روایتی از زندگی سردار شهید "محمدرضا مرادی"
هر لحظه امکان داشت تانک منفجر شود. رضا دوید بهطرف تانک و رفت توی آن. چند لحظه بعد که از تانک بیرون آمد، مقدار زیادی نقشه و مدارکِ نیروهای عراقی را با خودش آورده بود. بچّهها که شجاعتش را دیدند، بغلش کرده بودند و میبوسیدندش.
کد خبر: ۴۲۱۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۹