صورتم را به گوشش نزدیک کردم و به آرامی گفتم: «علی جان به خدا حضرت امام هم راضی نیست این قدر عذاب بکشی»، اما او فقط لبخندی زد. علی با این استقامت و سکوتِ آرامش بخشش، لحظه به لحظه بر تشویش و اضطراب و نگرانی بعثیها و افسر آنها که شاهد شکنجه بود میافزود. همگی آنها منتظر کلمهای از علی بودند که اگر آن را میگفت خلاص میشد، ولی او هرگز آن کلمه را بر زبان نیاورد.
کد خبر: ۵۹۳۶۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۲