به گزارش دفاع پرس از آذربایجان شرقی، آمریکا در برخورد با انقلاب اسلامی، مرحله به مرحله مبارزه کرد، تا از ایران خارج نشود و منافع خود را حفظ نماید.
زمانی که انقلاب اسلامی در ایران به وقوع پیوست، آمریکا از جنبههای مختلف (اقتصادی و سیاسی) به انقلاب فشار آورد و کودتاهای مختلفی نیز طراحی کرد. یکی از این فشارها، طراحی کودتا در پایگاه هوایی «شهید نوژه همدان» بود که به یاری خدا، کشف و خنثی گردید.
سرانجام استکبار دست به حرکت بزرگی دیگری زد و آن «طرحریزی نظامی علیه ایران» بود. لذا برای اجرای این طرح، یکی از همسایگان ایران (یعنی حکومت وقت عراق) را که دارای شرایط مناسبی برای اجرای این منظور بود، به جنگ علیه ایران با اهداف مختلف ترغیب کرد.
تحمیل جنگ با هدف جلوگیری از صدور ارزشهای انقلاب اسلامی
صدور انقلاب به معنا و مفهومی که مورد نظر امام خمینی(ره) بود، همانا رشد افکار اسلامی- الهام گرفته از انقلاب اسلامی ایران- در کشورهای اسلامی و جهان به شمار میآمد. صدور انقلاب یعنی اینکه ایدئولوژی اسلامی و انقلابی ایران، در سایر کشورها نیز مورد استقبال قرار گیرد. البته این به مفهوم لشکرکشی و با تصرف سرزمین دیگران به وسیله دولت ایران نبود.
لیکن دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران، درک صحیح از این موضوع نداشتند و تصور میکردند که «صدور انقلاب» یعنی اینکه ما سلاح برداریم و برویم سراغ حکومتها و آنها را از پای درآوریم! جنگ، جنگ ایدئولوژیک است. یعنی باید آنقدر خود را از منظر معنوی بسازیم و به دنیا نشان دهیم، تبلیغ کنیم و عملاً در راه پروردگار قدم برداریم که این ایدئولوژی و ارزشهای اسلامی و انقلابی، مورد قبول کشورها و مردم مسلمان منطقه واقع شود و دیگران (حتی غیرمسلمان) نیز به این ایدئولوژی گرایش پیدا کنند.
مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا حضرت آیتالله خامنهای در مراسم بیعت جمع کثیری از اقشار مختلف مردم شهرهای قم، رفسنجان و کهنوج، با معظمله در تاریخ 19 تیرماه سال 1368، طی سخنانی با اشاره به اینکه «صدور انقلاب به معنای صدور فرهنگ انسانساز اسلام است»، چنین میفرمایند: «پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سردمداران تبلیغات جهانی، بر روی اشاعه فرهنگ انقلابی اسلام، جنجال راه انداختند و آن را به عنوان صدور انقلاب (با معنای غلطی که از صدور انقلاب میکردند)، مورد تهاجم تبلیغاتی قرار دادند.
همه رسانهها در سرتاسر عالم، روی این نکته و کلمه تکیه میکنند که جمهوری اسلامی، در صدد صدور انقلاب است! خباثت آنها در اینجاست که صدور انقلاب را به معنای صدور مواد منفجره و ایجاد درگیری در گوشه و کنار عالم و از این قبیل کارها معرفی میکنند! که این هم مثل بقیه خباثتهای تبلیغاتی دنیای غرب، یک ترفند رذیلانه است. صدور انقلاب، یعنی صدور فرهنگ انسانساز اسلام و صدور صفا و خلوص و تکیه و اصرار بر ارزشهای انسانی.ما به این کار و انجام این وظیفه، افتخار میکنیم. این، راه انبیاست و ما این راه را باید ادامه دهیم».
معظمله در ادامه این دیدار، همچنین فرمودند: «صدور این انقلاب، به معنای صادر کردن ارزشهای انقلابی و افشاگری درباره مستبدها و ظالمهای عالم، وظیفه و تکلیف الهی ماست. اگر این کار را نکنیم کوتاهی کردهایم».
اهداف رژیم بعث عراق، در حمله همه جانبه به ایران
آنچه مسلم است، اینکه صدام حسین و حزب بعث عراق، اهداف ششگانه زیر را در حمله به ایران تعقیب میکرد:
1- جداسازی استان خوزستان از ایران و ضمیمه کردن آن به کشور عراق.
2- برگرداندن وضع حقوقی اروندرود به شرایط قبل از قرارداد 1975 الجزایر.
3- لغو حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در جزایر تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی.
4- ایفای نقش ژاندارمری عراق در منطقه.
5- ایفای نقش رهبری حکومت وقت عراق در جهان عرب.
6- انگیزههای شخصیتی و قدرتطلبی صدام.
لذا رژیم وقت عراق برای تحقق این اهداف، جنگی همهجانبه علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. واقعیت این است که دشمنان شرق و غرب، دنبال اهرمی بودند تا مانع رشد اسلام و حکومت اسلامی ایران در منطقه بشوند و آنها صدام را برای دستیابی به این هدف، انتخاب کردند.
صدام حسین با اهداف ذکر شده در بالا، جنگ تمام عیار علیه انقلاب اسلامی ایران آغاز کرد، ولی در هیچ کدام از آرزوهای خود موفق نشد. با اینکه استکبار شرق و غرب و اغلب دولتهای مرتجع منطقه از رژیم وقت عراق پشتیبانی میکردند، لیکن صدام نتوانست به اهداف خود دست یابد.
از طرفی، جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، توانست به اهداف خود – که مهمترین آن، حفاظت تمامیت ارضی کشور بود- دست یابد و تمام این پیروزیها مدیون رهبری امام خمینی(ره) و ایثارگری شهدا، جانبازان و رزمندگان دلاور ایران اسلامی است.
بنابراین حکومت وقت عراق، حمله همهجانبه قوای خود را از «پانزده محور» علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد.
ارتش بعث عراق، با تهاجم گسترده خود، در مجموع توانست حداقل "پانزده هزار کیلومتر مربع" از خاک جمهوری اسلامی ایران را اشغال کند. ولی پس از مدت کوتاهی با مقاومت رزمندگان اسلام (اعم از: ارتش جمهوری اسلامی، سپاه و نیروهای مردمی و ...) مواجه شد و نیروهای صدام در همانجا زمینگیر شدند.
توطئه قدرتهای استکباری برای تضعیف ارتش ایران
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عوامل استکبار، توطئههای خود علیه جمهوری اسلامی را آغاز کردند و در مراحل مختلف، وسیلههای متعددی را به منظور تضعیف و جلوگیری از صدور و توسعه انقلاب اسلامی، تدارک دیدند.
یکی از توطئههای دشمنان، تضعیف ارتش جمهوری اسلامی ایران و نهایتاً انحلال آن را هدف اصلی خود قرار دادند. ولی از آنجا که اکثریت رزمندگان ارتشی را قشر متوسط و پایین جامعه تشکیل میداد و خوشبختانه دشمنان جمهوری اسلامی، که از وجود لایههای اسلامی و فطرت پاک در تار و پود ارتش بیخبر بودند، نتوانستند در این اهداف موفق شوند. لذا با هدایتهای مدبرانه امام خمینی(ره) و روحانیت مبارز و همچنین پشتیبانی ملت مسلمان ایران، ارتش جمهوری اسلامی ایران توانست بیش از پیش تحکیم شود.
امام خمینی(ره) در تاریخ سوم مرداد سال 1359، ضمن اظهار تأسف از تلاش گروهکهای ضد انقلاب برای تضعیف ارتش جمهوری اسلامی ایران، در رابطه با توطئههای دشمنان و همچنین انتقاد از برخوردهای ناسالم، چنین میفرماید: «... من بسیار متأسفم از اینکه گاهی به واسطه خیانت یا ندانم کاریهای بعضی از ارتشیها، این بهانه به دست اشخاص فاسد میدهد که ارتش را تعضیف کند. ما امروز در همه ارگانهای دولتی و ملی احتیاج به تقویت داریم.
این مسائلی که گاهی گفته میشود و لازمهاش تضعیف ارتش یا ژاندارمری یا قوای مسلحه است، این از جانب ملت نیست؛ این از جانب گروههایی است که میخواهند تضعیف کنند روحیه همه ارتش را و همه ملت را، که دنبال او چنانچه خدای ناخواسته، یک مطلبی واقع بشود، اینها ضعیف باشند و این موجب تأسف است. امروز مملکت ما با این وضعی که دارد احتیاج به هم فکری دارد، احتیاج به همکاری دارد، احتیاج به نظم دارد.
اگر در یک کشوری نظامش تحت قواعد و تحت مسائلی که در نظام مطرح است، از اینکه فرمانده وقتی که فرمان داد، باید اطاعت بشود؛ فرمانده کل قوا وقتی امری کرد باید اطاعت بشود، فرماندهی هنگها یا سایر جاها وقتی امر کرد باید اطاعت بشود.
پس از اینکه استکبار با این کارها موفق به دستیابی به اهداف خود نشد، دست به دامان رژیم عراق شدند و صدام حسین را برای حمله به ایران تحریک کردند. آنها حاکم وقت عراق را -که عامل دست نشانده استکبار بود- آماده کردند و او را وادار ساختند با ایران انقلاب (که تازه بازسازی و سازماندهی را آغاز کرده بود) ناجوانمردانه از «زمین، هوا و دریا» وارد جنگ شد.
