جانباز هشت سال دفاع دفاع مقدس:

صدای «الله اکبر» رزمندگان تن عراقی‌ها را می‌لرزاند

جانباز هشت سال دفاع دفاع مقدس گفت: عراقی‌ها خیلی از بچه‌های ما می‌ترسیدند و همیشه از ذکاوت و شجاعت فرماندهان و رزمندگان ما سخن می‌گفتند و غبطه می‌خوردند. از تنها صدای که همیشه واهمه داشتند صدای «الله اکبر» بود که ما همیشه در عملیات‌ها به زبان می آوردیم و لرزه به اندامشان می‌افتاد.
کد خبر: ۱۰۵۶۰۸
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۵ - ۱۷:۵۰ - 26September 2016

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق بر علیه کشور ما، با پیام بنیان گذار انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) مبنی بر بسیج ملت مسلمان ایران در دفاع از کشورمان، جوانان زیادی برای دفاع از این آب و خاک راهی جبهه های حق علیه باطل شدند. غلامرضا اسماعیل زاده از شهرستان خاتم که آن روزها نوجوانی دانش آموز بود، در لبیک به ندای امام خمینی (ره) راهی جبهه ها شد.

به مناسبت هفته دفاع مقدس گفتگویی را با این رزمنده و جانباز 8 سال دفاع مقدس انجام داده ایم که در ادامه متن آن می آید.

وی در گفتگو با خبرنگار ما با گرامی داشت هفته دفاع مقدس از نحوه اعزام خود به جبهه ها اینچنین گفت: سال 59 که رژیم بعثی عراق با حمایت همه جانبه کشورهای غربی و استعمارگر به خاک کشور ما تجاوز کرد، من دانش آموز بودم، هر روز در کلاس درسمان صحبت از جنگ و جبهه و بیان رشادت های رزمندگان بود و چون یک نوجوان بودم دوست داشتم خودم بروم و از نزدیک صحنه ها را ببینم.

اسماعیل زاده اظهار داشت: برای اولین بار در سن 14 سالگی به جبهه اعزام شدم و حدود سه ماه آنجا حضور داشتم ولی دوباره بعد از چند ماه دلم هوای جبهه داشت. بنابراین رضایت والدینم را جلب کردم و دوباره برگشتم.

وی درباره مجروحیت خود، گفت: درعملیات بیت المقدس 2 در سال 66 از ناحیه کتف مجروح شدم.

اسماعیل زاده  ضمن اشاره به حضور همه جانبه مردم از نقاط مختلف کشور در جبهه های جنگ علیه دشمن تجاوزگر، اظهار داشت: یکی از نکات بارز دوران دفاع مقدس همبستگی و هم دلی میان رزمندگان و قدرت ایمان و اعتقاد آن ها در مقابله با دشمن بود.

این رزمنده دفاع مقدس افزود: جنگ تحمیلی یک جنگ نابرابر و غیرعادلانه بود  که رژیم بعث عراق به واسطه نوپا بودن انقلاب اسلامی  و در راستای دستیابی به خواسته ‌های نامشروع خود و اهداف دشمنان این انقلاب با تجاوز همه جانبه به ايران، آغاز کرد که با جواب دندان شکن جوانان انقلابی مواجه شد.

وی با شااره به خاطراتی از دوران دفاع مقدس، اظهار داشت: بهترین دوران زندگی من دوران جنگ تحمیلی است، دورانی که با همه سختی ها شیرینی خاص خودش را داشت. صفا و صمیمیت، صداقت و از همه مهمتر جوی عاری از هر نوع گناه، ای کاش دوباره به آن دوران بر می‌گشتم.

این جانباز دفاع مقدس گفت: یکی از خاطرات من در جنگ برمی‌گردد به اولین پست نگهبانیم در جزیزه مجنون. نیمه شب در حال نگهبانی بودم که فردی با لباس شخصی به من نزدیک شد، ایست دادم ولی اعتنایی نکرد میخواستم شلیک کنم که با صدای بلند گفت شلیک نکن خودی هستم. وقتی جلوتر آمد خودش را یکی از بچه ها و رزمندگانی ایرانی معرفی کرد. خیلی بهش مشکوک شده بودم چون من بیشتر بچه های اردوگاه را میشناختم. بنابراین برای اطمینان اسم رمز شب را پرسیدم که جواب نداد. شکم به یقین تبدیل شد. بعد از پرسیدن چند سوال از من درباره اینکه اسم فرمانده، فرمانده تیپ و اردوگاه چیست؟ دیگر مطمئن بودم که جز تیپ ما نیست بنابراین بهش گفتم اگر از بچه های ما باشی پرسیدن این سوالات معنای ندارد. همینجور در حال جر و بحث بودم که صدای پا از بیرون نگهبانی  آمد. رفتم بیرون از نگهبانی که فرمانده تیپ(علی اردکانی) رو دیدم موضوع را بهش گفتم. خیلی سریع اآمد در نگهبانی ولی اثری از آن شخص نبود. همزمان نیز صدای پریدن کسی در آب شنیدیم. سریع به طرف صدا رفتیم، با دین یک دست لباس ایرانی و لباس غواصی فهمیدیم که او یک عراقی بوده که برای جاسوسی به اینجا آمده بود. بچه ها او رو تعقیب کردند ولی فرار کرد.

وی افزود: عراقی ها خیلی از بچه های ما می ترسیدند و همیشه از ذکاوت و شجاعت فرماندهان و رزمندگان ما سخن می گفتند و غبطه میخوردند. از تنها صدای که همیشه واهمه داشتند صدای الله اکبر بود که ما همیشه در عملیات ها به زبان می آوردیم و لرزه به اندامشان می افتاد.

اسماعیل زاده ضمن گلایه از ساخت بعضی از فیلم های جنگی، اظهار داشت: ساختن فیلم های واقعی که بتوانند واقعیت های جبهه و جنگ و حتی رشادت های رزمندگان را به تصویر بکشد در سینمای ما خالی است و اکثرا فیلم های بی محتوا و سطحی ساخته می شود.

این جانباز دفاع مقدس خاطر نشان کرد: صحنه های واقعی جنگ در سینمای ایران به خوبی نمایش داده نمیشود و جوانان با دیدن فیلم های بی محتوا که فقط سنگر و اسلحه نشان میدهند نمیتوانند عمق فداکاری و جانفشانی رزمنده ها را درک کنند.

رزمنده دفاع مقدس اظهار داشت: رمز پیروزی های ما با وجود سختی ها و مشکلات فراوان، ایمان، ایثار و ولایت پذیری نیروهای ایثارگر حاضر در جنگ بود.

اسماعیل زاده گفت: نیروی «ایمان» تنها سلاح رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بود.

رزمنده دفاع مقدس درپاسخ به این سوال که آیا از رفتن به جنگ راضی هستید؟ گفت: اگر الان هم رهبر معظم انقلاب الفبای جنگ را بنوازد نفر اولی هستم که در جبهه حضور خواهم یافت.

جانباز دفاع مقدس در پایان اظهار داشت: دوست دارم به سوریه بروم ولی به دلیل مجروحیتی که دارم با اعزامم موافقت نمی شود.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها