«شهید میلاد بدری» صیادی بود که با صبرش شهادت را صید کرد
وقتی تاریخ ولادتها و تاریخ شهادتهای شهدای خوزستان را مرور میکنم به جوانترین شهید و مسنترین شهید این خطه میرسم.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، «شهید میلاد بدری» متولد 1374 از شهرستان امیدیه و شهید مجید مختاربند متولد1335 از شهرستان شوشتر به ترتیب جوانترین و مسنترین شهدای خوزستانی مدافع حرم بودند. این بدان معناست که مردم شهیدپرور خوزستان با ایمان راسخ و پایداری بر آرمانهای اسلام و انقلاب همواره پا در رکاب بودند و خط سرخ شهادت چراغ راه و روشنکننده صراط منیرشان است. اما امروز به سراغ سردار شهید جبار عراقی از دیگر شهدای استان خوزستان رفتم که سوم آبان ماه 94 به شهادت رسید و این روزها اولین یادمان سالگرد شهادتش برگزار میشود. فاطمه زایرى، همسر شهید، از زندگی و همراهیاش با سردار جبار عراقی میگوید.
برای اینکه بیشتر با شهید عراقی آشنا شویم، کمی از زندگی این شهید بزرگوار بگویید.
همسرم متولد 1347 بود. من و جبار در بحبوحه جنگ ازدواج کردیم. چون ایشان پسر عموی من بودند شناختم از او به قبل از ازدواج برمیگردد. جبار محصل بود و بعد از جنگ در سال 1369 وارد سپاه پاسداران شد. به خاطر تسلطش به زبان عربی در زمان جنگ به مأموریت عراق هم رفته بود.
مأموریت رفتنهای شهید برای شما سخت نبود، مخصوصاً که چند سال بعد از اتمام جنگ قصد جهاد در سوریه کرد.
همسرم از همان ابتدا به فکر جهاد بود و روحیه جهادىاش بیش از هرچیزی من را به خودش جلب میکرد. اولین باری که حرف از دفاع از حرم عمه سادات شد همه خانواده شوکه شدند اما او عزمش را جزم کرده بود و از آنجایی که تک پسرخانوادهشان بود، برای ما کمی سخت بود اما با صحبتهایی که با من، بچهها و خانوادهاش داشت، رضایت قلبی ما را گرفت و رفت. جبار از دفاع از حریم عمه سادات برایمان گفت و از غیرت دینی و اسلامیمان. همسرم سه بار به سوریه اعزام شد. دی ماه سال 1393 اولین روزهای حضور جبار در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم را رقم زد. بار دوم اردیبهشت سال 1394 بود و مرتبه آخر هم آذر ماه سال 1394 که این بار به شهادت رسید.
نگران شهادتش نبودید؟
من نگرانیهای خودم را داشتم. همیشه منتظر شنیدن خبر خاصی از او بودم؛ جانبازی، اسارت یا شهادتش اما جبار یک تکیه کلام داشت. همیشه به این جملهاش اصرار داشت و میگفت: «ان صبرتم اجرتم.» منظور همسرم این بود که اگر صبر کنی اجرش را هم میبری. صبر همراه با اجر است و واقعاً با شهادت جبار این به من ثابت شد. هر چند دوری از او برایم مشکل است اما اجر معنوی این صبر چنان بر ذائقه جانم خوش مینشیند که همه فراق و دلتنگی را به جان و دل میخرم. افتخار میکنم که امروز ما هم از خانواده شهدای مدافع حرم هستیم و مرد خانهام برای دفاع از عمه سادات وارد میدان کارزار شد.
از نحوه شهادت سردار شهید جبار عراقی برایمان بگویید.
از آنجایی که جبار در روزهای مبارزه و حضور در جبهه مقاومت اسلامی عرصه را برای تروریستهای تکفیری تنگ کرده بود و هر باری که به خطوط آنها نزیک میشد تعداد زیادی از آنها را به اسارت در میآورد. زنده یا به اسارت گرفتن جبار برای تکفیریها بسیار اهمیت داشت. در نهایت در روند یکی از عملیاتها جبار به تنهایی درمصاف نبرد با دشمن قرار میگیرد و از 12 شب تا 6 صبح به تنهایی مبارزه میکند و صبح روز 3آبان ماه سال 1394 درجاده رقه در استان حماه سوریه به آرزوی دیرینهاش رسیده و به طور ناجوانمردانهای به شهادت میرسد. تروریستهای تکفیری در شبکههای اجتماعی و رسانههای خودشان از شهادت همسرم بسیار خوشحال شده و اعلام کرده بودند که مالک اشتر ایرانیها را کشتهایم. پیکر پاک شهید عراقی پس از انتقال به گلزار شهدا در کنار مزار شهید فرشاد حسونیزاده، مزار شهید حمیدرضا فاطمیاطهر (حمید ممبینی) و مزار شهید عبدالکریم جهانگرد اهوازی آرام گرفت و مزارش آنطور که امام خوبیها فرموده بود زیارتگاه اهل یقین شد.
هدف از برگزاری یادواره سردار شهید جبار عراقی چیست؟
هدف ما از برگزاری یادواره شهید سردارجبارعراقی تنها به شهید خودمان باز نمیگردد. من و خانواده بر این اعتقاد هستیم که نباید یاد و خاطره هیچ شهیدی فراموش شود. جوانان، نسل سومیها و نسل چهارمیهای این انقلاب باید بدانند که شهدا که بودند و برای چه رفتند و برای چه به این عاقبت بخیری رسیدند. باید بدانند اینها که شهید نام گرفتند ابتدا از همه تعلقات دنیاییشان گذشتند، از همه داراییشان. نوجوانان، جوانان وکودکان ما باید با مفهوم ایثار و شهادت تربیت شوند و انس بگیرند تا ولایتمدارتربیت شوند وگوش به فرمان امر ولی زمانشان باشند. این هدف ما از برگزاری یاد و خاطره شهداست. این مراسم در روز 6آبانماه سال 1395 در خوزستان- اهواز شهرستان کارون (کوت عبدالله)، مصلای امام علی (ع)، همزمان با نماز مغرب و عشاء با حضور 4 هزار نفر از اقشار مختلف مردم برگزار میشود.
منبع: شهید نیوز