صدام حسین «قرارداد 1975 الجزایر» را یک طرفه پاره کرد و کاغذ آن را بر روی زمین ریخت. وی اهانت را به آنجا رساند که تعدادی از خبرنگاران را به حضور پذیرفت و نقشه ایران را زیر پا انداخت و در مسیر حرکتش، پا روی نقشه و پرچم ایران گذاشت.
در آخر نیز به خبرنگاران گفت: بقیه صحبتها را در اهواز خواهم گفت و شماها چند روز دیگر بیایید در اهواز با هم صحبت میکنیم.
در غروب 31 شهریور ماه 1359 و ساعاتی پس از حمله سراسری ارتش عراق، حضرت امام خمینی(ره) رهبر انقلاب و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران، در واکنش به حمله سراسری دشمن، طی یک پیام رادیو- تلویزیونی، در رابطه حمله صدام به ایران و تلاش گروهکها برای ایجاد اغتشاش در کشور، چنین فرمود: «امروز من صدای منحوس این آدم را شنیدم؛ یعنی، بیانیهاش را شنیدم. ایشان معلوم میشود که تازه مسلمان شده است! برای اینکه به حضرت امیر، علیابنابیطالب و امام حسین- سلامالله علیها- و اینها تشبث کرده و مردم را میخواهد گول بزند. ایشان نمیداند که مردم عراق ایشان را میشناسد و از اولی که این حکومت اشتراکی روی کار آمد و مرحوم آقای حکیم تحریم کرد و آنها را تکفیر کرد، مردم عراق اینها را شناختهاند و بعد هم از اعمالی که انجام دادهاند، اینها شناسایی شدهاند. اینها شعب عراق را سرکوب کردهاند. این صدام حسین، من از اول وقتی که روی کار آمد، تنبه دادم که این دیوانه است، این عقلش درست کار نمیکند، و لهذا، با دیوانگی دارد عمل میکند و خودش را به هلاکت میرساند».
لذا ارتش بعث عراق، ناجوانمردانه حمله سراسری و همه جانبه خود را آغاز و در عمق مرزهای ایران پیشروی کرد.
محدودیتهای داخلی و خارجی ایران در دوران دفاع مقدس
دشمنان انقلاب اسلامی به منظور مانع تراشی در راه تثبیت انقلاب، جنگ تحمیلی را آغاز کردند تا ملت را از انتخاب خود، باز دارند و ایران- مثل دوران حکومت پهلوی و قبل از آن- مجدداً به دامن ابرقدرتهای استکباری نیز او را یاری کردند.
اما دشمنان جمهوری اسلامی در راه رسیدن به هدف خود ناکام ماندند و مقاومت ملت مسلمان ایران، اتحاد به ظاهر پولادین آمریکا و صدام را در هم شکست و موجب بروز اختلاف شدید میان آنها گردید و بحرانی که میخواستند به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کنند، متوجه خود آنان شدند.
محدودیتهای داخلی و خارجی که در اصول جنگ به جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد و در منفعل کردن توان نظامی و دفاعی ایران (در ابتدای تجاوز دشمن) موثر بود و تا حدودی موجب تجزیه توان دفاعی کشور گردید. برخی از این محدودیتها عبارتند از:
1- محاصره اقتصادی و تسلیحاتی ایران و تاثیرات منفی ناشی از آن.
2- تشدید فعالیت گروهکهای ضد انقلاب (به ستون پنجم دشمن)
3- وجود برخی ناهماهنگیها در آغاز جنگ تحمیلی، که بین نیروهای نظامی قدیم و جدید ایجاد شده بود و افرادی مثل بنیصدر، برای گسترش آن تلاش میکردند.
4- عدم وجود فرصت و تجهیزات کافی، برای سازماندهی نیروهای مردمی و مدافع.
5- موضوع سازندگی و پرداختن به اداره امور کشور، در کار این اداره یک جنگ تمام عیار و نابرابر.
6- محدودیتهای تاکتیکی و عدم برخورداری از نیروهای هوایی با تجهیزات کافی؛ و نیروی زرهی قدرتمند.
7- ممنوعیت و محدودیتهای (اسلامی و اخلاقی) که در زمینه استفاده از جنگافزارهای شیمیایی و موشکی علیه ملت عراق -برای نظام جمهوری اسلامی ایران و رزمندگان اسلام- وجود داشت و ایران بنا به دلایل انسانی و اسلامی نمیتوانست از این نوع سلاحها استفاده کند.
لذا موارد فوق، از جمله عوامل مهمی بود که در فرسایش توان نظامی ایران در ابتدای جنگ تحمیلی، نقش داشت. لیکن، با توجه به همه محدودیتها، میبینیم که در این جنگ هشت ساله چه گذشت و ملت مسلمان ایران چقدر عالی مقاومت کردند.
انتهای پیام/