به گزارش گروه فرهنگ و هنر
دفاع پرس، هشتمین شماره فصلنامه نقد کتاب «میراث» به سردبیری مجید غلامی جلیسه منتشر
شد. در این شماره مطالبی مانند «گفتوگو»، «نقد شفاهی»، «نقد مکتوب»، «نقد
کوتاه»، «گوناگون»، «نقد نقد» گنجانده شده است.
روز به روز شاهد زوال بیشتر میراث کشور هستیم
غلامی جلیسه در «سخن سردبیر» با اشاره به برخورد سطحی با این حجم از میراث
مکتوب گرانبها مینویسد: «به جای حمایت از زیرساختهای میراث و یا ایجاد
زیرساختهای لازم برای میراث، با حمایتهای سطحی و مقطعی نتوانستند شرایطی
مساعد برای رشد میراث مکتوب ایجاد نمایند. از همین باب است که اولا نهادهای
مردمی کمی درخصوص حفظ، نگهداری و احیای میراث مکتوب طی این سالها تشکیل
شد؛ ثانیاً بسیاری از این نهادها نیز از طی طریق جای مانده و یا اگر
تاکنون برجای مانده و مشغول فعالیتند، آنچنان کم فروغ گشتهاند که بود و
نبودشان توفیری نمیکند.
این در حالی است که با یک حساب سرانگشتی، دارای حدود یکهزار سال میراث مکتوب
هستیم؛ فقط در کتابخانههای ایران مشتمل بر حدود یک میلیون جلد نسخه خطی و
میلیونها برگ سند و عکس و ... موجود است. برخورد سطحی با این حجم از میراث
مکتوب گرانبها که هم سابقه ملی و هم سابقه مذهبی ما محسوب میشود بسیار
ناراحتکننده و نگرانکننده است. جای تأسف بیشتر آن که مهمترین شکل حمایت
از این میراث گرانبها یعنی حمایت مردمی در جامعه ما نهادینه نشده و روز به
روز شاهد زوال بیشتر این میراث در خانوادهها و خاندانهای گوشه گوشه
کشورمان هستیم.»
در بخشی از گفت و گوهای انجام شده با غلامرضا جمشیدنژاد اول در رابطه با
وضعیتشناسی تصحیح نسخخطی در ایران آمده است: «در کشور کتابخانههایی
داریم نسخههای خطیاش ملک شخصی کارکنان آن است و حاضر نیستند که نسخهها
را در اختیار پژوهشگران و علاقهمندان قرار بدهند و چندین دلیل برای این
کارشان دارند که یکی از آنها عضویت در کتابخانه است. من پژوهشگر مصحح که
میخواهم یک نسخه را ببینم و البته برای تصحیح هم حقوقی از جایی نمیگیرم،
باید مبلغی را برای عضویت بپردازم تا نسخه را ببینم. در کل باید بگویم برای
تصحیح، مشوقها از بین رفتهاند و متأسفانه احیای تراث اسلامی حامی
ندارد.»
نشست میراث، به بررسی چاپ عکسی نسخه «صحیفه سجادیه» به خط ابراهیم بن علی
کفعمی با حضور سیدمحسن حکیم، محمدرضا نورالهیان، محمدکاظم رحمتی و مرتضی
هاشمیپور میپردازد. در این نشست نورالهیان میگوید: «این کتاب تنها کتابی
است که منشی، راوی و کاتب آن امام بوده است. امام صادق (ع) میفرمایند که
امام سجاد (ع) راوی و امام باقر (ع) و زید ابنعلی ابن حسین (ع) کاتب این
کتاب بودند و من نیز شاهد آن. صحیفه سجادیه تنها کتابی است که از قرن اول
هجری قمری باقی مانده است. این کتاب بین سال 61 تا اواسط سال 90 ق. نوشته
شده است. اکنون نسخهای که از این کتاب در دست شیعه قرار دارد نسخه خطی
امام باقر (ع) و یا زید بن علی بن حسین (ع) نیست؛ بلکه نوشتهای از روی این
نسخه است.»
