المیادین بررسی کرد؛

نقش میدانی آمریکا در بحران سوریه از ابتدا تاکنون/ چه سرنوشتی در انتظار بحران سوریه است؟

«باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا در ماه آگوست 2012 طی کنفرانس مطبوعاتی تاکید کرد که خط قرمز بحران سوریه عدم استفاده از سلاح‌های شیمیایی از جانب طرفین است. این حملات برای آمریکا فرصت اولیه را فراهم آورد تا به شکل وسیعی در بحران سوریه دخالت کند.
کد خبر: ۸۸۸۱۶
تاریخ انتشار: ۰۵ تير ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۵ - 25June 2016

نقش میدانی آمریکا در بحران سوریه از ابتدا تاکنون/ چه سرنوشتی در انتظار بحران سوریه است؟

به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، تغییر استراتژی میدانی آمریکا در سوریه از تهدید به حمله نظامی عبور کرد و وارد فاز انهدام سلاحهای شیمیایی، سپس برنامه تسلیح و آموزش گروههای میانهرو شد و بعد از طی این مسیر به مبارزه با داعش رسید. تلاش نظامی این کشور در میدان بحران سوریه نیز در قالب تلاشهای ائتلاف بینالمللی ضد داعش جلوه نمایی میکند. ائتلافی که در ماه سپتامبر 2014 با بمباران مواضع داعش در شمال و شرق سوریه شروع کرد.

حضور زمینی آمریکا اخیرا دوشادوش ائتلاف بینالمللی در استان حسکه سوریه دیده شده که موجب ایجاد نزاع شدیدی شدهاست. تحرکات آمریکا در آرایش نیروهای مبارز در میدان سوریه به نوعی مشارکت دارد  و باعث ایجاد مرزهای جدیدی شدهاست، هرچند تاکنون با ارتش سوریه برخوردی نداشتهاست اما طرفهای زیادی در آن هستند که نگاهشون به ارتش سوریه همان نگاهی است که به داعش دارند.

آغاز دخالت زمینی آمریکاییها در سوریه با حملات شیمیایی که علیه مناطق «خان العسل»، «غوطه شرقی» و «جوبر» از ماه مارس  تا اوت 2013 صورت گرفت، مرتبط است.

«باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا در ماه آگوست 2012 طی کنفرانس مطبوعاتی تاکید کرد که خط قرمز بحران سوریه عدم استفاده از سلاحهای شیمیایی از جانب طرفین است. این حملات برای آمریکا فرصت اولیه را فراهم آورد تا به شکل وسیعی در بحران سوریه دخالت کند.  

این مرحله زیاد طول نکشید تا اینکه آمریکا در ماه سپتامبر 2013 ارتش سوریه را به حمله نظامی تهدید کرد و همزمان نیز تفنگداران دریایی خود را به سمت سواحل سوریه حرکت داد.

این مرحله با توافقی که روسها بدان رسیدند و به اقتضای آن نیز سوریه به پیمان منع سلاح شیمیایی در اکتبر 2013 پیوست و در ماه سپتامبر 2014 همه مخازن شیمیایی ارتش سوریه منهدم شد، پایان یافت.

همان موقع بود که نیروی هوایی آمریکا هواپیماهای بدون سرنشین خود را در مناطق تحت سیطره داعش به پرواز در آورد تا ماه آینده عملیات هوایی خود را علیه مواضع داعش در قالب ائتلاف بینالمللی ضد داعش شروع کند.

آمریکا در سایه نتایجی که در سال 2013 در سوریه کسب کرد، مرحله دیگری را اوایل سال 2014 با افزایش سطح ارسال تسلیحات به گروههای مسلح شروع کرد. آمریکا برنامه محدودی را که اوایل سال 2013 در قالب تجهیز بعضی گروههای مسلح مثل «جیش الحر» به اسلحههای سبک شروع کرده بود، این استراتژی را توسعه داد تا برنامه تجهیز گروههای مسلح ازجمله «جیش المجاهدین» و «حرکه الحزم» به انواع سلاحهای «متوسط» و «ضد زره» که مهمترین آنها موشکهای ضد زره «BGM-71 TOW» که برای اولین بار در غوطه شرقی دمشق مشاهده شد، ادامه دهد. استراتژی تجهیز معارضان با روندی متغیر و با مشارکت عربستان، قطر، امارات و ترکیه تاکنون ادامه دارد.

در سال 2014 آمریکا این استراتژی را تغییر داد تا آن را بهصورت یک برنامه جامع تحت عنوان برنامه «آموزش و تسلیح» ادامه دهد. برنامهای کنگره آمریکا آن را تصویب کرد تا براساس این برنامه گروههای به اصطلاح میانهرو در پادگانهایی که در مرز اردن و ترکیه سوریه قرار دارند، صورت گیرد. طبق این برنامه قرار بود تا پایان سال 2015 سه هزار نفر از معارضان میانه رو آموزشهای لازم را ببینند.

