برشی از کتاب «جنون مجنون»؛
در چادر گردان تخریب، دعای کمیل با سوز و گداز و به یاد شهدای تخریب خوانده میشد. حس و حال خوبی داشتم. احساس کردم اشکهایم جاری شده و گونههایم خیس است. کمی که گذشت بوی نفت به مشامم خورد. با انگشت اشکهای روی گونهام را لمس کرده و بو کشیدم. بوی نفت میدادند!
کد خبر: ۵۸۰۴۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۷
برشی از کتاب «اتاق کمیل»؛
کتاب «اتاق کمیل» از اولین جلد مجموعه «خورشیدیان خاکی» زندگینامه و خاطرات شهید «اصغر برزگر مروستی» است که توسط «مهدی امینی مروست» تدوین و به زیور طبع آراسته شده است.
کد خبر: ۵۱۵۷۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۲
برشی از کتاب/
«کیخا» در کتاب «زندگی در مدار تکلیف» نوشته است: با شروع جنگ تحمیلی علیه ایران، داوطلبانه عازم جبهه شدم و محل خدمتم منطقه سومار بود. من دوران خدمت سربازی را در جبهههای حق علیه باطل سپری کردم و بدین منظور از طرف تیپ خاش به گردان ۴۰۲ در سومار اعزام شدم.
کد خبر: ۴۸۳۷۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۲۷
برشی از کتاب/ «روزهایی به رنگ آسمان»؛
ابتدا ما را به منطقه شوشتر بردند و در پادگانهای آن منطقه آموزش عملیات آبی خاکی دیدیم، سپس به منطقه فکه اعزام شدیم و پس از آن به جزیره مجنون رفتیم و یک هفته در آن منطقه ماندیم به قول بچهها اگر کسی قلق زندگی در مجنون را نمیدانست مجنون میشد!
کد خبر: ۴۶۵۶۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۵
معرفی کتاب؛
«روایت شیخ» خاطرات شفاهی سرهنگ خلبان «علی شیخ حمیدی» است که توسط انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس به زیور طبع آراسته و منتشر شده است.
کد خبر: ۴۲۱۴۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۱