جلال ابراهیمی

جلال ابراهیمی

جدالی کشنده میان رفتن و ماندن/ یا شهید می شوم یا مفقودالاثر!

اعزام جلال به جبهه مصادف شد با بیماری لاعلاج پدرش. پدر جلال کارگر کارخانه سیمان دورود بود و به علت بیماری تنفسی ناشی از گرد و غبار این کارخانه درحالی دیده از جهان فروبست که رد نگاهش انتظاری شگفت را از جلال فریاد میزد، گویا همسر، پسر و دخترانش را به جلال می سپرد و با تمام وجود از او می خواست که بعد از پدر، پاسدار خانواده باشد. اما جلال در یک جدال کشنده به سر می برد، هربار که رد نگاه پدرش را جست و جو می کرد جانش می سوخت.
کد خبر: ۲۱۸۸۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۶

پربیننده ها