لشکر 25 کربلا - صفحه 22

لشکر 25 کربلا
کربلای یک-3/ گزارشی از انجام عملیات - بخش دوم؛

حساسیت کاذب دشمن دلیل گمان فرماندهان بر لو رفتن عملیات/ وقتی طوفان به یاری رزمندگان آمد

"محسن رضایی می‌گوید: من اصلا باورم نمی‌شد که نیروها بتوانند جلو بروند. تیربارهای دشمن کار می‌کردند و منورها سی تا سی تا روی سر نیروهای خودی روشن می‌شدند و هنوز چیزی از ما شلیک نشده بود."
کد خبر: ۴۹۱۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۰

کربلای یک-2/ روایت سرلشکر قاسم سلیمانی از عملیات؛

آمادگی‌مان نسبت به سایر عملیات‌ها کمتر اما انگیزه‌مان بیشتر بود

فرمانده لشکر 41 ثارالله در دوران دفاع مقدس می‌گوید: از نظر آموزشی و نظامی ما نسبت به عملیات‌های گذشته در عملیات کربلای یک از آمادگی کمتری برخوردار بودیم اما از نظر انگیزه، انگیزه بسیار بالاتری نسبت به دیگر عملیات‌ها وجود داشت.
کد خبر: ۴۹۰۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۹

سردار باقرزاده در نشست خبری:

"175 شهید غواص و خط‌شکن" از لشکرهای کربلا، امام حسین(ع)، ثارالله و ولی‌عصر(عج) بودند

فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح گفت: 175 شهید غواص از 4 یگان 25 کربلا، 41 ثارالله، 14 امام حسین(ع) و 7 ولیعصر(عج) بودند.
کد خبر: ۴۷۸۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۷

دفاع پرس زندگی فرمانده بصیر لشکر کربلا را روایت می‌کند؛

وقتی حاج بصیر و تعداد اندک دوستانش، 15 گردان می‌شوند

حاج بصیر زنگ زد عقب و گفت: "ما داریم برمی‌گردیم، توان مقابله نداریم." چند ساعت گذشت اما خبری از آن‌ها نشد. حاج بصیر و همان تعداد اندک در برابر دو تیپ کماندویی ایستادگی کردند. وقتی بعدها اسیری گرفتیم، اسیر گفت: شما آن روز 15 گردان به منطقه آورده بودید!
کد خبر: ۴۵۲۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۷

سردار رحیمیان همرزم شهید بصیر در گفت‌و‌گو با دفاع پرس مطرح کرد

از مبارزه در افغانستان تا شهادت در کربلای 10/ تعبیرِ خواب‌های شهید بصیر

خواب دیدم که سیب سوخته‌ای به من دادند و گفتند که میل کنید. سیب ظاهر زیبایی نداشت و تمایلی برای خوردن نداشتم. ولی به من گفتند که این میوه بهشتی است، میل کنید. با این که رضایت قلبی نداشتم شروع به خوردن سیب کردم. با هر گازی که می‌زدم سیب شیرین‌تر و خوشمزه‌تر می‌شد.
کد خبر: ۴۵۳۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۵

بخش نخست/ سردار عمرانی همرزم شهید بصیر در گفت‌و‌گو با دفاع پرس:

در اولین دیدار نگاه عارفانه شهید بصیر را دیدم/ ماجرای قبرهای هفت تپه

همرزم سردار شهید "حسین بصیر" می‌گوید: در هفت تپه، آشپزخانه داشتیم که گاهی وقت‌ها باید برای 23 هزار نفر پخت می‌کردند. در این پادگان دو هزار چادر داشتیم. روی تمامی چادرها نیز نوشته شده بود "یاحسین(ع) فرماندهی از آن توست". اما در کنار همه‌ی این تجهیزات و چادرها یک چیز دیگر خودنمایی می کرد که آن قبرهای کنده شده در گوشه گوشه‌ی پادگان بود.
کد خبر: ۴۵۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۳

