایت برای حرکت در صراط مستقیم میکنند. کسانی که طالب هدایت الهی هستند، باید بدانند در عصر ما، این صراط مستقیم، همان راهی است که حضرت امام خمینی (ره) نقشه آن را ترسیم نموده و پیش روی ملت ایران، تمامی مسلمانان و مستضعفان جهان قرار دادهاند. بنابراین باید تلاش کرد و این راه و نقشه را، به درستی فهمید و به دیگران فهماند. امروز وظیفه سنگینی بر عهده علما، اندیشمندان، نخبگان، اصحاب قلم و صاحبان رسانه قرار دارد. یکی از دلایل تفرقه و اختلاف میان پیروان امام (ره)، عدم شناخت صحیح از مکتب امام (ره) از سوی پیروان است. همان دلیلی که برای توجیه پیروان دین اسلام و چرایی تفرقه میان آنان ارائه میگردد. مسلمانان به یک خدا، یک کتاب و یک پیامبر اعتقاد دارند و همگی به سوی کعبه نماز میخوانند، لکن 72 فرقه شدهاند. امروز وحشتناکترین صحنههای رویارویی و نبرد در میان مسلمانان دیده میشود. مسلمانانی که قرار بود امت واحده باشند، امروز عدهای از آنان با حرکت در مسیر باطل و لکن با ادعای حق بودن، به راحتی با تکفیر دیگر مسلمانان، دست به کشتار و خشونت زده، نام آدمکشی و خونریزی در میان مسلمانان را هم جهاد میگذارند! البته نقش دشمنان اصلی مسلمانان یعنی یهود و نصارا در این میان، به وضوح مشاهده میشود. در جامعه شیعی و انقلابی ایران، باید مراقب بود که یهود و نصارا با نفوذ خود، از اختلاف سلیقهها و اختلاف نظرها به گونهای سوء استفاده نکنند تا جایی که پیروان مکتب امام (ره)، رودر روی یکدیگر ایستاده، شرایطی را پدید آورند که بیگانگان آرزویش را دارند.
راه امام (ره) و قرائتهای مختلف
ارائه قرائتهای مختلف از مکتب امام (ره)، خطر بزرگی است که انقلاب اسلامی را به صورت جدی تهدید میکند. دستهای پیدا و پنهان نظام سلطه و صهیونیستها در این موضوع فعال شده، و باید همه دلسوزانه مراقبت این توطئه باشند. خطر تحریف شخصیت امام (ره) از رهگذر این قرائتهای مختلف، یک خطر بزرگ است وباید هشدارهای مقام معظم رهبری در ین خصوص جدی گرفته شود.
باید بدانیم که اسلام نبوی، با اسلامی که بنی امیه ساختند، زمین خورد. باید بدانیم که این اسلام اموی بود که نگذاشت اسلام نبوی و علوی به درستی پا بگیرد. باید بدانیم که بر مبنای آموزههای اسلام اموی بود که یزید را امیرالمؤمنین خواندند و مسلمانان جاهل، با خارجی پنداشتن حسینبن علی علیهالسلام به جنگ رفتند!
اکنون خطر تحریف مکتب امام (ره) را اگر جدی نگیریم، با ساختن امام جدید و امام قلابی، امام اصلی رابه حاشیه خواهند راند. ساختن امامهای متعدد با قرائتهای گوناگون، یعنی ترسیم نقشههای مختلف و راههای گوناگون، نقشههایی که هدفش بازداشتن ملت ایران از حرکت در مسیر اصلی برای تحقق آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی است. گروههای زیر اکنون به قرائتهای مختلف از امام (ره) و مکتب او روی آوردهاند:
1- عوامل دشمنان خارجی و در رأس آنها آمریکاییها، انگلیسیها و صهیونیستها.
2- تجدید نظر طلبان داخلی و استحاله شدههایی که زمانی با امام بودند.
3- فرصت طلبان و دنیاگرانی که منافع و دنیای خود را در این تحریف جستجو میکنند.
4- کسانی که از امام (ره)، شناخت درستی ندارند و ناخواسته به تحریف دست میزنند.
