خاطره‌ای از شهید "احمد مکیان"؛

می‌دانستم گریه‌هایش خطرناک است

خطابشان به همان جوان بود؛ ولی او از جایش تکان نخورد. دوباره صدا زدند: "برادر مکیان!" یکی‌شان با شوخی و خنده گفت: ببین کِی گفتم، این آخرش کار دست ما میده.با خودم گفتم: رفقایش بی‌راه هم نمی‌گویند؛ این گریه‌هایش خطرناک است.
کد خبر: ۸۶۸۴۵
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۵ - 11June 2016

می‌دانستم گریه‌هایش خطرناک است

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، شهید "حمید مکیان" از شهدای مدافع حرم حضرت زینب(س) است. وی که روز پنجشنبه در سوریه به شهادت رسید، از نیروهای ایرانی لشکر فاطمیون و متولد سال 1374 است؛ که اصالتا اهل آبادان اما در قم ساکن بود. در ادامه خاطرهی یکی از دوستان شهید را میخوانیم.

قیافه اش را به خاطر نداشتم، اما اسمش را چرا. دلیلش را نمیدانم اما هر از گاهی یادش می افتادم. دوست داشتم بدانم چه کار میکند و در چه حالی است. آن روز خیلی خسته بودم و یادم هست با چه عجلهای از حرم رفتم تا امامزاده جعفر که هم سلامی به شهدا بکنم هم زیارت شیخ انصاری بروم. دم در که رسیدم موبایلم زنگ خورد. درحال حرف زدن داشتم میرفتم سمت مقبره شیخ انصاری. نفهمیدم چرا از آن طرف امامزاده رفتم. ناگهان از دیدن تصویری، بی حرکت ایستادم. همیشه دیدن شانه های لرزان مردها منقلبم میکند.

چهرهاش را نمیدیدم، شانههایش چنان میلرزید که دلم را لرزاند. سرک کشیدم ببینم برای چه کسی گریه میکند؛ "شهید مدافع حرم، مهدی علیدوست". رفتم رو به رویش ایستادم. خیلی جوان بود، شاید بیست و یکی دو ساله.

کمی دورتر ایستادم. عجله ام را فراموش کرده بودم. نمیدانم چرا ولی با گریهاش گریه میکردم. صدای چند جوان مرا به خود آورد: "احممممد! برپا... پاشو" خطابشان به همان جوان بود؛ ولی او از جایش تکان نخورد. دوباره صدا زدند: "برادر مکیان!" یکی شان با شوخی و خنده گفت: ببین کی گفتم این آخرش کار دست ما میده...

با خودم گفتم: رفقایش بیراه هم نمی گویند؛ این گریههایش خطرناک است.

آن روز گذشت تا امروز صبح که روی خبر شهادت یکی از مدافعان حرم میخکوب شدم: "احمد مکیان، از آبادان، به شهادت رسید و آسمانی شد"

کاش آن روز نهیب دلم و رفقایش را جدیتر گرفته بودم. کاش جلو رفته بودم و التماس دعایی گفته بودم. هرچند آنهایی که میشناختم و قبل از اعزام التماس دعا گفته بودیم و قول گرفته بودیم و قول داده بودند که....؛ چه بگویم، راه آسمان پیش گرفتهاند و از اهل زمین غافل شده اند انگار....

مهمان جوان ضیافت الهی! حالا که پرِ پروازت بخشیدهاند، بیا و به رسم معرفت، دعایی کن در حق آنهایی قانون زمین به بال و پرشان زنجیر بسته است؛ بین ما و تو، قرآن واسطه، چیزی به شبهای قدر نمانده است.

پیکر شهید احمد مکیان ساعت 16 امروز 22 خرداد از طریق فرودگاه بینالمللی آیتالله جمی وارد آبادان میشود. مراسم وداع با شهید نیز ساعت 22 امشب در مسجد امام رضا(ع) واقع در ایستگاه 6 کوی ذوالفقاری برگزار خواهد شد.

مراسم تشییع پیکر شهید مکیان، ساعت 17:30 فردا یکشنبه از مصلی نمازجمعه آبادان تا مسجد امیرالمومنین(ع) برگزار میشود و پس از آن، پیکر شهید به ماهشهر و متعاقب آن به تهران منتقل خواهد شد. بنا بر وصیت شهید مکیان، پیکر این شهید در شهرستان قم و در جوار همرزمانش خاکسپاری میشود.

نظر شما
پربیننده ها