خبرگزاری دفاع مقدس: ناگهان نفس گرم کدامین عیسی، بر تن مرده صد ساله این خلق دمید؟ ید بیضای کدامین موسی نور از دیدههامان ربود و عقل را از سر فرعون پراند؟ عشق و اخلاص کدام ابراهیم آب برآتش نمرود ریخت؟ قدرت قدس کدامین جبریل مشت حق بر دهن باطل زد؟ همت و صبر کدامین ایوب در شتابان دل این خلق افتاد؟
یا که اعجاز چه روح اللهی با سر انگشت مسیحایی خویش پیکر مرده و افسرده این ایران را، بار دگر احیا کرد؟ آن کدام آذر بود؟ آن کدام آتش برخاسته از سینه خاکستر بود که چنین غوغا کرد که چنین محشر بیسابقهای برپا کرد؟
انقلابمان پیش رفت و میرود ولی نه به بهای کم که به قیمت هزاران شهید و جانباز و مفقود الاثر.
آموزگارم میگفت: خانههایمان سنگر، کلاسهایمان جبهه، قلمهایمان سلاح، نبردهایمان باروت، کارخانههایمان معبد، سنگرهایمان محراب، جهادمان سازندگی، شهادتهایمان بنیاد و ملتمان بسیج شدند، چه جوانهایی که فدا شدند، چه مخلصانی در مقام رفیع ایثار جای گرفتند و جوانانمان پاسدار شدند و هر روزمان عاشورا شد تا انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.