بازخوانی مستمر خطوط فکری امام (ره)
یکی از بهترین راهبردها برای جلوگیری از تحریف یک  مکتب، بازخوانی مستمر و دقیق خطوط اصلی، اصول و مبانی آن مکتب است. بر همین اساس در شرایط کنونی، بهترین راه مقابله با جریان تحریف شخصیت و مکتب حضرت امام خمینی (ره)، بازخوانی مستمر خطوط فکری ایشان میباشد. اگر حضرت امام (ره)، آنگونه که بود شناخته شود و شناسانده گردد، به طور قطع، جریان تحریف موفق به امامسازی جدید نمیشود.
در گزارههای زیر توجه شود:
1- در حالی که مختصات اسلام ناب محمدی  و اسلام آمریکایی از سوی امام (ره) به طور کامل بیان شده و اسناد معتبر آن وجود دارد، در میان کسانی که خود را پیرو و وفادار به آرمانها و اندیشههایش معرفی میکنند، در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد، چرا؟
2- با توجه به اینکه از نظر حضرت امام خمینی (ره)، اسلامی دارای فلسفه سیاسی و نظامهای سیاسی، حقوقی، اقتصادی و..... میباشد، در میان کسانی که ادعای پیروی از ایشان را دارند، اختلاف نظر در این خصوص وجود دارد، چرا؟
3- رابطه دین و سیاست در اندیشه حضرت امام، به طور صریح و شفاف تر بین شده، لکن در میان مدعین و طرفداران ایشان در این خصوص، تفاوت دیدگاه وجود دارد، چرا؟
4- نظریه ولایت مطلقه حضرت امام (ره)، از محکمات اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) میباشد، لکن کسانی که خود را وفادار به مکتب ایشان معرفی میکنند، در خصوص ولایت فقیه دیدگاههای متفاوتی دارند، چرا؟
5- دیدگاههای حضرت امام در حوزه مسایل فرهنگی و اجتماعی، آزادی بیان، حقوق شهروندی، آزادی مطبوعات، سینما، تأتر، موسیقی، دانشگاه و .... کاملاً مشخص است، اما در میان جریانها، احزاب، گروهها و افرادی که دم از امام زده و خود را خط امامی و طرفدار ایشان معرفی میکنند، در تمامی این حوزهها اختلاف دیدگاه وجود دارد، چرا؟
6- سیاست خارجی جمهوری اسلامی در اندیشه حضرت امام (ره)، دارای مبانی و اصول مشخص است، لکن امروز کسانی که خود را پیرو ایشان و خط امامی معرفی میکنند، در سیاست خارجی جمهوری اسلامی دارای جهتگیری و رویکردهای متفاوتی با یکدیگر هستند، چرا؟
7- در صورتی که مواضع حضرت امام (ره)، نسبت به آمریکا و صهیونیزم بینالملل به طور شفاف مبتنی بر مبانی و خطوط فکری ایشان ثبت شده و قابل مطالعه و فهم میباشد، اما امروز در میان کسانی که خود را پیرو امام (ره) معرفی میکنند، اختلاف دیدگاه بسیار زیادی در این موضوع مشاهده میشود، چرا؟
8- مواضع حضرت امام خمینی (ره)، نسبت به جریانها و گروههای فکری سیاسی مانند نهضت آزادی، ملیگراها، روشنفکران غربگرا، انجمن حجتیه، منافقین و... کاملاً روشن و شفاف است، لکن در میان آنان که خود را پیرو رهبر کبیر انقلاب اسلامی معرفی میکنند، در خصوص چگونگی مواجه با این جریانها، گروهها و افراد وابسته به آنان، اختلاف دیدگاه وجود دارد، چرا؟
9- در حالی که نوع نگاه حضرت امام (ره)، به اصل انقلاب اسلامی، ماهیت دینی آن، جمهوری اسلامی و اهداف آن، کاملاً مشخص است، اما در میان طرفداران و کسانی  که خود را متصل به مکتب حضرت امام (ره) معرفی میکنند، اختلاف دیدگاه و تفاوت نگاه در این موارد مشاهده میشود، چرا؟
