به گزارش خبرنگار گروه بینالملل دفاع پرس، روز جمعه 18 تیر گروهک تروریستی منافقین در شهر پاریس پایتخت فرانسه اقدام به برگزاری یک گردهمایی تحت عنوان «ایران آزاد» کرد. این گردهمایی چند سالی است که با مدیریت گروهک منافقین برگزار میشود و همه ساله با شیوههای مختلف مانند سفرهای رایگان از اقصی نقاط جهان ایرانیانی را به محل گردهمایی آورده و در کنار برنامههای سیاحتی از آنان در این گردهمایی استفاده ابزاری میکند تا کثرت به اصطلاح مخالفان نظام در خارج را به نمایش بگذارد. همچنین در نشستهای مختلف این گردهماییها برخی از شخصیتهای سیاسی کشورهای مختلف جهان، خصوصا دولتهایی که با نظام و انقلاب اسلامی ایران خصومت دارند، به عنوان سخنران حضور یافته و برای خوشآمد برگزار کنندگان آن، اتهاماتی را علیه ایران مطرح و ضمن تاکید بر ضرورت برخورد با ایران، برای ایجاد هجمه وسیع ایران هراسی تلاش میکنند.
در گردهمایی امسال در پاریس نیز همان شیوه فراخوانی و برنامهها و مدعوین تکرار شد. اما موضوعی که امسال مورد توجه رسانهها و مردم ایران قرار گرفت، حضور ترکی الفیصل از دولتمردان کهنه کار دولت سعودی در این نشست بود. دولتی که نزد مردم ایران از دشمنترین دشمنان است و نفرت از این دولت بدوی و جاهل در دوران تمدن بشری در آحاد ملت ایران نهادینه شده و با اقدامات خصمانه حاکمان جدید آلسعود طی سالهای اخیر، شدتی دوچندان یافته است.
ترکی الفیصل رئیس سابق دستگاه اطلاعات رژیم سعودی در این نمایش تبلیغاتی اقدام به ایراد سخنانی جنجالی کرد. وی در جریان این سخنرانی دو بار از «مسعود رجوی» سرکرده سابق گروهک منافقین به عنوان «المرحوم» یاد کرد و این خبر از فروردین سال1382 یعنی درست از زمان حمله آمریکا و هم پیمانانش به عراق تاکنون، که هیچ گونه حضوری از وی در مجامع عمومی گزارش نشده بود، به نوعی تازگی داشت. برخی چهرههای وابسته به گروهک منافقین مدعی شدند که به کار بردن این واژه در وصف «مسعود رجوی» از باب احترام استفاده شده و وی در قید حیات است.
در این میان اما، آنچه که حائز اهمیت است موضوع زنده بودن یا نبودن «مسعود رجوی» نیست؛ مسأله این است که رژیم سعودی همچنان به کینهتوزیهای گسترده خود علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه میدهد، و این بار پس از متحمل شدن شکستهای سنگین در تضعیف محور مقاومت در منطقه، دست به دامن مهرههای سوخته و طناب پوسیده منافقین در عداوت با جمهوری اسلامی شده و این گستاخی مقامات آل سعود تا جایی است که حتی از حمایت مستقیم و علنی از منافقین هیچ ابایی ندارند.
از طرف دیگر، عربستان سعودی که از هیچ کاری در راه دشمنی با جمهوری اسلامی ایران خودداری نمیکند، این بار از چند روز پیش رسانههای خود را برای تبلیغ نشست سالانه گروهک تروریستی منافقین در پاریس بسیج کرده بود و همزمان با آغاز این نشست، سخنان مریم رجوی، سرکرده منافقین، را از شبکههای العربیه، الحدث و اسکای نیوز عربی، به شکل زنده پخش کرد. این شبکهها حتی خبرنگاران خود را هم برای پوشش لحظه به لحظه این نشست به محل برگزاری آن اعزام کرده بودند.
از چند روز پیش، این شبکهها پوشش گسترده نشست دشمنان جمهوری اسلامی ایران را در صدر برنامههای ضد ایرانی خود قرار داده و این نشست را که گروهک تروریستی منافقین میزبان آن بود، «گردهمایی بزرگ اپوزیسیون» ایران خواندند.
