آتش به آتش

کد خبر: ۱۱۴۸۱۴
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۸۶ - ۱۴:۴۷ - 12December 2007
 ما را به درجه ديده‌باني مفتخر كرده بودند و از ما مي‌خواستند برويم و گرا بدهيم! ما به ميان نيروهاي دشمن مي‌رفتيم و محل‌هاي استقرار آنها را شناسايي مي‌كرديم و اطلاع مي‌داديم: اما چون با شيوه‌هاي علمي محاسبه و ديده‌باني آشنا نبوديم، كار خوب پيش  نمي‌رفت.
يك بار از زبان يكي از آنها شنيدم كه مي‌گفت يكي از راه‌هاي گرا گرفتن، استفاده از گلوله‌هاي فسفري است و دود ناشي از آن گلوله‌ها، باعث گرا گرفتن صحيح مي‌شود. فكر كردم به هر ترتيبي شده، در مناطق دشمن دود بلند كنم و به شيوه سرخ پوستي به آن علامت بدهم.
تا مدتي به اين شيوه كار خوب پيش رفت تا اين كه با مشكل روشن كردن آتش در بعضي مواقع رو به رو شديم. با خودم گفتم بهتر است كار خود را در ساعات اوليه صبح كه آفتاب در حال بالا آمدن است و نگهبانان عراقي غرق خواب هستند، انجام دهم.
به اين ترتيب، براي گرا دادن، ماشيني را انتخاب مي‌كردم و مخزن بنزين آن را آتش مي‌زدم؛ با انفجار باك، هم ماشين منفجر مي‌شد و هم بچه هاي ارتش با استفاده از شعله آن مي‌توانستند آتش توپخانه را هدايت كنند.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار