کتاب ققنوس و آتش

کتاب ققنوس و آتش

شهیدی که نمی‌گذاشت کرامت دوستانش از بین برود

تابستان‌ها، رضا کار می‌کرد. پول در می‌آورد. همیشه هم دست به جیب بود. کسی نیاز داشت، بهش می‌داد. نمی‌بخشید. می‌گفت: «قرضه اگر داشتی، برگردون»، نمی‌خواست کرامتشان از بین برود.
کد خبر: ۹۹۰۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۴

پربیننده ها