تبلیغ گسترده یک گروهک ورشکسته تروریستی که حامیان غربیاش نیز به تدریج از آن دست شسته و به تروریست بودنش اعتراف کردهاند، نشانۀ آشکاری از عمق ناکامی عربستان در سیاست های ضد ایرانی خود است؛ زیرا اگر این کشور راه کارآمدتری برای پی گرفتن تلاشهای ضد ایرانی خود داشت، هرگز دست به دامان یک گروهک تاریخ مصرف گذشته نمی شد.
نکتۀ دیگری که باید به آن توجه شود مانور رسانههای سعودی روی تعداد شرکت کنندگان در این نشست است، به گونه ای که العربیه مدعی شده بود که این نشست قرار است با حضور بیش از 100 هزار نفر از «ایرانیان خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی و نمایندگان احزاب سیاسی از کشورهای مختلف جهان» برگزار شود. همین اظهار نظر و حمایت عربستان از این نشست که با توجه به سابقه سعودیها، بی تردید، از سطح رسانهای فراتر رفته و به حمایت مالی رسیده است، این گمانه را به ذهن متبادر می کند که احتمالا بخشی از حاضران در این نشست که البته - بر پایۀ تصاویر –تعدادشان از چند هزار نفر فراتر نمیرفت، مزدورانی از کشورهای عربی یا دیگر کشورها بوده اند که با پول عربستان به عنوان سیاهی لشکر در محل نشست حاضر شده اند.
فارغ از اظهارات بی ارزش ترکی الفیصل در جمع منافقین، حضور وی در این همایش نیز رفتاری خلاف عرف دیپلماتیک محسوب می شود. مقامات رژیم سعودی باید در قبال این اقدام «ترکی الفیصل» در مقابل افکار عمومی منطقه و جهان پاسخگو باشند و توضیح بدهند که چگونه شعارهای زیبایی را به منظور عوامفریبی در حمایت از تروریسم سَر میدهند و در عین حال با کسانی که طی چندین دهه اقدامات ننگینشان جای هیچ شکی در تروریست بودن آنها باقی نمیگذارد، همپیاله می شوند و در حمایت از آنها به گزافه سخن می گویند؟
ترکی الفیصل در همایش مذکور و در میان تشویق های مکرر حضّار، خطاب به «مریم رجوی» که دشمنی با جمهوری اسلامی ایران را از بزرگترین افتخارات خود قلمداد می کند، می گوید: «از خداوند می خواهیم تا شما را در رسیدن به اهدافتان یاری دهد». در این هنگام وی باز هم مورد تشویق حضّار قرار میگیرد. حال باید از مقامات سعودی پرسید که آیا آرزوی موفقیت برای دشمن دیرینه ایران که و آرزوی تحقق اهدافش که چیزی جز ضربه زدن به این کشور نیست، به مثابه اعلام غیررسمی جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران نیست؟ اگر پاسخ منفی است، پس چه تفسیری برای آنچه رخ داده است، می توان یافت؟
ترکی الفیصل در ادامه اظهارات خود، گروهک منافقین را خطاب قرار می دهد و می گوید: «ما با شما هستیم؛ ما در کنار شما هستیم». وی پس از این اظهارات و حمایت مستقیم از گروهک تروریستی ـ تکفیری «منافقین» باز هم از تشویق حاضران در همایش بی نصیب نمی ماند. البته حمایت آشکار رژیم سعودی از تروریسم در برابر ایران اصلا تعجببرانگیز نیست؛ گردن کلفتیها و گزافهگوییهای مقامات ریز و درشت رژیم سعودی به مسأله ای روزمره تبدیل شده و کاملا بدیهی است که آنها پس از مشاهده تعظیم سازمان ملل متعهد در برابر خود به خاطر «یک مُشت دلار»، به خود اجازه چنین گُندهگوییهایی را بدهند.