اما آمریکا فقط توانسته است 50 مبارز را آموزش دهد که به «گردان سی» معروف هستند و در ماه ژوئن دو مرتبه از مرز ترکیه وارد سوریه شدند که به سرعت عناصر تروریستی «جبهه النصره» به پایگاه اصلی این گردان سیطره یافت و اکثر اعضای آنها اسیر شدند و به سایر گروههای مسلح پیوستند.

آمریکا در ژانویه 2015 مجددا اعلام کرد که قصد دارد، 400 نفر از نظامیان این کشور را برای آموزش مبارزان گروههای میانهرو به منطقه اعزام کند؛ کنگره آمریکا نیز برای اجرای این برنامه 500 میلیون دلار بودجه اختصاص داد که طی سه سال 5 هزار مبارز میانهرو آموزش داده شوند.

اجرای این برنامه اوایل ماه می 2015 استارت خورد اما اجرای آن با مشکلاتی ازجمله عقبنشینی تعداد زیادی از مبارزان در ماه ژوئن همان سال روبر شد.

اوایل ماه اکتبر 2015 اجرای برنامه آموزش مسلحان میانهرو متوقف شد. وزارت دفاع آمریکا نیز از تغییر اساسی  در برنامه آموزش گروههای مسلح میانه رو  خبر داد.

علت اصلی این تغییر ورود نظامی روسیه به بحران سوریه بود که در جریان حملات هوایی خود علیه مواضع گروه ترویستی داعش برخی از گروهکهای مورد حمایت آمریکا از جمله «جیش الفتح» و «تجمع العزة» را نیز هدف قرار می داد.

به هرحال این تغییر که در آن زمان به عنوان برنامه استراتژی مهم آمریکا در سوریه در ادامه ارسال سلاح و مهمات به گروههای مورد حمایت این کشور محسوب میشد، به شکل تدریجی متوقف شد.

از آن زمان حتی تاکنون گروههای مسلح زیادی مثل «صقور الجبل»، «جیش الفتح»، «الجبهة الجنوبیة» و  گروهکهایی از «جیش الحر» شروع به دریافت ادوات نظامی آمریکاییها بیش از گذشته به صورت مستقیم یا غیر مستقیم توسط کشورهایی همچون ترکیه و عربستان کردند.

بخشی از این تسلیحات مثل موشک ضد زره "M72 LAW" اخیرا در دست عناصر گروههای تروریستی در حومه لاذقیه، حماه، حلب و حسکه مخصوصا در حوزه سیطره عناصر «الفرقه الثانیه الساحلیه» در «جبل الترکمان» واقع در حومه لاذقیه دیده شده است.

ماه گذشته نیز گروه تروریستی «الجیش الحر» در شمال حلب به انواع سلاحهای آمریکایی از جمله تیربار "M240B" و تفنگ هجومی" M16A2"، تفنگ تک تیرانداز و خمپاره انداز 120 میلی متری"Soltam K6" و تیربار12.7 " M2 Browning" تجهیز شدند.

درحسکه نیز بمب افکن ضد زره  "FGM-148 Javelin" در حوزه سیطره نیروهای دموکراتیک شلیک شد.

محورهای جدید در تغییر استراتژی آمریکا در سوریه

تغییر تاکتیک میدانی آمریکا در سوریه به توقف آموزش و ادامه تسلیح تروریستها محدود نشد بلکه آنها در پی نقض آتشبس اعلامی که در ماه فوریه گذشته به سرپرستی روسیه برقرار شد، این تغییر به صورت گسترده افزایش یافت. مبارزه با تروریسم تنها استراتژی اعلامی آمریکا در سوریه اعلام شدهاست که در ماههای اخیر به سه محور تقسیم شد:

الف: توسعه دخالت هوایی؛ اولویت ائتلاف بینالمللی ضد داعش از حمله به مواضع این گروه تروریستی به پشتیبانی هوایی از گروههای مسلحی که با داعش در شرق سوریه و شمال حلب مبارزه میکنند، تغییر یافت. این تغییر در عملیات گروهکهای مسلح وابسته به «جیش الحر» در حلب به صورت کلی واضح است. ائتلاف بینالمللی ضد داعش گروهکهای وابسته به جیش الحر را که در حومه شمالی حلب با داعش درگیر بودند، پشتیبانی میکند.

ب: ایجاد گروههای مسلح جدید؛ که تاکنون در سه گروه زیر خلاصه میشود و آمریکاییها از این سه گروه حمایت همهجانبه به عمل میآورند.

یک: «نیروهای دموکراتیک سوریه» که در ماه اکتبر سال گذشته با حمایت آمریکا در استان حسکه شکل گرفت؛ این گروه متشکل از کردهای سوریه و گروههای مسلح وابسته به جیش الحر و نیروهای اتاق عملیات «برکان الفرات» است که از زمان شکلگیری خود در حومه حلب و حسکه دستاوردهایی را کسب کردهاند.