10- دیدگاه حضرت امام (ره) در خصوص رسالت جمهوری اسلامی و ملت ایران در صدور انقلاب، مبارزه با ظلم و ستم در جهان و دفاع از مستضعفین در جهان به ویژه ملت مظلوم فلسطین، کاملاً روشن است، لکن امروز در خصوص تمامی این موارد بین کسانی که خود را خط امامی و پیرو رهبر کبیر انقلاب اسلامی معرفی میکنند، اختلاف نظر وجود دارد، چرا؟
با توجه به موارد مذکور، مشخص است که به طور قطع عدهای فقط به دنبال استفاده ابزاری از نام، شهرت و اعتبار امام هستند و با ادعای خط امامی بودن، میخواهند مردم را فریب دهند. اگر تمام کسانی که خود را پیرو امام و پایبند به مکتب ا یشان معرفی مینمایند، در این گفتار خود صادق باشند، بین آنان نه تنها نباید اختلاف دیدگاه قابل توجهی وجود داشته باشد، بلکه بر عکس، امام (ره) باید عامل وحدت، همدلی، هم جهتی و در یک جبهه قرار دادن آنها باشد. بنابراین امام (ره) در شرایط کنونی، یک نقش اساسی در وحدت بخشی و انسجام آفرینی میان مردم، احزاب، گروهها و تمام کسانی دارد که، خود را معتقد و وفادار به ایشان معرفی میکنند. این نقش آفرینی حضرت امام (ره) در مقطع فعلی، عامل اصلی، مهم و تعیینکننده در پیشبرد انقلاب اسلامی به سمت آرمانها و اهداف انقلاب به حساب میآید.
خطوط اصلی در مکتب امام (ره)
با توجه به موارد پیش گفته، به اختصار برخی از خطوط اصلی در مکتب فکری سیاسی حضرت امام خمینی (ره) مرور میشود:
الف- مبانی فلسفه سیاسی در اندیشه امام خمینی (ره)
1- مبانی هستیشناسی
امام خمینی معتقد است، هستی دارای مبدا و معاد بوده و هدفمند است. خدا آفریننده و مالک هستی و همه عوامل وجود و انسان است. در واقع اصل توحید خدا محوری است و ایشان معتقدند که انقلاب اسلامی بر همین اصل استوار است و همه مسایل انقلاب به این اصل بر میگردد. ایشان قیام خود را که منتهی به انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی گردید، اینچنین معرفی میفرمایند: « قیام ما لِلّه بود»
2- مبانی معرفتشناسی
در حوزه معرفتشناسی مکتب امام (ره)، ایشان ملاک و معیار شناخت و درک و فهم حقیقت را، منابع سه گانه وحی، عقل و تجربه میدانند. در این تفکر و اندیشه، وحی ملاک اصلی و راهنمای دو منبع دیگر است.
3- مبانی انسانشناسی
در مکتب امام (ره)، انسان جایگاه ویژهای دارد و همه چیز از انسانشناسی شروع میگردد. انسانشناسی امام (ره)، بخشی از هستیشناسی اوست. حضرت امام (ره) با توجه به ویژگیهایی که برای انسان بر میشمارد، هدف از خلقت انسان را، رسیدن این مخلوق به مقام خلیفه الهی میدانند. امام (ره) در کتاب چهل حدیث میآورند: « هان ای عزیز، گوش دل باز کن و دامن همت به کمر زن، شاید بتوانی خود را به صورت انسان گردانی و از این عالم به صورت آدمی بیرون روی که آنوقت از اهل نجات و سعادتی.»
ب- مبادی و مسایل مهم فلسفه سیاسی در اندیشه امام خمینی (ره)
1- ولایت مطلقه فقیه
موضوع ولایت فقیه به عنوان دال مرکزی اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)، از نشانههای اصلی اسلام سیاسی در مکتب ایشان به حساب میآید. هدایت، هدف اصلی سیاسی اسلامی از دیدگاه امام است و این هدایت، همان وظیفه اصلی دین است.  مفهوم ولایت در نظر امام یعنی «حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس»، و مفهوم ولایت فقیه بر طبق آثار مکتوب ایشان، بر عهده داشتن اداره امور جامعه اسلامی در عصر غیبت به نیابت از امام زمان (عج) از سوی فقها جامعالشرایط است.
