به مناسبت سالروز شهادت شهیده «مریم فرهانیان»؛
«روزی یکی از دوستان مریم وارد خانه شد و وی را رو به قبله، در حالی که به پشت دست خود میکوبید، دید. با تعجب پرسید: چه شده مریم؟! مشکلی پیش آمده؟! آن لحظه به او جوابی نداد؛ اما مدتی بعد به دوستش گفت: من هر روز اعضای بدنم را مواخذه میکنم و از آنها میپرسم که امروز برای خدا چه کاری انجام دادهاید؟»
کد خبر: ۲۵۱۱۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۴
بانوی حماسهساز خرمشهری:
«بلقیس ملکیان»، در 31 شهریور 1359 دختری است 27 ساله که در پایه پنجم دبستان تدریس میکند. مجرد است و به دلیل فوت والدینش، سرپرستی خواهرها و برادرهایش را برعهده دارد. تابستان 1359 از طرف جهاد در بهداری خرمشهر تعلیم امدادگری میبیند. ناگهان و بی هیچ مقدمهای...
کد خبر: ۲۳۹۱۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۰۷
بانوی مقاوم خرمشهری در گفتوگو با دفاع پرس:
احساس میکردم شهرم کوچک شده است. خودم را روی زمین انداختم. سجده کرده و خدا را شکر کردم. توان نگه داشتن بچه را نداشتم. بچه را به همسرم دادم. قلبم به شدت میتپید و از شدت هیجان به شدت اشک میریختم.
کد خبر: ۲۴۰۵۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۰۳
«قاضی زاده» پرستار بیمارستان آبادان از خاطراتش میگوید؛
وقتی برای نظافت وارد اولین اتاق عمل شدم، وحشت کردم. کف اتاق پر از خون، چرک، دست و پای قطع شده و پوست بدن بود. چند روز اول خیلی وحشتناک بود. هنوز چشمم به خون، دست و پای بریده و چرک و آلودگی عادت نکرده بود. مدام حالت تهوع داشتم. از هرچه غذای قرمز بود حالم به هم میخورد.
کد خبر: ۲۲۵۱۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۰۵