به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، «حسن وزیرزاده» کارگردان مستند «آورتین» پیرامون چگونگی ورود به پروژه ساخت این مستند اظهار داشت: یکی از مجموعههایی که ما با آنها همکاری داشتیم، به ما گفتند که قصد داریم در مورد ساخت فیلم درباره یک شهید مدافع حرم، با شما صحبتکنیم. زمانی که مطلعشدیم موضوع در مورد حاج قاسم است، با کمالمیل پذیرفتیم.
وی گفت: در ادامه پس از یک سیر تحقیقاتی دو ماهه و با توجه به پتانسیلی که آن موسسه داشت و فیلمهایی که در اختیار ما قرارداد، به جای اینکه یک اثر بیوگرافیگونه بسازیم، موضوع فیلم را به صورت ویژه، اتفاقات دهه ۷۰ قرار دادیم؛ البته باید بگویم که این موضوع، موضوعی بود که خود ما هم اطلاعات کمی در مورد آن داشتیم. اما خداراشکر، کار به ثمر رسید. مستند «آورتین» که آرشیومحور است و دغدغهمندی اصلی ما این بود که یک اثر فقط برای جشنواره نسازیم.
این کارگردان مستند به یکی از آفتهای موجود در مستندسازی اشاره کرد: متاسفانه آثاری که پیرامون حاج قاسم سلیمانی در حال ساختهشدن هستند، به شدت جنبه بیوگرافیگونه پیدا کردهاند؛ به این صورت که بعد از مدتی یک موضوع تازه در مورد زندگی سردار پیدا میشود و آنها در مورد آن فیلم میسازند. آفت این قضیه آنجاست که منِ مستندساز دیگر نمیتوانم به نسل جدید کشور، علت اینکه حاج قاسم به جنگ رفتند را بفهمانم. خیلی از مستندسازها و مراکز تولید مستند برای اینکه فیلم آنها در جشنواره هم دیدهشود و مقام بیاورد، به دنبال موضوعاتی میروند که دارای داستان و یا روایت باشد؛ البته مقداری از این روایت طلبی، لازمه مستندسازی است.
وزیرزاده افزود: این اقدامات برای آن است که بتوانند اثر خود را به اصطلاح «هنریتر» کنند. در صورتی که بسیاری از مردم هنوز نمیدانند که چرا سردار سلیمانی در این مدت، یمن را مسلحکرد. این آثار، پاسخی به سوالات مخاطب نداده و فقط دنبال قصه و داستان بودهاند.
«آورتین» یک سوژه خوب بود. بخشی از زندگی حاج قاسم را روایت میکرد که کسی به آن نپرداختهبود. اما الان همه سراغ مستندهایی رفتهاند که حتما یک کار جشنوارهای از آن بدستآید. در صورتی که وقتی ما نتوانیم برای ساخت مستند، قصه پیداکنیم، میتوانیم مستندی بسازیم که روایتی منسجم و یکپارچه داشتهباشد و چنین مستندی میتواند پاسخ سوالات مخاطب را بدهد. من معتقد نیستم که مستندهایی که یک سوژه با پرداخت داستانی دارند، بد هستند، اما اگر اغلب مستندها به این صورت باشند، سوالات مخاطب پیرامون سوژه، بیپاسخ مانده و انباشته میشود. مثلا ساختن مستندهایی که جنس شاعرانه دارند، خیلی خوب است، اما جواب پرسشهای مخاطب را نمیدهد. کارهای آقای مهدی نقویان، از جمله آثاری است که به سوالات مخاطب را بی پاسخ نمیگذارد.
وی در مورد نقش قابل لمس سردار سلیمانی در جبهه مقاومت اشاره کرد: اکنون میبینیم که یمن به یکی از بازوهای جبهه مقاومت تبدیل شدهاست؛ چه کسی یمن را به این جایگاه و قدرت رساند؟ یمن که چیزی نداشت و حدود هشت سال از زمین و دریا و همه جا تحت محاصره بود، در حال مبارزه با کشوری بود که همه به آن کمک میکردند. در آخر هم عربستان و امارات مجبور شدند از موضع خود کنار بکشند و با یمن صلح کنند. این کمکها توسط حاج قاسم به یمن صورت گرفتهاست. قطعا در مورد جنبش حماس هم همینگونه است. حاج قاسم در حقیقت، «ما میتوانیم» را به عمل درآورد. اگر قرار بود که منتظر کمک کشورهای عربی بمانیم، نه دیگر یمنی وجود داشت، نه حماس و نه حتی حزبالله لبنان. بنظر من قطعا در توانمندشدن جبهه مقاومت، به ویژه یمن و خود حماس، حاج قاسم نقش داشتهاست.
این کارگردان مستند پیرامون جشنواره عمار خاطرنشانکرد: من معتقدم یکی از شاخصههایی که عمار را از سایر جشنوارهها متفاوت میسازد، این است که از سایرین، مردمیتر است. آفتی که عمار ممکن است به آن مبتلاشود این است که جامعه را به صورت سیاهوسفید ببیند. حضرت آقا در این مورد میفرمایند که همه اقشار جامعه را مخاطب خود قراردهید؛ این، شامل قشر خاکستری هم میشود. اگر عمار نسبت به این آفت، مراقبت لازم را داشتهباشد، میتواند جشنواره فوق العادهای باشد.
انتهای پیام/ 121