به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، سیفالله شمسالدینیمقدم از رزمندگان غواص لشکر 41 ثارالله استان کرمان روایت میکند: در نهر بلامه مشغول تمرین آبی بودیم. حسینیهای بود که بچهها برای اقامه نماز و خواندن ادعیه و عبادات آنجا حاضر میشدند. «سعید» یکی از همرزمان شهید حمدالله شمس الدینی همیشه،گوشهای معین از نمازخانه مشغول قرائت قرآن و دعا میشد. یک روز، قبل از اینکه در حسینیه حاضر شود حاج قاسم جای او نشسته و سرش روی کتاب دعا خم بود. حاجی چفیهای به رنگ چفیه سعید هم بر سر داشت.
شهید حمدالله شمسالدینی که از بچههای شوخ طبع تخریب بود به گمان اینکه حاج قاسم، سعید است طبق معمول شوخیهایش شروع شد و با دست ضربهای به او زد اما بلافاصله پس از این کار متوجه شد که کسی که با او شوخی کرده حاج قاسم فرمانده لشکر 41 ثارالله است. حاج قاسم چون فهمید اشتباهی رخ داده حتی سرش را بلند نکرد. پس از این ماجرا شهید حمدالله تا چند روز از خجالت حاجی آفتابی نمیشد تا چه رسد به اینکه بخواهد معذرت خواهی کند.»
منبع: ایسنا