کتاب سلام بر ابراهیم 2

کتاب سلام بر ابراهیم 2
بُرشی از کتاب «سلام بر ابراهیم 2»؛

ما برای همین اذان و نماز با دشمن می‌جنگیم

در قسمتی از کتاب «سلام بر ابراهیم 2» آمده است: «ابراهیم گفت: مگه تو کربلا امام حسین (ع) محاصره نشده بود؟ چرا اذان گفت و درست در جلوی دشمن نماز خواند؟ بعد مکثی کرد و گفت: ما برای همین اذان و نماز با دشمن می‌جنگیم.»
کد خبر: ۲۹۹۸۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۵

بُرشی از کتاب «سلام بر ابراهیم 2»؛

تسبیح‌های شاه‌مقصود گران‌قیمتی که ابراهیم هدیه می‌داد

در قسمتی از کتاب «سلام بر ابراهیم 2»، این‌گونه آمده است: «وقتی یکی از دوستان می‌گفت چه تسبیح زیبایی داری، بلافاصله ابراهیم تسبیح را هدیه می‌کرد. نه‌تنها تسبیح که بارها حتی پیراهنش را بخشیده بود.»
کد خبر: ۲۹۹۴۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۳

سلام بر ابراهیم؛

شجاعت اصغر و ابراهیم و دستمال سرخ‌ها به ما روحیه می‌داد

در قسمت‌هایی از کتاب «سلام بر ابراهیم 2» آمده است: «وقتی شجاعت کسانی مثل اصغر و ابراهیم و دیگر سرداران گمنام دستمال سرخ‌ها را می‌دیدیم، ما هم روحیه پیدا می‌کردیم».
کد خبر: ۲۹۶۱۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹

سلام بر ابراهیم؛

ابراهیم برای همه دل می‌سوزاند

در بخشی از کتاب «سلام بر ابراهیم 2» آمده است: «تفاوت ابراهیم با بقیه این بود که برای تمام افراد محل، به‌خصوص جوانان و دوستانش دل می‌سوزاند».
کد خبر: ۲۹۵۸۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۷

سلام بر ابراهیم 2؛

من از خدا خواستم گمنام باشم و کارم به غسال‌خانه نرسد

در بخشی از کتاب «سلام بر ابراهیم 2» آمده است: «من که از خدا خواستم مثل مادر سادات حضرت زهرا (س) گمنام باشم و دیگه کارم به غسال‌خانه نرسه».
کد خبر: ۲۹۵۴۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۳

سلام بر ابراهیم؛

دوستیِ شیطانی که به یک پیوند الهی تبدیل شد

ابراهیم وقتی از بازار برمی‌گشت شب بود. آخر کوچه چراغانی شده بود. لبخند رضایت بر لبان ابراهیم نقش بست. رضایت، بخاطر اینکه یک دوستیِ شیطانی را به یک پیوند الهی تبدیل کرده بود.
کد خبر: ۲۹۴۱۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۱۳

پربیننده ها