زن رزمنده

زن رزمنده

ماجرای تبعید یک زن مازندرانی توسط ساواک

خیلی اشک ریختم. لابه‌لای اشک ریختنم، گفتم: «دو هفته‌ای می‌شود که بچه دو سال و نیم و بچه چهار پنج ساله‌ام را ندیدم؛ دلم خیلی برای بچه‌هایم تنگ شده» این را که شنید، گفت: «دخترم! به اینجا تبعید شده‌ای؟!» در جوابش گفتم: «می‌شود به شما اعتماد کرد؟»
کد خبر: ۲۸۲۵۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۰۲

خاطرات زنان ایثارگر مازندران (۹)؛

حکایتی از زندگی سخت خانواده‌های پاسدارها در مناطق جنگی

غروب همان روز خلبان‌های عراقی در آسمان اهواز آفتابی شدند. بیشتر از ترس جنگنده‌ها، صدای بریده بریده و گوش خراش شلیک ۲ سلاح خودی که بعداً اسمش را یاد گرفتیم و در ۲ طرف ساختمان پایگاه شهید بهشتی مستقر بودند، بچه‌هایم را به وحشت انداخت؛ برای همین خودشان را زیر چادرم مخفی کردند تا به حساب بچه‌گانه از تهدید در امان بمانند.
کد خبر: ۲۸۲۵۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۷

خاطرات زنان ایثارگر مازندران (۶)؛

کوموله‌ها بفهمند دخلت را در می‌آورند!

طلا خانم خندید و گفت: «لااقل این لباس سپاه را دربیاور و لباس کردی بپوش! کوموله‌ها بفهمند که تو پاسداری، دخلت را در می‌آورند!»
کد خبر: ۲۸۲۴۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۱۱

خاطرات زنان ایثارگر مازندران (۴)؛

زن رزمنده ‌ای که از بهشت به جهنم رفت!

نوجوان بسیجی رو به من گفت: «شما برای چه به اینجا آمدید؟» جواب دادم: «شمالی هستم و برای امداد مجروحان به مریوان آمدیم» وقتی فهمید، شمالی هستم، گفت: «شمال معروف به بهشت است؛ پس چرا از بهشت به جهنم آمدید؟!» در جوابش گفتم «اشتباه نکن! بهشت واقعی اینجاست!».
کد خبر: ۲۸۲۴۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۱

خاطرات زنان ایثارگر مازندران (۱)؛

زن رزمنده ‌ای که رئیس بیمارستان سرپل ذهاب شد

«فاطمه تارینگو» از زنان ایثارگر شهرستان ساری و رئیس بیمارستان سرپل ذهاب است که در طول خدمت در جبهه و پشت جبهه حماسه‌ها آفرید.
کد خبر: ۲۸۲۴۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۳

پربیننده ها