هرکسی طالب شهادت است، بسم الله

هر وقت که کاروان جبهه به اندیمشک و پادگان «شهید جعفرزاده» می‌رسید و می‌خواست تقسیم شود حاجی بصیر می‌آمد و می‌گفت: «برادران حاج بصیر من هستم. گردان یا رسول‌الله(ص) در خدمت شماست. هر کسی طالب شهادت است بسم‌الله.» و جمعیت زیادی دور حاجی را می‌گرفتند.
کد خبر: ۴۵۲۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۲

با موضوع تدوین نقش مازندران و گلستان در دفاع مقدس

نشست مشترک مدیران کل حفظ آثار و پیشکسوتان دفاع مقدس استانهای مازندران و گلستان برگزار شد

نشست مشترک مدیران کل حفظ آثار و پیشکسوتان دفاع مقدس استانهای مازندران و گلستان با مساعدت سپاه نینوا در تپه نورالشهدای گرگان برگزار شد.
کد خبر: ۴۵۰۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۰

حماسه‌ کربلای پنج-49/ روایتی از شهادت سردار شیرسوار

ماجرای بسته‌های خرمایی که "شیرسوار" برای شهادتش خرید

حاجی گفت: برویم غسل شهادت کنیم. حسابی پشتش را کیسه کشیدم. می‌گفت: محکم تر کیسه بکش و بیشتر. می‌خواست خیلی خیلی تمیز باشد. بعدش همه غسل شهادت کردیم. وقتی از حمام بیرون آمدیم رفت از یک مغازه خرما فروشی ده بیست بسته خرما خرید. گفتم: حاجی می‌خواهی چکار؟ گفت: فردا لازم می‌شود.
کد خبر: ۳۸۷۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸

روایتی از دلیری رزمندگان دیار طبرستان

ماجرای شهید «دل بیشه» و پیشنهاد مسابقه کشتی به سردار قربانی/ مینی کاتیوشا او را دو نیم کرد

وقتی در آموزش غواصی، مرتضی قربانی فرمانده لشکر 25 کربلا شهید «دل بیشه» را دید گفت: «پیر مرد! تو کجا اینجا کجا؟ تو چرا در این آموزش سخت شرکت کردی؟» دل بیشه رو به فرمانده کرد و با صدای بلند به او گفت:«من شمالی ام و اهل آب.... به من از این حرف ها نزن. راست می گویی بیا با هم کشتی بگیریم تا قدرت هر کدام ما معلوم شود.»
کد خبر: ۳۸۵۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۵

حماسه‌ کربلای پنج-37/ روایت زندگی سردار شهید "علیرضا کوهستانی"

سردار بهداری که بی دست و پا به شهادت رسید

جانشین بهداری لشکر 25 کربلا در عملیات کربلای 5 وقتی به خط مقدم رفت، مورد اصابت تیر مستقیم دشمن قرار گرفت، ابتدا دستش قطع ‌شد و در آن جا ذکر یا حسین(ع) و یا مهدی(عج) را بر زبانش جاری ساخت، ناگهان خمپاره‌ای به ایشان اصابت کرددو پایش نیز قطع ‌شد.
کد خبر: ۳۸۲۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲

حماسه‌ کربلای پنج-32/ روایت زندگی سردار شهید "علی اکبر حسام"

از کارگری ساختمان تا دیدبانی توپخانه لشکر

در صبح روز عملیات در منطقه عملیاتی شلمچه، گلوله توپی در کنارش به زمین اصابت کرد و چند لحظه بعد آسمانی شد.
کد خبر: ۳۸۰۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۱

روایت زندگی سردار شهید «عقیل پروانه»

حکایت پروانه‌ای که با پروانه‌ی کوچکتر به پروانگی رسید +تصاویر

شهید عقیل پروانه در عملیات پر افتخار آفرین کربلای ٤ به همراه برادر کوچکتر از خودش یعنی بسیجی قهرمان «ابوطالب پروانه» به آسمان‌ها پر کشید.
کد خبر: ۳۷۷۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۵