حضور اولریش مارزلف در ایران فرصت خوبی بود تا درباره «کتابهای
چاپی کمیاب فارسی؛ چالشهای
پیش
رو» نشستی برگزار شود. در این نشست که با حضور علی بوذری، اولریش مارزلف،
صدیقه سلطانی فر و غلامی جلیسه برگزار شد، مارزلف درباره بهترین آرزویش
میگوید: «بهتر است که با بزرگترین آرزوی خودم شروع کنم و این است که
امیدوارم در 15 سال آینده، فهرستی جامع از کتابهای فارسی داشته باشیم؛
البته برای رسیدن به آنجا باید راهی طولانی طی کرد؛ منظورم از فهرست جامع،
فهرستی است که نه تنها شامل کتابخانههای متفرقه، کتابخانههای ملی و یا
کتابخانههای شهرستانهای مختلف باشد؛ بلکه فهرستی باشد که تمام کتابهای
فارسی چاپ شده در کتابخانههای عمومی در آن به خوبی و شایستگی بررسی شود.»
فهرستنگاری مخطوطات افغانستان در بوته فراموشی
در مقاله «آغازی بر فهرستنگاری مخطوطات افغانستان» به قلم محمدوفا مرادی،
محقق آمده است: «با توجه به فراوانی و کثرت استنساخ و نسخهبرداری میراث
مکتوب اعم از نسخههای خطی و مصاحف شریفه نفیس در شهرهای فرهنگ دوست
افغانستان از بلخ و غزنین و قندهار تا هرات در طول تاریخ، فهرستنگاری،
بسیار کم رونق و در واقع نهالی نوپا و بالطبع ضرورتی انکارنشدنی است؛ به
ویژه در دههای اخیر که شعله ویرانگر ناامنی و جنگ و تجاوز بر این سرزمین
فرهنگ و کتاب و کتابخانه سایه افکنده بود و هر روز شاهد نابودی و هجرت
نفایس نسخههای خطی به دیگر بلاد و حتی اسرائیل بودهایم. بنابراین
متأسفانه شاهد هستیم فهرستنگاری مخطوطات افغانستان تقریباً در بوته
فراموشی قرار گرفته است و به غیر از تلاشهای اندک، هیچ یک از کتابخانههای
مشهور والات این سامان نه فهرست محلی دارند و نه فهرست جامع کشوری و دقیقا
و یقیناً اگر فهرست مناسبی از نسخه و قرآن خطی کتابخانههای شخصی و دولتی و
ملی تهیه شده بود، هر آینه خروج میراث مکتوب کمرنگتر میشد.»
هما افراسیابی در مطلبی با نام «نگاهی به فهرستشناسی کتابشناسیهای ایران»
در رابطه با آثار ایرانشناسی آورده است: «از آنجا که تعداد کتابشناسیها
رو به افزایش است و هریک از آنها از منظر ویژهای به گردآوری اطلاعات
توصیفی و گاهی تحلیلی منابع میپردازند. به فهرستی از کتابشناسیها نیاز
است که مشخصات این آثار را فهرستبرداری کرده و در اختیار پژوهشگران قرار
دهند. این دسته از کتابهای مرجع را «کتابشناسی کتابشناسیها» مینامند که
در واقع یکی از این کتابشناسیها هستند. نمونهای اختصاصی از این گروه
منابع و آثار مرجع، فهرستنامه کتابشناسیهای ایران است که از مهمترین
منابع پژوهشی حوزه ایرانشناسی و از نخستین ابزارهای کتابشناسی است.»
مروری بر کتاب «مکاتبات داخلی و خارجی عهد مظفرالدین میرزا ولیعهد» نوشته
فاطمه قاضیهاست که در سطوری از آن میخوانیم: «در انتهای کتاب تصاویر 6 برگ
از 1095 برگ از اسناد بازنویسی شده به کتاب پیوست شده است که نسبت به حجم
کار، صرفهجویی بالنسبه زیادی صورت رگفته است و برای خواننده مشتاق کافی
نیست، پس از تصاویر اسناد فهرست اسناد به ترتیب و در حد یک سطر یا کمتر
آورده شده که کافی و وافی به نظر میرسد، این فهرست از صفحه 825 الی 856
کتاب یعنی 31 صفحه را در برمیگیرد، در نهایت فهرستی عمومی اعلام با دقت
نظر درج شده است.»
