روایت سختی‌های اسارت از زبان سرباز ژندارمری

روزهای نخست اسارت تنها یک وعده غذا به اسرا داده می‌شد. آشپزها هم از میان اسرا انتخاب شده بودند ولی از آنجا که در طبخ غذاها از گوشت‌های یخی و کرم زده د استفاده می‌شد، اسرا از خوردن همین یک وعده غذایی هم امتناع می‌کردند.
کد خبر: ۹۶۶۳۹
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۰ - 19August 2016

روایت سختی‌های اسارت از زبان سرباز ژندارمری

مرتضی بینظیرنژاد از نخستین اسرای جنگ ایران و عراق در گفت و گو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس به روایت روز اسارتش پرداخت و گفت: در نخستین روزهای جنگ تحمیلی وارد سومار غرب شدم. آن زمان 18 ساله و سرباز ژاندارمری بودم که در یک مهر 59 در قصر شیرین به همراه 17 نفر از همگردانیهایم به اسارت درآمدم.

بیتجربه بودن نیروهای بعثی را یکی از دلایل وضعیت نامناسب اسرا در اردوگاههای بعثی میدانم. در ابتدای اسارت به سلولهای بغداد رفتیم. 23 روز بعد به رمادی نخستین اردوگاه رژیم بعث منتقل شدیم و دو سال و نیم آنجا ماندیم.

** یک وعده غذایی در روز

روزهای نخست اسارت تنها یک وعده غذا به اسرا داده میشد. آشپزها هم از میان اسرا انتخاب شده بودند ولی از آنجایی از گوشتهای یخی و کرم زده استفاده میشد، اسرا این یک وعده غذا را هم نمیخوردند.

به سه زبان انگلیسی، فرانسه و آلمانی تسلط داشتم. به همین جهت در ده سال اسارتم مترجم صلیب سرخ بودم همچنین در مواقعی هم برای اسرا کلاس آموزش زبان میگذاشتم. به مدت 4 سال با مرحوم ابوترابی در اردوگاه موصل 3 بودم و از او درسهای زیادی آموختم. در مدت اسارتم از طریق نامه که آن هم زمان زیادی طول میکشید تا رد و بدل شود، ارتباط داشتم.

تنها رمز طاقت آوردن آن شرایط خفقان را«امید به بازگشت» میدانم. ما با امید زنده بودیم. در طی این ده سال اسارت، اسرا روزهای تلخ و شیرین زیادی را گذراندند.

برگزاری مراسم روز 22 بهمن و دهه عاشورا بهترین روزها و شنیدن خبر فوت امام (ره) روز سختی در دوران اسارت برایم بود.

** مقابله با فساد تنها خواسته ام است

از آنجایی جزو نخستین اسرا بودم باید در نخستین گروه هم آزاد میشدم ولی به دلیل مترجم بودنم ده روز آزادیم به تعویق افتاد. آزادی ما مصادف شد با جنگ عراق و کویت که آن روزها هم سختیهای خودش را داشت ولی به مراتب از این ده سال بهتر بود.

در دوران اسارت از میهن و مردم در خیالمان یک مدینه فاضلهای ساخته بودیم. در روزهای ابتدایی آزادیمان برایمان اوضاع ملموس نبود. و امروز من به عنوان یک آزاده که ده سال اسارت را تحمل کردم نگران فسادهایی هستم که در کشور رخ میدهد و از مسئولین تقاضا دارم که با این فسادها مقابله کنند.

انتهای پیام/ 131

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار