خیال کن شب و ماه تمام هم باشد
به روى نیزه سر یک امام هم باشد
همیشه کوچه باریک دردسر ساز است
خدا نکرده اگر ازدحام هم باشد...
تمام شهر اسیر ابهتش گردد
اگرچه خطبه او بی کلام هم باشد
تمام کوفه شمارا شناختند و زدند
گمان مکن کهذعلیک السلام هم باشد
میان اینهمه اوباش...اینهمه دختر...
غم مواظبت از هرکدام هم باشد
امان ازاینهمه آیینه و از این همه سنگ
اگر که جمعیتی بی مرام هم باشد
خیال کن نگران سر به نی باشی...
خیال کن همه جاپشت بام هم باشد...
و ناگهان سر بازار پیش چشم همه
حراج معجر اهل خیام هم باشد
درست...،!تا کمر ناقه نور بوده ولی
خیال کن که به دورش عوام هم باشد
شلوغی گذر و سنگ و موکشیدن و بعد...
در انتهای گذر بزم عام هم باشد