به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، در طول جنگ تحمیلی وقایعی بودهاند که بیشتر در خاطر رزمندگان ماندهاند. این وقایع از چنان اهمیتی برخوردارند که رنگ اسطوره به خود گرفتهاند.
کانال کمیل یکی از این همین حادثههاست که همچنان یادآوری آن، دل رزمندگان و مردم را به درد میآورد. تفحص پیکر شهدایی که در کانال کمیل مدفون شده بودند بعد از ده سال اتفاق مبارکی بود. پیکر این شهدا در ایام فاطمیه و بعد از نماز جمعه تشییع شد.
اما کمتر کسی از شب محاصره فرزندان معنوی امام خمینی (ره) که به فرماندهی شهید ابراهیم هادی در کانال کمیل مستقر شده بودند خبر دارد.
«راز کانال کمیل» با روایتی ساده و مختصر خواننده را به شبهای فکه و کانال کمیل در سال 1361میبرد. این کتاب در 50 فصل کوتاه حوادث قبل و بعد از «والفجر مقدماتی» را روایت میکند. این کتاب شرح مظلومیت و شهادت گردان کمیل است که نیازمند پرداخت بیشتری است.
قسمتی از متن کتاب
شب جمعه از راه رسید. این زیباترین شب جمعهای بود که بر یاران کمیل میگذشت. یاران کمیل، با کمیل علی (ع) انسی غریب داشتند.
حالا هم شب جمعه فرا رسیده بود. شب دعای کمیل بود. شب زیارتی امام حسین (ع). برای بچهها نیازی به خواندن مقتل نبود. به هر گوشهی که نگاه میکردی مقتلی برپا بود. هر از چندگاهی هم خمپارهای به کانال میخورد و گرد و خاک بلند میکرد.
ابراهیم هادی خیلی آرام و محزون فرازهایی از دعای کمیل را زمزمه میکرد. صدایش دیگر به همه بچهها نمیرسید.
بعضی از بچهها نالهای میزدند و بیهوش میشدند. ابراهیم دیگر نتوانست دعا را ادامه دهد. سید جعفر طاهری شروع به خواندن کرد و بین دعا گفت: ما با جد خود عهدی بستهایم. تعهد دادیم. من دوست دارم در حالی جدم را زیارت کنم که تشنه و غرق در خون باشم.
بعد از دعا احمد بوبانی سراغ سید جعفر رفت و از او خواهش کرد که فردای قیامت او را هم شفاعت کند.
سید لبخند بیرمقی زد و در جوابش گفت: اگر اجازه بدهند، من صدام را هم شفاعت میکنم.
«راز کانال کمیل» به کوشش گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در 152 صفحه مصور در 10000 نسخه تدوین و منتشر شده است.