کوتاه و بیپرده به نقد وقفنامه پرداخته و درباره درستی و نادرستی آن
مینویسد: «وقفنامه به مدرسه چهارباغ نسبت داده شده است. در صورتی که این
وقفنامه متعلق به مدرسهای به نام سلطان حسینیه است. تمام محققینی که به
این سند پرداختهاند، به از بین رفتن این مدرسه صحه گذاشتهاند. شادروان
هنرفر نیز به کتیبة بازمانده از مدرسه که بعدها به مسجد رحیمخان منتقل شده،
اشاره کرده است و متن آن را نقل کرده است (هنرفر، 1350، ص 803) مدرسه از
بین رفته، بیتردید نسبتی با مدرسه چهارباغ ندارد و ذکر نام آقا کمال در
کتیبه مدرسة چارباغ به واسطه سرکاری او بر ساخت آن بناست نه واقف بودنش.»
نسبت خویشاوندی میان پوریای ولی و پهلوان محمود باطل است
محمدجواد مرادینیا در مقاله «فهرست کتابهای چاپ سنگی فارسی منتشر نشده در
ترکستان در طی سالهای 1883-1917.م» وضعیت چاپ کتابهای چاپ سنگی آورده
است: «تحقیق پژوهشگران آکادمیک در این زمینه و منابع در دسترس، خاطرنشان
میسازد که کتابهای تُرکی در گزارش و فهرستهایی که از کتاب های چاپ سنگی
در این منطقه تهیه گردیده، حجم انبوهی را به خود اختصاص دادهاند. انتشار
کتابهای تاجیکی (که زبان آنها نیز فارسی نامیده میشود) به ویژه آن
کتابهایی که هم عصر با زمان نوشتنشان بودند، تنها درصد قلیلی از تمامی
جراید «کتابهای چاپی آن دوره را در برگرفتند. به عنوان مثال ر. محمودوا،
که بر روی ادبیات ازبکی تحقیقات بسیار کرده، به 700 اثر اشاره کرده است؛
حال آنکه در تمامی فهرستهای مجموعههای سن پترزبورگ، نمونه درباره مشابه
آن تنها اندکی بیشتر از دوازده عدد بوده است. در حالی که بازار کتاب در
ترکستان مملو از نسخههای چاپ سنگی کمارزش فارسی و عربی و تا اندازهای با
کیفیت چاپی بالا بود، اما چاپ کتابهای فارسی در ترکستان در درجة دوم
اهمیت قرار داشت.»
حسین مسرت در مطلب «نجات الابدان نسخهای یگانه در کتابخانه وزیری»
مینویسد: «یکی از مهمترین نادانستههای ما درباره ابراهیم متفرقه، این است
که پنج پسر داشته است. جای بسی افتخار است که پسرانش پس از آشوبها و
تظاهرات و فرار او، جای خالی دوستان آلمانیاش را پر کردهاند. آنها در
مدتی کوتاه تمام ظرایف شغل انتشارات را فراگرفته و بدون کمک همکاران خارجی
مطبعه را گرداندهاند.کاتولوگی که در پایین این کتاب، فهرست آثار منتشر شده
توسط ابراهیم متفرقه را در برمیگیرد، به سال 1751 م. و از سوی کتابدار
سلطنتی ماگنوس او. جلسیوس ترتیب داده شده است.»
«نقد نقد» به بررسی مطلبی درباره پوریایولی میپردازد که در سطوری از آن
آمده است: «با توجه به اینکه امیرولی خان دنبلی نزدیک به نیم قرن پس از مرگ
پهلوان محمود در خیوه، در خوی آذربایجان به دنیا آمده است، انتساب هرگونه
نسبت خویشاوندی میان او و پهلوان محمود باطل و بیپایه میباشد؛ بنابراین
بازسازی مزار امیرولی خان دنبلی به نام پوریای ولی در خوی، تحریف و هویت
راستین امیرولی خان به شمار میرود. برای پوریای ولی جدا از پهلوان محمود
خوارزمی، هیچ ماده نوشته و شرح حال جداگانهای در نوشتارهای تاریخی وجود
ندارد تا معرف ویژگیهای شخصیتی او باشد. واله داغستانی پیش از آذربیگدلی
درباره پهلوان محمود آورده است که تخلص پهلوان در اشعارش «قتالی» بوده
است.»
هشتمین شماره فصلنامه «نقد کتاب میراث» با سردبیری مجید غلامیجلیسه در 218
صفحه و قیمت 10 هزار تومان از سوی موسسه خانه کتاب منتشر شده است.