یادداشت/ امیر حمزه‌نژاد

نقطه محوری پروژه نفوذ غرب کجاست؟

کاری که آمریکایی‌ها توسط هالیودیسم در جهان امروز انجام می‌دهند و اذهان عمومی را به سمت اهداف خود گرایش می‌دهند را انگلیسی‌ها در زمان سلطه استعماری خود انجام دادند.
کد خبر: ۸۹۷۸۰
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۴ - 02July 2016

نقطه محوری پروژه نفوذ غرب کجاست؟

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس- امیر حمزهنژاد: از طریق یادگیری زبان فرهنگ یک کشور نیز منتقل میشود و در حال حاضر ما وضعیتی داریم که از کودکستان محتوایی که برای زبان انگلیسی استفاده میشود مبتنی بر انتقال فرهنگ غربی است. از این رو رهبر معظم انقلاب آموزش زبان انگلیسی را منع نکردند، اما نسبت به بعد فرهنگی یادگیری آن هشدار دادند.

در خصوص اهمیت نفوذ فرهنگی باید گفت که از نظر جامعهشناسی در حال شیفت به دنیای پست مدرن هستیم. دیگر مثل قدیم سرمایهداری و انسان متمول دارای ارزش محوری نیست؛ بلکه فرهنگ سلبریتی با کمک سیطره هالییودیسم در جهان شکل گرفته است که نوعی بلاهت اجتماعی را پشت سر خود دارد و مانند دستکش مخملین روی دست چدنی است. از این رو اتفاقی در مورد تحت سلطه قرار دادن کشورهای مختلف از سوی حکومتهای غربی صورت گرفته و آن تغییر حوزه برای سیطره بیشتر و با هزینه کمتر است. جنگ سخت جای خود را تا حدود زیادی به جنگ نرم داده و استراتژی فروپاشی از درون جای استراتژی حمله نظامی از بیرون را گرفته و اگرچه برخی جنگها و کشتارها کمتر شد؛ اما در ابعاد دیگر استکبار در حال استمرار است.

همچین ترس از فروپاشی دستاوردهای بشری کشورها را تصمیم به قدرتنمایی در حوزه نرم کرده است. قدرت اتمی دنیا امروز به اندازهای است که فرضا اگر سلاحهای اتمی جهان همزمان منفجر شوند کره زمین از مدار خود خارج میکند. نبرد آخر الزمان که ساخته و پرداخته صهیونیسم مسیحی است پیشبینی کشتار دو سوم مردم جهان را کرده است.

همین موارد سبب شده تا علم جنگ نرم رشد یابد. در همین راستا انگلیس و آمریکا با گسترش زبان انگلیسی بهعنوان زبان مرجع سعی کردند که جهان را به زیر سطه خود در آوردند. حاکمیت انحصاری زبان انگلیسی بر نظام آموزشی و جهان فرهنگی ایران و بسیاری از کشورهای جهان، محصول چند دوره تاریخی در جهان و بهتبع آن در ایران است. کاری که آمریکاییها توسط هالیودیسم در جهان امروز انجام میدهند و اذهان عمومی را به سمت اهداف خود گرایش میدهند را انگلیسیها در زمان سلطه استعماری خود انجام دادند. البته این دو امروز همپوشانی خاصی با یکدیگر دارند و دو کشور از این امر بسیار راضی هستند.

عمده کشورهایی که اکنون به «جهان سوم» شهرت یافتهاند - به جز کشورهای آمریکای لاتین که در ابتدای قرن نوزدهم از استعمار نخستین اسپانیا و پرتقال رهایی یافتند – در سیطره دو استعمار نوظهور بریتانیا و فرانسه قرار داشتند، که شامل کشورهای مسلمان خاورمیانه هم میشد.

هند نقطه شاخص این ماجراست که در این زمینه بسیار مورد توجه انگلیس بوده است. هند در گذشته به عنوان نقطه سرمایهگذاری استعمار انگلیس و از سوی دیگر پاشنه آشیل آن محسوب میَشد که همین امر در تجزیه کشورهای دیگر از جمله ایران نیز تاثیر گذار بوده است. از همین رو انگلیسیها در کشور هزار فرقه و رنگ بیشتر از مسئله دیگر به ترویج زبان خود پرداختند که امروزه هم مشاهده میشود تاثیر زیادی بر روی زنان هندیان گذاشته است.

پیروزی امریکا و انگلیس بهعنوان دو کشور از سه کشور اصلی متفق در جنگ جهانی دوم که موجب شد زبان آنها در جهان فراگیر شود. در ادامه رونق اقتصادی و علمی امریکا بهعنوان کشور پیروزی که کمترین آسیب را در جنگ جهانی دیده بود (به جهت دور بودن مرزهایش از صحنه اصلی جنگ در اروپا) هم مزید بر علت شد و زبانهای دیگر و بهخصوص آلمانی و فرانسه را کنار زد.

بنابر همین موضوع سیطره زبان انگلیسی را میتوان در چند جهت، فرهنگی، علمی و فناوری، سیاسی، اقتصادی دید که خود سبب انتقال فرهنگ بیگانه و راهی برای نفوذ و شبیخون فرهنگی است. متاسفانه در کشورمان توجیهی در ترویج زبان انگلیسی صورت میگیرد که مرتبط با حوزههای مختلفی است که مطرح شد. بهعنوان مثال بیان میشود که از لحاظ اقتصادی و فناوری و علمی زبان انگلیسی زبان روز دنیاست و با کنار گذاشتن زبان انگلیسی ایران در رشد و پیشرفت علمی و اقتصادی کشور وقفه ایجاد میشود.

این در حالی است که هند در دهه ۷۰ میلادی و حدود ۴۰ سال پیش متوجه شد که الگوهای توسعه غربی جوابگو نیست و به سمت اقتصاد بومی حرکت کرد و اقتصاددانان هندی در این زمینه بر اساس اولویتهای هند طراحی و سازماندهی کردند؛ اما برخی در داخل کشور ۴۰ سال از دنیا عقب هستند و هنوز از الگوهایی پیروی میکنند که دهها سال پیش عدم کاراییشان مشخص شده است.

اگر نگاهی به تاریخ ایران زمین بیندازیم متوجه میشویم یک عامل اساسی باعث حفظ هویت ملی ما ایرانیان شده است و آن هم «فرهنگ» است. مغولها، یونانیها، انگلیسها (خلال جنگ جهانی دوم) و... به این مملکت تاختند و از کشتهها پشته ساختند و ایران از نظر سیاسی و نظامی به تصرف کامل درآمد؛ اما فاتحان، مغلوب فرهنگ ایرانی شدند. ایران امروز نیز اگرچه تکهای از امپراتوریهای گذشته است، اما همان فرهنگ بهعنوان یک شاخصه مهم هنوز در هویت ایران موجود است و امروزه با تمامی نقصها به عمق استراتژیک ایران در سطح منطقه و جهان افزوده است.

نگاه رهبری در حوزه فرهنگی که بسیار پر اهمیتتر از دیگر موارد است نیز از همین موارد نشأت میگیرد و شاید جدیترین محور و حوزهای که ایشان در مورد نفوذ مورد تاکید قرار میدهند فرهنگ است. بنابراین بایستی در این حوزه بیشترین تلاش صورت گیرد و با برنامه هدفمند و هوشمند نسبت به تقویت فرهنگ و هویت ملی کشورمان اهتمام لازم صورت گیرد.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار