الوقت بررسی کرد؛
انقلاب بحرین در آستانه فراموشی
بحرین کوچک است اما انقدر اهمیت دارد که بازیگران منطقه و فرامنطقهای برای نگه داشتن آن در دست خود حاضر نیستند از هیچ ابزار و اقدامی چشم پوشی کنند؛ اما امروز آنچه اهمیت دارد این است که چرا انقلاب در بحرین رفته رفته رو به فراموشی میرود؟
به گزارش گروه بینالملل
دفاع پرس، در سطح جهان، منطقهای نیست که مثل خاورمیانه در آتش جنگ و تحول بسوزد. جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا در طول سالیان گذشته به خصوص از سال 2010 میلادی به این سو صحنه کشمکش، انقلاب و درگیریهایی بوده که جهان تا کنون به خود ندیده است. در جریان دومینوی انقلابهایی که یک به یک کشورهای عربی را در مینوردید، کشور کوچک اما راهبردی بحرین نیز از این تحولات بی نصیب نماند و ملتی که سالها تحت فشار حکومتی دست نشانده عربستان سعودی زندگی میکردند، به خیابانهای جزیره آمدند.
بحرین کوچک است اما انقدر اهمیت دارد که بازیگران منطقه و فرامنطقهای برای نگه داشتن آن در دست خود حاضر نیستند از هیچ ابزار و اقدامی چشم پوشی کنند. ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا از حدود سی سال قبل در این مجمع الجزایر مستقر است و بریتانیاییها هم در ماه اکتبر سال 2015 میلادی ساز بازگشت به خلیج فارس را کوک کردند و کلنگ ساخت پایگاه دائمی برای نیروی دریایی خود در این کشور را زدند. این دست مسائل، نکاتی هستند که بارها و بارها در رسانههای مختلف دنیا به آن پرداخته شده اما امروز آنچه اهمیت دارد این است که چرا انقلاب در بحرین رفته رفته رو به فراموشی میرود؟
یمن، سوریه، داعش و دیگر هیچ
بحرین نیز در همین منطقه پرآشوب زمین واقع شده است اما نوع بحرانی که در مرزهای آن جریان دارد با دیگر کشورهای منطقه متفاوت است. سوریه درگیر جنگی است که مانند آن را نمیتوان مثال زد. از سوی دیگر یمن نوع جدید از تجاوز نظامی را به خود میبیند که نمیتوان آن را در هیچ مدل نظامی گنجاند. داعش نیز که نقل همه مجالس است و روزی نیست که جنایتی جدید به نام اسلام مرتکب نشود. اما اوضاع بحرین متفاوت است. مردم این کشور اسلحه به دست نگرفتند تا مقابل حکومت آل خلیفه بایستند اما شدیدترین سرکوبها را به خود دیدند. تظاهرات مسالمتآمیز را برای بیان خواستههای خود انتخاب کردند اما نیروهای مسلح عربستان سعودی به بهانهای واهی کشور کوچک آنان را تحت کنترل درآوردند.
نبض رسانههای عربی منطقه در دست شیوخ سعودی است. به بیانی واضحتر، شاهرگ حیاتی این رسانهها از شاهلولههای نفتی عربستان میگذرد. برای همین وقایع داخلی بحرین با بایکوت شدید رسانههای عربی وابسته به ریاض مواجه میشود که به طور شبانهروزی به عملیات پیروزمندانه خلبانان اجارهای عربستان در یمن و پیادهنظام آنان در سوریه و عراق میپردازند. زمانی که رسانههای عربی مستقل در منطقه کمتر از روزنامهها، خبرگزاریها و شبکههای تلویزیونی باشد که توسط عربستان و حکومتهای دست نشانده ریاض اداره میشود، نتیجهای غیر از نرسیدن صدای مردم بحرین به خارج از مرزهایشان ندارد. مثلا دستگیری شیخ عیسی قاسم رهبر شیعیان و رهبر معنوی انقلاب بحرین را در نظر بگیرید. خبر دستگیری از روحانی بلندپایه، چقدر در دنیا پیچید؟ چقدر وجدان مردم جهان را به درد آورد؟ آیا این خبر به اندازه یک دهم اخبار عملیات هوایی بمبافکنهای عربستان سعودی در یمن پوشش داده شد و به اطلاع دیگران رسید؟
پترودلارهای عربستان سعودی که بلای جان امنیت و ثبات در خاورمیانه و ضامن بقای گروههای افراطی است، در این موضوع نیز به یاری آنان آمده. آنان از دوست خود ایالات متحده هر چیزی را که یاد نگرفته باشند، این نکته را آموختهاند که میتوانند با استفاده از رسانه حقایق را وارونه جلوه دهند. همانطور که آمریکاییها با استفاده از ابزارهای رسانهای که در اختیار دارند، تلاش کردند خود را از اشغالگران عراق و افغانستان به ناجیان مردم ستمدیده این کشورها تبدیل کنند، عربستان نیز آموخته است که صدای رسانههای منطقه را زمانی که لازم است خاموش کند و آن وقت که نیاز دارد آنان را تمام قد به میدان بیاورد.
انتهای پیام/ 411