از نظر امام خمینی (ره) در عصر غیبت، اگر فقیه بر جامعه اسلامی ولایت نداشته باشد، بر آن جامعه طاغوت حکومت میکند. ولایت فقیه در دیدگاه امام (ره)، تصورش موجب تصدیق آن شده و از امور اعتباری عقلایی است و واقعیتی جز جعل از ناحیه شراع مقدس ندارد. ایشان در این خصوص میفرمایند: « قضیه ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه، یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است.»
2- مشروعیت حکومت در اندیشه امام خمینی (ره)
مشروعیت که در اصل به معنای قانونی بودن و مشروع بودن است، بنیان و اساس هر نوع نظام سیاسی را تشکیل میدهد. مشروعیت در اندیشه سیاسی حضرت امام از دو بخش حقانیت و مقبولیت تشکیل شده، حقانیت ناظر به محتوا و مقبولیت ناظر به شکل است. عنصر اصلی در این نگاه، حقانیت و آن بعد محتوایی است. بنابراین مشروعیت حکومت از نظر حضرت امام (ره)، یک مشروعیت الهی است و فقیه به اذن خداوند در عصر غیبت بر جامعه اسلامی ولایت دارد. در مکتب امام (ره)، فقیه نمیتواند با قهر و غلبه و استبداد بر مردم مسلط شود. فقیه باید حکومتش و ولایتش با مقبولیت و رضایت عمومی همراه باشد.
3- مردم سالاری و دمکراسی در اندیشه امام خمینی (ره)
حضرت امام (ره)، حق تعیین سرنوشت را برای ملت یک حق قانونی، شرعی و بشری دانسته و بر آن تأکید داشتند. بر همین اساس در جمهوری اسلامی، اداره کشور متکی به آرای عمومی است و با انتخابات، مسئولین کشور در تمامی سطوح به صورت مستقیم و غیرمستقیم انتخاب میشوند. بنابراین امام (ره) به دمکراسی اسلامی یا مردمسالاری دینی اعتقاد داشتند و تاکید ایشان بر «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک  کلمه زیاد» به همین خاطر بود. ایشان هر کجا که از دموکراسی و ویژگیهای آن در جمهوری اسلامی سخن به میان میآوردند، بلافاصله « محوریت قوانین اسلام و حاکمیت شرع مقدس» را مورد توجه و تاکید قرار میدادند.
4- رابطه دین و سیاست در اندیشه امام (ره)
از مهمترین مباحث در اندیشه سیاسی حضرت امام (ره)، رابطه دین و سیاست است. در دیدگاه امام (ره)، این رابطه، رابطه تلازم و عینیت است. ایشان در این خصوص میفرمایند: « والله، اسلام تمامش سیاست است.»
5- حکومت اسلامی در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)
حضرت امام معتقدند که باید رابطه دین و سیاست را، با تشکیل حکومت اسلامی برقرار ساخت و این مهم با انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی، محقق کرد. از همین روی حضرت امام (ره)، حفظ جمهوری اسلامی را، « اوجب واجبات» میدانستند. حضرت ا مام (ره) وظیفه جمهوری اسلامی را، پیاده سازی شریعت برای رسیدن انسانها به سعادت میدانند. در دیدگاه امام (ره)، حکومت اسلامی باید به دنیا و آخرت مردم به صورت توأمان توجه نماید. به عبارت دیگر، همانطور که حکومت دینی باید به نیازهای دنیایی مردم مانند امنیت، رفاه و معیشت توجه کند، باید به فکر آخرت آنان و کمال اخروی آنان هم باشد.