دو: «ارتش جدید سوریه»؛ گروهی که در نوامبر گذشته تحت نظر گروهک «جبهه الاصالة والتنمیة» که از جانب آمریکا حمایت میشود، شکل گرفت. این گروه برخلاف نیروهای دموکراتیک سوریه دستاورد قابل توجهی کسب نکردهاند غیر از اینکه در ماه مارس گذشته بر گذرگاه مرزی «التنف» بین عراق و سوریه سیطره یافتهاند.

سوم: «نیروهای ویژه سوریه»: گروهی که ماه آوریل سالجاری از سوی «احمد الجربا» رئیس «جنبش الغد» سوریه اعلام موجودیت کرد و فعالیت خود را در «دیرالزور» و «حسکه» با هماهنگی نیروهای بینالمللی و نیروهای دموکراتیک سوریه متمرکز کردند.

ج: حضور زمینی؛ نیروهای زمینی آمریکا در نبرد میان کردها و داعش در «عینالعرب» سوریه حضور مشخصی نداشتند؛ اما بعد از اینکه کردها بر عینالعرب و بسیاری از مناطق شمال شرقی سوریه کاملا تسلط یافتند، آمریکا اقدام به تعیین پستهای مراقبت و پشتیبانی در بسیاری از مناطق شرقی و جنوبی کرد. شروع این اقدام در ماه نوامبر گذشته با ایجاد اتاق عملیات مشترک با کردها در عین العرب بود که دنبال آن آنها مرکز فرماندهی پیشرفته را در «مصرین» حلب تاسیس کردند.

سپس بعد از آنکه در دسامبر همان سال بعد از اینکه نیروهای دموکراتیک سوریه اطراف شهر «السکینه» را لوث تکفیریها داعش پاکسازی کردند، نیروهای ویژه آمریکا در اطراف این شهر حضور یافتند. از سوی دیگر نیروهای ویژه آمریکا در پایگاهی واقع در «الیعربیه» در حسکه مستقر شدند.

از ابتدای سال جاری میلادی حضور آمریکا در خاک سوریه افزایش یافتهاست و سه باند پرواز را برای جنگندههایش در شرق سوریه فراهم کرده است؛ یکی از این باندهای پرواز منطقه «رمیلان» واقع در شمال شرق حسکه است و دومی هم فرودگاه «أبوحجر» در حومه شرقی حسکه که برای فرود جنگندههای حامل تسلیحات و مهمات آماده شدهاست، میباشد. سومین باند پرواز نیز در جنوب شرقی عینالعرب قرار دارد.

علاوه بر پایگاههایی که ذکر شد نیروهای توپخانهای و موشکی آمریکا نیز نزدیک مرز سوریه با اردن مستقر  هستند که ماه گذشته برای اولین بار با استفاده از موشک انداز"M142" نیروهای ارتش جدید سوریه را در جریان حمله بر گذرگاه مرزی «التنف» پشتیبانی کردند.

خلاصه میتوانیم، نقش آمریکا را در بحران سوریه از سال 2013 به نوعی قابل ملاحظه عنوان کنیم. اما تاکنون اهدافی که (مخصوصا سرنگونی حکوکت بشار اسد) به خاطر محقق ساختن آنها وارد بحران سوریه شده، محقق نشده است.

بنابراین آمریکا بعد از اینکه در محقق ساختن اهداف خود در سوریه با شکست روبرو شد، نقش خود را در مبارزه با داعش توسعه داد. این نقش را که طرفهای جدیدی مثل نیروهای دموکرات سوریه که آمریکا به خاطر آنها وارد بحران سوریه شدهاست در مناطق تحت سیطره ایفا میکنند تا واشنگتن به وسیله آن بر تیره کردن مسئله کردها مانور بدهد و در آینده وقتی مبارزه با داعش به پایان رسید، از آن بهعنوان اهرم فشار علیه حکومت سوریه استفاده کند.

چه بسا که این مسئله در اتفاقاتی مثل روش کردها در تعامل با حمله به سوریه که در حومه شمالی حلب متوقف است و حمایت تسلیحاتی مجددا از مرزها برای گروههای تروریستی سرازیر میشود، همانطوری که نشانههای آن در نقض مکرر آتشبس و بازگشت حرارت به جبهههایی مثل حومه لاذقیه و حماه که آرام بودند، نمایان است، مشاهده میشود.

در پایان تاکید میشود که در حال حاضر جعبه آمریکا در سوریه خالی شدهاست و همچنان تا انتخاب رئیس جمهور بعدی خالی باقی خواهد ماند تا اینکه ببینیم آیا رئیس جمهور آینده آمریکا آن را مجددا پر خواهد کرد یا نه دستور به بسته شدن آن میدهد.

نظر شما
پربیننده ها