گلویم کاملاً خشک شده و به هیچ وجه نمیتوانستم نفس بکشم. گرد و خاک زیادی بر اثر اصابت گلوله خمپاره ریخت روی سرم و یه مقداری خاک هم داخل دهانم رفت. به طوریکه یک لحظه نفسم بند آمد. باز فکر کردم دیگه دارم شهید میشم. اینجا بود که دوباره شهادتین را گفتم و یه دفعه گفتم: «یا زهرا! کمکم کن»...
کد خبر: ۲۷۲۵۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۰