فرهنگ - ادبیات

فرهنگ
ادبیات
تجسم امید، در دومین نمایشگاه لبخند ارمغان
نمایشگاه گروهی صنایع دستی «لبخند ارمغان ۲» با مشارکت توان‌یابان ذهنی مرکز توانبخشی ارمغان در نگارخانه کلک خیال فرهنگسرای اخلاق برگزار می‌شود.
روایت‌هایی از طولانی‌ترین بمباران هوایی صدام در کتاب «این کنارها شاهدند»
اگرچه در اغلب روایت‌های این کتاب به موضوع ۴ آذر سال ۱۳۶۵ پرداخته‌شده، اما هدف نویسنده از نوشتن این کتاب صرفاً پرداختن به بمباران ۴ آذر و روزهای تلخی که بر مردم گذشت نیست. نویسنده قصد دارد در این کتاب بخش کوچکی از فعالیت‌های مردم اندیمشک در دوران دفاع مقدس با نگاه ویژه به بمباران ۴ آذر سال ۱۳۶۵ را بیان کند
نشست تخصصی «تراث خطی بصره؛ دیدگاه‌ها و اندیشه‌ها» برگزار می‌شود
در کتابخانه مجلس؛
نشست تخصصی «تراث خطی بصره؛ دیدگاه‌ها و اندیشه‌ها» پنجم آذرماه در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی برگزار می‌شود.
«علی چیت‌سازیان»، جوانی که به مقام مردان الهی بزرگ رسید
رهبر معظم انقلاب در تقریظی که بر کتاب «گلستان یازدهم» نوشتند، از شهید «علی چیت‌سازیان» به عنوان مردی یاد کردند که در جوانی به مقام مردان الهی بزرگ رسید. 
بیش از دوهزار اثر به جشنواره «خیر ایران» رسید
دبیرخانه دومین جشنواره ادبی «خیر ایران» از ارسال حدود دوهزار و ۳۰۰ اثر از سوی متقاضیان به این رویداد خبر داد.
اعضای هیئت نظارت بر ضوابط نشر کتاب کشور منصوب شدند
رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ماده واحده «تأیید انتخاب اعضای هیئت‌های نظارت بر ضوابط نشر کتاب» را برای اجرا ابلاغ کرد.
داوران و نامزد‌های هفتمین جایزه داستان سیمرغ معرفی شدند
دبیرخانه «جایزه داستان سیمرغ» نامزد‌های نهایی این جایزه در بخش ملی و منطقه‌ای را اعلام کرد.
راه‌اندازی دو مرکز و یک سالن سینمای کانون پرورش فکری در جزایر سه‌گانه
مدیرعامل کانون گفت: هم‌زمان با ۹ آذر، روز ملی جزایر سه‌گانه، دو مرکز جدید فرهنگی‌هنری و یک سالن سینمای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در جزایر تنب بزرگ، سیری و ابوموسی گشایش می‌یابد
داستان مصوّر «رویای صادقه نصراللّٰه» منتشر شد
کتاب داستان مصور «رویای صادقه نصرالله» در خصوص زندگی «امام موسی صدر» و شهید «سید حسن نصراللّٰه» تولیده شده است منتشر شد.
خداحافظی با خانه پدری
بازخوانی «جاده‌های ناتمام» /۱
مادرم با سینی قرآن و کاسه آبی که چند برگ سبز روی آن بود توی حیاط آمد. عروسک بچگی‌ام هم دستش بود؛ مادرم با اینکه زن خودداری بود، با چشم‌های خیس، عروسک را به محمدعلی داد و گفت: «این رو هم با خودتون ببرین! نمی‌خواستم تک دخترم رو به راه دور بدم، ولی چه کنم؟ با قسمت نمیشه جنگید. جان شما و جان خدیجه‌م.» 
پربیننده ها