همانگونه که گفته شد، در این میان، مسأله مرگ یا زنده بودن «مسعود رجوی» مطرح نیست، چراکه او به همراه دیگر همقطاران خود در گروهک منافقین، در صورتی که زنده هم باشد یک مهره سوخته محسوب میشود و در این زمینه هیچ تفاوتی با دیگر همپیالههای سفّاک خود ندارد. با این وجود، از آنچه که در همایش سالانه فرقه رجوی در پاریس اتفاق افتاد و سخنانی که بر زبان «ترکی الفیصل» جاری شد، بوی توطئه استشمام می شود و این درست همان چیزی است که حائز اهمیت به نظر می رسد.
خاندان آل سعود از زمان روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز و به ویژه سپردن پست کلیدی وزارت دفاع به پسر جوان و جویای نامش، محمد بن سلمان، ضمن حمایت بیچون و چرا از تروریستهای تکفیری در سوریه و عراق و سرکوب خونبار مردم بحرین و کشتار و تهدید علما و بزرگان شیعه، با به راه انداختن جنگ خونین علیه مردم بی دفاع یمن، علنا چهره خون خوار و سفاک نسل جدید حاکمان خود را درمیان سکوت مدعیان غربی حقوق بشر به عرصه نمایش گذاشته است. به بیان دیگر میتوان گفت مرگ ملک عبدالله راه را برای آشکارتر شدن دشمنیهای آل سعود علیه ایران بازتر کرد.
مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران بارها و به مناسبتهای مختلف رسما اعلام کرده اند که از هر لحاظ آماده پاسخ تند و قاطع به رفتاری هستند که احتمال میرود از روی بیخردی سعودیها یا حتی اربابان بزرگترشان سر بزند .کمتر کسی است که دست پاچگی و واکنش سریع مقامات سعودی را در پی جمله کوتاه رهبری معظم انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا را خطاب به حاکمان آل سعود بخاطر نداشته باشد. آنجا که رهبری فرمودند: «دولت عربستان [...] این را بدانند که اندک بیاحترامی به دهها هزار نفر از حجاج ایرانی در مکه و مدینه و عمل نکردن به وظایف برای انتقال ابدان مطهر، عکس العمل سخت و خشن ایران را در پی خواهد داشت.»
سال گذشته نیز «کالین پاول» وزیر خارجه اسبق آمریکا، به سعودیها در مورد دست کم گرفتن قدرت نظامی ایران هشدار داده بود: «من به دوستان سعودی توصیه میکنم که دست از مشاجره با ایران بردارند، چراکه دستشان برای تهران رو شده و این کشور می تواند عربستان را در ظرف چندین ساعت به دوران پیش از عصر صنعتی بازگرداند..»
اکنون سران و حکام سعودی، ناکام از آرزوهای دور و دراز خود در مورد ضربه زدن به ایران، از منافقین به عنوان مهرههای خود استفاده می کنند تا شاید بتوانند اقدامات کور تروریستی را سازماندهی کنند. کمک های مالی سعودی ها به منافقین از سالها پیش انجام می شده است و احتمالا از این پس این کمک ها افزایش هم خواهد یافت .برخی دیگر از کارشناسان معتقدند امکان اعزام نیروهای منافقین مستقر در فرانسه به سوریه بسیار زیاد است.
در نشست پاریس، جماعتی غیر ایرانی هم دیده می شدند که به زبان عربی شعار سر می دادند که شاخص ترین آن شعار مشهورمردم عرب در سالهای بیداری اسلامی بود: « الشعب یرید اسقاط النظام!» و جالبتر آنکه ترکی فیصل هم با این شعار همراهی کرد و گفت: «من هم خواهان تغییر نظام در ایران هستم.»
رضایت منافقین از موضع ترکی فیصل که تا پیش از این رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان بود، نشان از عمق روابط این دو با هم دارد. حقیقتی که معاون پیشین عربی و آفریقایی وزارت خارجه نیز با صراحت به آن اشاره میکند. امیرعبداللهیان معتقد است: «این اظهارات تایید میکند که حمایتهای گسترده مالی و امنیتی عربستان سعودی از تروریسم در همه اشکال، همواره در دستور کار ریاض بوده است و نباید در روابط گسترده دستگاه امنیتی سعودی با منافقین بهویژه در سالهای اخیر تردیدی به خود راه داد.»