خاطره‌ای از شهید "عقیل پروانه"

ناراحتی یک شهید از قضا شدن نماز نافله‌اش

یک بار اول صبح دیدم عقیل ناراحت است و زانوی غم بغل گرفته و صورتش رنگ پریده است. به وی گفتم دوستم چه شده؟ چرا اینقدر ناراحتی؟ چرا زانوی غم بغل گرفته‌ای؟ در پاسخ با قلب شکسته و پر از ایمان گفت: نماز نافله‌ی امروزم قضا شد.
کد خبر: ۳۷۷۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۵

وصیت نامه سردار شهید «عقیل پروانه»:

دستانم را از تابوت بیرون بگذارید که دنیاپرستان بدانند چیزی با خود نمی‌برم

از خانواده عزیزم و برادرانم می‌خواهم که اگر خداوند لیاقت شهید شدن را به من داد که در راه او جان بسپارم دستانم را از تابوت بیرون بگذارید که دنیا پرستان و مال اندوزان بدانند که یک شهید هیچ چیز را با خود نمی‌برد و فقط عمل اوست که با او خواهد رفت.
کد خبر: ۳۷۷۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۴

حماسه‌ کربلای پنج-19/

روزهای نامزدی، ازدواج و بازگشت پیکر عیسی؛ "9 دی‌"‌های متفاوت همسر یک شهید

همسر سردار شهید "عیسی اکبری" می‌گوید: 9 دی سال 63 شیرینی نامزدی‌مان را خوردیم. یک سال بعد در همان روز با عیسی عروسی کردم. سال بعدش او در عملیات کربلای 5 مفقودالاثر شد و وقتی که استخوان‌هایش را برای آوردند 9 دی سال 74 بود.
کد خبر: ۳۷۳۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۹

حماسه‌ی کربلای پنج - 2/ سردار کمیل کهنسال:

استحکامات دفاعی شلمچه عراق توسط شوروی‌ها انجام شد/ عبور سردار نانواکناری از پیکر خونین برادرش

جانشین فرمانده لشکر ویژه کربلا در عملیات "کربلای 5" می‌گوید: سردار نانواکناری با نیروهایش که بسیاری از آنها در راه بشهادت رسیده بودند، به کانال رسیدند و وی در همان حالت حرکت، نگاهش به پیکر خونین برادرش افتاد که در کانال افتاده بود اما این سردار دلاور بدون اینکه کوچکترین مکثی کند به راه خود ادامه داد و به جلو رفت.
کد خبر: ۳۶۳۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۱

شهدایی که با نردبان چوبی به آسمان رسیدند/ عکسی که کتاب شد

در عکسی که می‌بینید تعدادی از رزمندگان، کلبه‌ای زیبا با یک نردبان چوبی در بالای درخت ساختند، رزمندگانی که بسیاری از آن‌ها به شهادت رسیدند و این عکس اکنون کتاب شرح خاطرات 5 شهید است.
کد خبر: ۳۵۹۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۹

با انتشار چهل و هشتمین شماره «نگین ایران»

عملیات والفجر ۸ در «نگین ایران» بررسی می شود

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در چهل و هشتمین شماره فصلنامه «نگین ایران»، عملیات والفجر ۸ را بررسی می کند.
کد خبر: ۳۵۳۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۱

مصاحبه منتشر نشده از سردار شهید«محمد تیموریان»

هرکس جبهه را درک کند، ترک نمی‌کند/ آنجا که با نخ قرمز دوخته شده جای اشک خواهران است

دشمن دور ما را دشمن بشکه انفجاری کار گذاشته بود. به طوری که همه بشکه ها به صورت سری بهم متصل بودند و بعد از چهل و هشت ساعت ما این موضوع را فهمیدیم که اگر یک کلید را می زدند تمامی این بشکه ها منفجر می شدند اما از لطف خداوند فقط یک بشکه منفجر شد که هفت تا از بچه ها ما زنده زنده سوختند.
کد خبر: ۲۹۸۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۸

پربیننده ها