رزق شب اول محرم؛
هاجر چند قدم را در این سعی، هروله کرده و دویده. مادر است دیگر بیتاب فرزند تشنهاش شده، هروله کرده و دویده و در دور آخر پروردگارش مزد این مضطر شدن و اضطراب و ترس را جوشش زمزم از زیر پاهای اسماعیلش قرار داده. مادری دیگر هم در اضطراب عطش کودک شش ماهاش، قنداقه کودک را به دستان پدر سخاوتمندش سپرده و او برفراز دست بالا برده تا قطرهی آبی برای اسماعیل کربلا بگیرد.
کد خبر: ۷۵۸۴۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۴/۰۷