مقامات رژیم موروثی آلسعود که سالهاست با بیکفایتی بر تنها حکومت خانوادگی جهان حکمرانی میکنند، تاکنون بدون ارائه هیچگونه سند و مدرکی، جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از تروریسم و ایجاد اخلال در امنیت و ثبات منطقه متهم کردهاند. این در حالی است که حمایتهای مالی ـ تسلیحاتی آنها از تروریستهای تکفیری در منطقه و جهان بر هیچکس پوشیده نیست و اکنون نیز حمایت آشکار آنها از یک گروهک تروریستی، مُهر تأیید دیگری بر تروریسمپروری این خاندان محسوب میشود.
به اعتقاد صاحب نظران علم سیاست، به نظر میرسد کانونهای جهانی و منطقهای ضد ایرانی که تلاشهای آنها برای تجزیه و ترسیم جغرافیای جدید سیاسی در خاورمیانه به دلیل استواری ایران به شکست انجامیده، اینک میخواهند پدیدهای همچون داعش و معارضان سوری را در ایران نیز علم کنند. هر چند اقتدار و ثبات در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایران بسیار فراتر از تصور این کانونها است اما نباید از کنار این ابراز علنی عداوت سلطه طلبان جدید خاندان آلسعود با اهرم فرقه رجوی و همدستان آن به ویژه در مناطق مرزی ایران چون بلوچستان و کردستان، به سادگی گذشت.
از آنجایی که «ترکی الفیصل» رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان سعودی روزی مأمور ایجاد ارتباط میان این رژیم با رژیم صهیونیستی بوده است، اصلا بعید نیست که رابط میان صهیونیستها و گروهک منافقین نیز بوده و یا باشد .اظهارات وی از این حقیقت پرده برداشت که رژیم سعودی علاوه بر حمایت های گسترده از گروه های تروریستی ـ تکفیری در منطقه علیه ایران و محور مقاومت، همچنان به حمایت همه جانبه از گروهک منافقین ادامه می دهد و قصد احیای این گروهک مُرده را دارد.
از طرفی واکنش کاربران عربستانی در شبکه های اجتماعی نیز جالب توجه است که با کنایه به نقض ساده ترین حقوق انسانی در خود عربستان سعودی، اقدام مسئولان این رژیم در حمایت از فرقه رجوی را به سخره گرفتهاند. یکی از کاربران عرب زبان در واکنش به سخنان ترکی فیصل نوشته: «سعودیها در حالی قصد کمک به این زن برای فرماندهی ایران را دارند که در کشور خودشان به زنان حتی اجازه هدایت یک خودرو را نیز نمیدهند!»
در شرایطی که دولت سعودی مشخصاً از القاعده حمایت کردهاند و به گروههای تکفیری و تندرو در عراق و سوریه کمکهای مالی و نظامی میکنند، حمایت از یک گروه تروریستی دیگر چه سودی ممکن است برای آنها داشته باشد؟ آن هم گروهی که دیکتاتور مجنون پیشین عراق سالها پیش همین ایده را با آنها اجرا کرد و در پایان عمر نکبت بارش، نه تنها از حمایت آنان منتفع نشد بلکه با خفت و خواری تمام، آرزوی رهبری جهان عرب را به گور برد.
این درحالیست که منافقین که دستشان به خون 17000 شهید ترور در ایران آلوده است، کارنامه خونینتری نیز علیه مردم مظلوم عراق از خود بر جای گذاشتهاند. جاییکه در سال 1991 و پس از شکست سنگین ارتش صدام در جنگ با کویت و از کار افتادن ماشین جنگی وی، مردم عراق از شمال و جنوب قیام کرده و با سقوط 14 استان از 18 استان عراق، رژیم صدام را در آستانه فروپاشی قرار دادند. اما در این برهه حساس از تاریخ عراق که به «انتفاضه شعبانیه» معروف شد، منافقین که سالها مزدور و جیره خوار صدام در پشتیبانی اقدامات تروریستی بودند، این بار نیز به کمک وی آمدند و با کشتار نزدیک به 25000 تن از مردم، سرکوب قیام در بسیاری از نقاط کشور را به دست گرفتند. بنا بر اسناد موجود آنان در سرکوب مردم بصره نقش داشتند و تعداد زیادی از کشتهها را در گورهای دسته جمعی دفن کردند.
