داوود نيز همانند بسياري از همسالان خود در سن 7 سالگي وارد مدرسه شد.
معلمين او در مدرسه ستارخان متوجه شاگردي نمونه و با استعداد شدند که هر کس از او مي پرسيد در آينده مي خواهي چکاره شوي؟ بلافاصله مي گفت: «مي خواهم دکتر شوم».
آن دانش آموز برجسته و مستعد کسي نبود جز داوود اختراعي.
داوود درسنين نوجواني و سالهاي تحصيل در دبيرستان الوند، به مطالعات گسترده غير درسي مي پرداخت؛ سال سوم نظري را در رشته تجربي در حالي به پايان برد که بسياري از جزوات دانشگاهي را مطالعه مي کرد.
داوود در سال 1351 در کنکور سراسري با رتبه ششم کشوري، در رشته پزشکي عمومي پذيرفته شد.
در سال 1357 ضمن فارغ التحصيلي؛ با عنوان «متخصص قلب و عروق» از چندين بيمارستان و دانشگاه پيشنهاد کار دريافت کرد.
او در نيمه دوم سال 1357 فعالانه وارد مبارزات سياسي و انقلابي شد.
دکتر داوود اختراعي در سال 1360 و پس از پايان تعطيلي دانشگاه ها به عضويت هيات علمي دانشگاه تهران درآمد.
او همزمان در بيمارستان امام خميني (ره) به فعاليت (طبابت و تدريس) مي پرداخت.
وي در سال 1361 با خانم دکتر نغمه زند خاني ازدواج کرد و صاحب يک فرزند دختر شد.
او در سا ل 1364 از طريق دانشگاه تهران، عازم منطقه عملياتي فاو شد.
در منطقه عملياتي والفجر 8 در فاو، در روز هشتم اسفند ماه سال 1364 بر اثر بمباران شميايي دشمن از ناحيه چشم، ريه و پوست دچار مصدوميت شد.
پس از پايان جنگ تحميلي به تدريج با بروز علائم مصدوميت شيمايي بستري و تحت درمان قرار گرفت.
دکتر داوود اختراعي چندين بار مورد عمل جراحي قرار گرفت، در سال 1378 به بيمارستان سن خوزه ايالت کاليفرنيا در امريکا رفت و ده روز بعد در همان بيمارستان به شهادت رسيد.
پايان