روابط سیاست خارجی در اندیشه امام (ره)
حفظ هویت دینی، استقلال و تمامیت ارضی کشور از یک طرف، و دفاع از حیثیت و حقوق مسلمانان در برابر اجانب و بیگانگان، دفاع از مستضعفین و استکبار ستیزی، از موضوعات مهم در اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) است. بر اساس قاعده نفی سبیل در اسلام، حضرت امام خمینی (ره) معتقدند: « ما روابط خاص اسلامی داریم که اسلام نه ظالم بود و نه زیر بار ظلم میرفت و ما هم میخواهیم اینطور باشیم که نه ظلم کنیم، نه زیر بار ظلم برویم.»
امام بر این اساس، به شدت از استقلال کشور و قطع وابستگی کشور به اجانب دفاع کرده و در این خصوص میفرمایند: « اصلی که غیر قابل تغییر است، این است که سیاست خارجی ما باید بر مبنای حفظ  آزادی و استقلال کشور و نیز حفظ مصالح و منافع ملت ایران باشد.» ایشان در همین خصوص با نوعی نگرانی از بازگشت سلطه بیگانگان و خصوصاً سلطه آمریکا بر کشور میفرمایند: « سیاست نه شرقی و نه غربی را در تمام زمینههای داخلی و روابط خارجی حفظ کنید و کسی را که خدای نخواسته به شرق و یا به غرب گرایش دارد، هدایت نمایید و اگر نپذیرفت، او را منزوی کنید و اگر در وزارتخانه ها و نهادهای دیگر کشور چنین گرایشی باشد، اول هدایت و در صورت تخلف، استیضاح نمایید که وجود چنین عناصر توطئهگر در رأس امور یا در قطبهای حساس موجب تباهی کشور خواهد شد.»
ج- استبکار ستیزی و آمریکاستیزی در اندیشه سیاسی امام (ره)
نوع نگاه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی به غرب و خصوصاً آمریکا، یکی از موضوعات به شدت اختلافی در داخل کشور در شرایط کنونی است.
این اختلاف دیدگاهها در حالی است که دیدگاه حضرت امام (ره) در این خصوص، از محکمات به حساب میآید. استکبارستیزی و دفاع از مظلوم، یکی از ارکان اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) محسوب میشود. حضرت امام در بسیاری از نوشتهها، صحبتها و بیانیهها، بر استکبارستیزی تاکید داشته و از آمریکا به عنوان مصداق اتم استکبار در عصر حاضر، با عنوان «شیطان بزرگ» یاد مینمایند. امام (ره) در این خصوص میفرمایند: « در این انقلاب، شیطان بزرگ که آمریکاست، شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع میکند، چه بچه شیطانهایی که در ایران هستند و چه شیطانهایی که در خارج هستند، جمع کرده است و هیاهو به راه انداخته است.»
حضرت امام (ره) در پاسخ به نامه پاپ ژان پل دوم رئیس کاتولیکهای مسیحی که از قطع رابطه و تیرگی روابط ایران و آمریکا اظهار نگرانی کرده بود، مینویسند: «خاطر محترم را متوجه میکنم که ملت شریف مجاهد ما این قطع رابطه را به فال نیک گرفته و برای آن جشن عظیم به پا کرده و چراغانیها و پایکوبیها نمودند. جناب شما.... نگران نباشید که ملت اسلامی ایران از مشکلاتی که در این قطع رابطه بوجود آید، استقبال میکند و از خطرهای بزرگی که مرقوم شده است، هراس ندارد و آن روز برای ملت ما خطرناک است که روابطی نظیر روابط رژیم خائن سابق تجدید شود و به امید خدای متعال تجدید نخواهد شد.»
با اندک تأمل در مواردی که اشاره شد، میتوان گفت در صورتی که همه پیروان، وفاداران و معتقدین به مکتب امام (ره) و کسانی که اظهار وفاداری نموده و خود را خط امامی معرفی میکنند، صداقت داشته باشند، نباید بین آنان اختلاف جدی پدید آید. امام (ره) میتواند محور وحدت همه آنان باشد و همه را در یک جبهه جمع نماید. خیمهای که ستون آن ولایت است. امام (ره) در این خصوص، با صراحت میفرمایند: « پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت آسیبی نرسد.»
منبع:ماهنامه هیات
نظر شما
پربیننده ها