گرچه سازمان مجاهدین خلق (منافقین) نقش در قتل عام انقلابیون در انتفاضه شعبانیه را انکار میکند اما نویسندگان مختلف غربی به نقش این سازمان در سرکوبها اشاره کرده اند و برخی نیز مثل همیشه به توجیه اقدامات تروریست های سازمان منافقین پرداخته و کشتار 25 هزار نفر را نوعی دفاع از خود معرفی کرده اند!
اکنون که دولت مردمی عراق آرام آرام خود را از زیر سلطه آمریکا بیرون میکشد و استقلال سیاسی عراق را کلید زده است، سازمان نفاق میداند که باید حامی جدیدی را برای خود پیدا کند. از این روی به دولت وهابی آلسعود در عربستان روی آورده است تا با توجه به دشمنی دولت سعودی با ایران و عراق و نیاز عربستان به ابزارهایی در منطقه برای فشار به ایران و عراق خود را در خدمت این دولت تعریف کرده و از حمایت های آن خصوصا در ابعاد مالی برخوردار گردد.
اما دولت به شدت متزلزل و ناپایدار عربستان قطعا تکیه گاه مطمئنی نیست وشاخصهای میدانی نشانگر و روایتگر تکرار سرنوشت دولت بعثی عراق برای دولت وهابی عربستان است. بی تردید یافتن حامی و تکیه گاه جدید برای این گروهک سخت تر از گذشته خواهد بود و گروهک منافقین چارهای ندارد تا برای رسیدن به این هدف خیانت های دیگری را علیه مردم ایران مرتکب شود که این امر بیش از گذشته نفرت ایرانیان از این سازمان و حامیان آن را موجب خواهد شد.
شایان ذکر است گذشته از میانداری حکام آل سعود، شماری از چهرههای عربی و غربی از جمله «سید احمد غزالی» نخستوزیر الجزایر در اوائل دهه 90 میلادی، «صلاح القلاب» وزیر پیشین اطلاعرسانی اردن، «محمد عرابی» وزیر خارجه پیشین مصر در اوائل سال 2011، «عزام الاحمد» از اعضای جنبش فلسطینی فتح و نیز «برنار کوشنر» وزیر خارجه پیشین فرانسه، «خوزه لوئیز زاپاترو» نخستوزیر پیشین اسپانیا، «جان بولتون» نماینده ضد ایرانی اسبق آمریکا در سازمان ملل، «رودی جولیانی» شهردار پیشین نیویورک و «نیوت گینگریچ» رییس اسبق مجلس نمایندگان آمریکا نیز از شرکتکنندگان در گردهمایی بودهاند.
گفته میشود که شماری از چهره های وابسته به ائتلاف موسوم به معارضان سوری نیز در این همایش حضور بهم رساندند. برگزاری این همایش با محوریت گروهک منافقین لکه ننگ دیگری بر پیشانی دولت فرانسه به دلیل حمایت های آن از تروریست ها محسوب می شود.
سیاست استانداردهای دوگانه پاریس زمانی آشکارتر میشود که رفتار این کشور در مقابله با منافقین در سالهای 1997 تا 2003 را بیاد آوریم. طی این سالها فرانسه علیرغم قرارگیری نام سازمان منافقین خلق در فهرست سازمانهای تروریستی، به حمایت از سران منافقین پرداخت و به برخی از آنان پناه داد. اما چندی بعد تحت فشارهای بین المللی، بر اساس اطلاعاتی که روزنامه نیویورک تایمز منتشر کرد، در تاریخ 17 ژوئن 2003، فرانسه با اعزام 1300 پلیس به شهر «اوِرسوراوآز» در نزدیکی پاریس که مقر منافقین در آن واقع شده بود، اقدام به دستگیری مریم رجوی به اتهام تلاش برای انتقال پایگاه نظامی منافقین و هدایت حملات تروریستی خود به اروپا نمود.
برگزاری این همایش در فرانسه نشان داد که پاریس، حمایت از تروریسم را تنها برای دیگران «غیرقانونی» و «غیراخلاقی» قلمداد میکند، اما برای خود هیچ حد و مرزی در ارائه انواع خدمات به تروریستها قائل نیست.