مدير توليد: سيدابوالقاسم حسيني
مدير فيلمبرداري: ناصر محمودگلايه
مشاور کارگردان: حسن برزيده
ناظر کيفي: سيدمظفر شجاعي
مدير برنامهريزي و دستيار اول کارگردان: حسن نجاريان
دستيار کارگردان: سيداحمد ميرمحمدي با همکاري حسن لفافيان و محمد آهنگراني
تدوين: حسن حسندوست
طراح صحنه و لباس: عباس باوندي
طراح چهرهپردازي: محسن بابايي، مهدي حبيبيپور
چهرهپردازان: مهناز محمدي، پروين نيا، رضا پاکدل
جلوههاي ويژه: مرتضي اکبري
موسيقي: مهدي پورمندان
صداگذار: فريدون ژورک
مدير دوبلاژ: ژرژ پطروسي
منشي صحنه: محسن برزيده
دستيار اول فيلمبرداري: حسن علي اسدي
مدير روابط عمومي: بهنام بهادري
عکاس: مرتضي اکبري، مهناز نوراللهي فرد
مدير تدارکات: نعمت حاج عليخاني، ياسين مشتاق
تدارکات نظامي: مهدي اکبريزادگان
هماهنگي: رضا باقري
گروه فيلمبرداري: رامين برزنده، افشين بندري، صفراولاد مجيد، رستم حميدي
گروه صحنه: علي چکشي، حميدرضا آذرنگ، جلال حدپور سراج، اکرم شهيدي
مسئول لباس: اکرم شهيدي
حمل و نقل: احمد يزدي، آزاد، غلام حسيني، شکراللهي، رحماني
استوديو صدا: ژورک
استوديو تدوين: صدا و سيما
بازيگران: سارا پرچم، فرشته سرابندي، رامبد شکرآبي، محمود مقامي،حميدرضا آذرنگ، محمد رشيدي، مجيد زارعکار، قاسم حساوي، علي چکشي، جلال حدپور سراج، يوسف جوکار، راحيل بنت تميم، محسن نيکويي، خداداد مجلسي،
خلاصهي داستان فيلم:
راحيل، شش ماه است که از نامزدش علي بيخبر است. پدر راحيل مخالف ازدواج او با علي است. بالأخره هم مخالفتهاي پدر راحيل باعث ميشود تا اين آغاز ناتمام، به جدايي بينجامد. راحيل که از اين جدايي ناراضي است، بدون اطلاع خانوادهاش، خانه را ترک ميکند و از شمال کشور راهي جنوب و بندر ماهشهر ميشود. راحيل پس از دشواريهاي بسيار و از طريق آبراه ساحلي، خود را به آبادان ميرساند و در حالي با علي روبرو ميشود که اوضاع شهر بحراني است و آبادن در محاصره است. علي او را مجبور به بازگشت ميکند. راحيل با دلي شکسته بازميگردد ولي در راه بازگشت، حادثهاي رخ ميدهد که مسير زندگياش را دگرگون ميکند.
معرفي کارگردان: محمدعلي باشه آهنگر
محمدعلي آهنگر متولد دزفول و بزرگ شده آبادان است. فعاليت هنرياش را با نويسندگي، کارگرداني و بازيگري در تئاتر آغاز کرد و تعدادي از کارهايش در شهرهاي مختلف کشور روي صحنه آمد. در سال 1367 وارد دانشکدهي سينما و تئاتر دانشگاه هنر شد و در سال 73 فارغالتحصيل شد. طي اين سالها فيلمنامه نوشت چند فيلم کوتاه 16 ميليمتري ساخت و تعدادي مستند گزارشي و مجموعه و فيلم تلويزيوني و نخستين بار به عنوان دستيار کارگردان با آشتيانيپور در فيلم شعلههاي خشم همکاري کرد و در «کوسهها» دستيار اول آشتيانيپور بود. سپس به عنوان دستيار کارگردان با عبدالحسن برزيده در فيلمهاي «دکل» و «پرواز خاموش» همکاري داشت. پس از نگارش فيلمنامهي مشترکي با محمدرضا گوهري به نام «پرواز بر فراز بامها»، با همين نويسنده فيلمنامهي «زير آتش» را در 1371 نوشت که براي ساخت آن با مشکل مواجه شد و در ارشاد فيلمنامهاش را تصويب نکردند. پس از طي اين سالها، بالأخره سال 1379 پروانهي ساخت اين فيلمنامه صادر شد و عنوان آن نيز به نيمهي گمشده تغيير يافت.