«منور» ویژه هفته دفاع مقدس/ نعمت‌الله محمودزاده - ۶
محمودزاده رزمنده جهادسازندگی در دوران دفاع مقدس با اشاره به جنایات صدام در حلبچه گفت: به زن حامله گفتم خواهش میکنم وضع حمل نکن. او به من گفت تو می‌دانی چی می‌گویی؟ به بچه ۶ ماهه داخل گهواره که پدر و مادرش در حیاط افتاده بودند جیغ می‌زدم و می‌گفتم نفس نکش. این نفس نیست، زهر است. انقدر نفس کشید تا شهید شد. او را در حیاط دفن کردم. اما سومین زن حامله بچه اش بعد از منطقه بمباران به دنیا آمد.
کد خبر: ۶۹۲۷۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۳
دلنوشته/
جانبازان اعصاب و روان باید بمانند و چشم‌هایِ واقع‌بین ببینند مظلومیت و غربتِ بازماندگانِ شهدا را، که دست و پنجه نرم می‌کنند با بغض و حسرتِ جا ماندن از قافله عشق. دردمندانِ درد کشیده‌ای که نهایتِ دردشان، دردِ بودن است.
کد خبر: ۵۱۰۲۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
پس از بمباران شیمیایی عراقی‌ها در عملیات خیبر، چشمان اکثر مجروحان پر از اشک و دست‌ها و صورت‌ها هم پر از تاول های سرخ بودند. دشمن از بمب‌های خردل 11 استفاده کرده بود که خطرناک‌ترین نوع بمب شیمیایی بعد از سیانور 12 و بمب‌های هسته‌ای هستند.
کد خبر: ۲۲۹۴۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۹
خاطرات جبهه و جنگ(30)
عراق پاتک شدیدی زد تا جزایر مجنون رو پس بگیرد شهید بابایی در آن عملیات شیمیایی شد سرش پر شده بود از تاول های ریز و درشت سرش می خارید و با خاراندن زیاد، تاول ها ترکیده بود...
کد خبر: ۴۹۳۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۷
