به گزارش دفاع پرس از رشت، شهید سجاد طاهری نیا در تاریخ اوا آبان سال 94 مصادف با تاسوعای حسینی و آغاز عملیات محرم در استان حلب سوریه به فیض شهادت نایل آمد.
به نام آنکه عشق را آفرید تا ارباب عاشقان حسین شود
باسلام به امام زمان(عج) و نائب برحقش امام خامنه ای عزیز
پدر و مادر عزیزم!
باعرض سلام به شما عزیزان که تمام وجود وهستی خودتان را فدای تربیت بندهی حقیر کردید، ازشما عزیزان ممنون هستم ولی شرمنده که نتوانستم هیچگاه کنار شما باشم و خدمتی برایتان انجام بدهم. فقط می توانم بگویم انشاءالله حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام اجرتان دهد و شفیع شما باشند در آن روزِ سخت. مرا حلال کنید و این پسرتان را قربانی و فداییِ ،پسرِ اربابِ بی کفنمان کنید، از خداوند برای شما صبر و سلامتی خواستارم و از شما خواهش می کنم مثل همیشه کمک و پشتیبان همسر و فرزندانم باشید.
دوستدار شما پسرشرمندهی شما
همسر عزیزم!
با عرض سلام و خدا قوت به شما که همهی بار این زندگی و تربیت فرزندانمان به دوشِ شما می باشد. از حضرت زینب (سلام الله علیه) و بیبیِ سه ساله برای شما آرزوی سلامتی و صبر و استقامت طلب می کنم. از شما به خاطر همه چیز ممنونم. از این که در تمامی مراحل زندگی پشتِ بندهی حقیر بودی و مرا در تمامی لحظات یاری کردی و از خدا می خواهم در آخرت با هم باشیم. شاید سختی هایی که در زندگی با بنده کشیدی را جبران کنم. لطفا
« فاطمه رقیه » و «محمد حسین» را ولایی تربیت کنید و بهشان بگویید که من به چه اندازه دوستشان دارم.
خداوند توفیق داد، هر روز دو رکعت نماز برای عاقبت به خیری از روز اول تولد بچهها تا الان خواندم اگر در توان شما بود برایشان بخوانید.
یادتان باشد در تمامی مراحل زندگی فقط توکل کنید به خدا وقناعت کنید و به هر چیزی که خداوند به شما داده راضی باشید و ازکسی جز خداوند چیزی نخواهید.
ببخشید که در لحظات سخت نبودم، هرچند وظیفهی بنده بود. اما به خاطر همهی سختی ها ازشما عذرخواهی می کنم .همیشه به یادتان هستم وبرایتان دعا می کنم.
ازخطِ ولایت جدا نشوید و چادر ، این هدیهی حضرت زهرا (سلام الله علیها) را که امانتی دست شما هست، را پاسداری کنید.
سلام مرا به پدر و مادرتان برسان و بهشان بگو تشکر می کنم برای همه چیز. دوست دارت.
شب تولد محمد حسین : 20 روز قبل از شهادت
نمی دانم چه حکمتی می باشد؟ از خداوند سی سال عمر هدیه گرفتم، اما خوب استفاده نکردم وفقط شاید افتخارم نوکری ارباب باشد و دختر سه سالهی ایشان که دو فرزندم را هدیهی این بیبی سه ساله میدانم. درست در شبی که «محمد حسین» متولد شد و درست در همان ساعت، بنده توفیق زیارت این خانم را داشتم و حس خوبی در آن ساعات پیدا کردم. خدا را شکر و سپاس به خاطر این دو امانت.
فرزندانم ! فاطمه رقیه و محمد حسین
با عرض سلام به شما دو امانتِ خداوند که خدا می داند شما راچه اندازه دوست دارم و عاشقتان هستم .
از شما خواهش می کنم که به مادرتان کمک کنید و درس تان را بخوانید و در تمام مراحل زندگی فقط از خدا و ائمه کمک بخواهید. شما دو نفر عزیزتر از جانم هستید. شما را قسم می دهم که باعث رو سفیدی مادرتان باشید
خانم فاطمهی عزیز! حجابت را همیشه رعایت کن؛ مثل مادرت، چادر را که دست شما امانت است پاسداری کن.
محمد حسین عزیز! شما را ندیدم اما میدانم که شما هم مثل خواهرت هدیهی حضرت «رقیه» به من هستید . به پدر بزرگ و مادربزرگتان احترام کنید.
با این که خیلی دوست داشتم ببینمت اما نشد، چون من صدای کمک خواستن بچه های شیعیان را می شنویدم و نمی توانستم به صدای کمک خواستن آن ها جواب ندهم.
در همه ی مراحل زندگی برای شما دو نفر آرزوی موفقیت می کنم. از پدرتان راضی باشید. مادرتان را تنها نگذارید و گوش به فرمان امام خامنه ای باشید.
دوست دارم خانم «فاطمه» حافظ قرآن و «محمد حسین» قاری قرآن شوند دوست دار شما پدری که همیشه به یادتان هست.
خواهر و برادر و فرزندانشان!
سلام
فقط می توانم بگویم که دوستتان دارم .از شما خواهش می کنم مواظب پدر و مادرتان باشید و همیشه همیشه به یاد امام زمان (عج الله) و پشتیبان امام خامنه ای باشید . مرا حلال کنید زینب و علی را ولایی تربیت کنید و بهشان یاد بدهید که باید گوش به فرمان ولی فقیه باشند و درسشان را خوب بخوانند.
تقاضایی از فرماندهان!
از فرماندهان خواهش می کنم که اگر خداوند توفیق شهادت را نصیبم کرد، اگر جنازه ام دست دشمنان اسلام افتاد، به هیچ وجه حتی اندکی از پول بیت المال را خرج گرفتن بندهی حقیر نکنند. از فرماندهی محترم این عملیات و یا «حاج قاسم سلیمانی » در خواست دارم فرصت دیدار با امام و سیدمان را برای خانوادهی این حقیرسراپا گناه ایجاد نمایند تا شاید این کار باعث شود زحماتشان را تا حدی جبران کرده باشم.
همه ی شما را دوست دارم و به یادتان هستم. مواظب «فاطمه رقیه» و«محمد حسینِ» من باشید و به همسرم کمک کنید تا روزی که خدا می داند.
گفتنی است؛ شهید سجاد طاهرنیافرزند پاسدار فتحعلی طاهرنیا که خود پاسدارو رزمنده داوطلب و اهل و ساکن رشت بود با وجود سی سال زندگی دنیویی وداشتن همسری مومنه ویک دختر سه ساله به نام فاطمه رقیه وپسری بیست روزه به نام محمد حسین که هرگز او را ندید، در راه دفاع از شیعیان حضرت علی علیه السلام و کودکان و زنان بی دفاع سوریه در حین عملیات مستشاری در استان حلب سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد. اولین سالگرد شهادت این پاسدار دلاور سپاه اسلام روز گذشته ر بر سر مزارش واقع در گلزار شهدای رشت برگزار شد.
انتهای پیام/