گفته‌ها و ناگفته‌هاي فتح خرمشهر از سوي سردار سرلشكر پاسدار غلامعلي رشيد، جانشين رييس ستاد كل نيروهاي مسلح و از فرماندهان دوران 8 سال دفاع مقدس تشريح شد.
«سرلشكر پاسدار غلامعلي رشيد» پس از گذشت 25 سال از فتح خرمشهر و در آستانه‌ي سوم خرداد نقش نيروهاي مردمي و سپاه در مقامت و پيروزي خرمشهر و تاثير اين پيروزي در معادلات منطقه‌اي را برشمرد.
سردار رشيد در اين گفتگو به نقش سپاه پاسداران درعمليات بزرگ بيت‌المقدس و فتح خرمشهر پرداخت و اظهار داشت: بايد به تحولات نظامي جنگ در سالهاي اول ودوم جنگ پرداخت. بدون مقدمه بايد گفت كه اگر سپاه نبود و سپاه در جنگ وارد نمي‌شد. هرگز ما شاهد پيروزي‌هاي بزرگي مثل فتح خرمشهر و باز‌پس‌گيري سرزمين‌هاي اشغالي از دشمن نمي‌شديم. اين ادعا به ده‌ها دليل قابل اثبات است. به سال اول جنگ نگاه شود. چرا پيروزي درخشاني ديده نمي‌شود؟ وقتي كه مطالعه مي‌شود و به اسناد و تاريخ و گزارش‌هاي جنگ، مراجعه شود، مي‌توان دريافت كه در تمامي اين عمليات‌ها، سپاه حضور ندارد. از آن طرف نيز به تمامي عملياتهاي پيروز جبهه، در طول 8 سال، وقتي نگاه مي‌كنيد. مي‌بينيد كه بدون حضور سپاه، اين عمليات‌ها صورت نگرفته است يا حضوري مشترك داشته است در عملياتهاي پيروز، مثل فتح‌المبين و مثل بيت‌المقدس و يا حضوري مستقل داشته استف مثل فتح فاو – كربلاي 5 و والفجر 10.
جانشين رييس ستاد كل نيروهاي مسلح در تشريح عملياتهاي سالهاي اول جنگ گفت: ممكن است برخي بگويند عملياتهاي 6 ماهه‌ي اول جنگ، عملياتهاي كوچك و محدودي بوده، اصلا اينگونه نبوده و اين تحريف تاريخ جنگ است. عمليات 23/7/59 سوم آبان 59 و پانزدهم دي ماه 59 و بيست دي ماه 59 تماما در طراحي بر روي كاغذ و تطبيق بر زمين و جغرافياي منطقه‌اي نبرد و عده و عده‌اي كه در برآورد منظور شد، پاي كار آورده شد وحمله صورت گرفت و دشمني كه در مقابل ما در جغرافياي مربوط به اين عمليات‌ها بوده، تماما حكايت از طرح عمليات گسترده و تهاجم مي‌كند.
وي در ادامه تصريح كرد: در يك كلام دليل شكست اين عمليات‌ها، دليل عدم فتح خرمشهر در سال اول جنگ، فقدان حضور سپاه در اين عمليات‌ها بوده و علت پيروزي‌ها در سال دوم جنگ و فتح خرمشهر نيز كه تقريبا در پايان سال دوم جنگ ( در ماه بيست و يكم و بيست دوم جنگ) اتفاق افتاد، به حضور قوي سپاه در صحنه‌ي جنگ برمي‌گردد.
جانشين رييس ستاد كل نيروهاي مسلح پيرامون استراتژي موفق گفت: از ويژگي‌هاي يك استراتژي موفق اين است كه اطلاعات صحيح و دقيقي از دشمن داشته باشيد و اين كه از همه‌ي منابع مورد نياز، بهره‌گيري شود و نهايتا اين كه استراتژي بايد منطبق بر واقعيات باشد. اين سه ويژگي در سال اول جنگ ديده نمي‌شود و در استراتژي فرمانده كل قوايي مثل بني‌صدر اين سه ويژگي وجود نداشت.
غلامعلي رشيد به آغاز سال دوم جنگ پرداخت و اظهار داشت: دراين مقطع دو انتصاب مهم در سپاه و ارتش صورت گرفت. يكي آقاي محسن رضايي بود كه حضرت امام خميني (ره) حكم فرماندهي سپاه را به ايشان داد و ديگري شهيد صياد شيرازي بود كه حكم فرماندهي نيروي زميني ارتش را گرفت. اين دو مرد به توصيه‌هاي حضرت امام و درك روشني كه خود داشتند. موانع را بين سپاه و ارتش از بين بردند و وحدت ايجاد كردند و قرارگاه مشتركي به نام كربلا ايجاد كردند كه هر كدام يك گروه طرح‌ريزي مستقل درسپاه وارتش داشتند.
جانشين رييس ستاد كل نيرهاي مسلح پيرامون چهارمين عمليات موفق دراول جنگ گفت: عمليات بيت‌المقدس چهارمين عمليات موفق وگسترده‌اي بود كه در سال دوم جنگ صورت مي‌گرفت و سپاه از آغاز سال دوم جنگ، حضوري بسيار قوي و جدي در تمام سطوح مديريتي صحنه‌ي نبردداشت. سپاه به لحاظ سخت‌افزاري در هر عمليات، يگان‌هاي خود را توسعه و گسترش مي‌داد و نيروهاي بسيجي داوطلب و شجاع و مبتكر و خلاق را در درون ظرف خود و ظرف يگان‌هاي خود سازماندهي مي‌كرد و از اين بعد مهمترين منبع نيروي انساني را در اختيار داشت و آنها را به صحنه‌ي نبرد عرضه مي‌داشت. به لحاظ نرم‌افزاري نيز و طراحي و تفكر با استفاده از انديشمنداني مثل شهيد حسن باقري اقدام به طرح‌ريزي عمليات، مبتني بر شناخت دقيق از زمين و دشمن مي‌كرد. تيم طرح‌ريزي سپاه كه متشكل از شهيد حسن باقري، سردار سرلشكر پاسدار سيدرحيم صفوي واينجانب بودند به كمك ساير فرماندهان و شخص فرمانده محترم كل سپاه وقت (سردار رضايي) كه تصميم‌گيرنده و هدايت كننده بود، از قبل روي اين راه كار، فكر مي‌نموديم.
وي در تشريح عمليات بيت‌المقدس گفت: ما سه قرارگاه داشتيم كه شامل قرارگاه‌هاي قدس، نصر و فتح بود. از محور شمالي جغرافياي منطقه‌ي نبرد واردعمل مي‌شد، ولي انتظار پيشروي به عمق از اين قرارگاه، نداشتيم و تلاش اصلي را عهده دار نبود.
وي ادامه داد: دو قرارگاه عمده‌ي ديگر نصر و فتح هم كه هر دو در منطقه‌ي عمومي دارخوين و شمال دارخوين آرايش گرفتند و با عبور از روردخانه‌ي كارون و تصرف سرپلي بزرگ به وسعت 800 كيلومتر مربع، زمينه‌ي در هم شكستن قواي دشمن را فراهم كردند. اينجانب نيز از سوي سپاه فرماندهي قرارگاه فتح بودم كه با همتاي نظامي‌ام از ارتش، شهيد نياكي بر يگان‌هاي تحت امر، مسئوليت داشتيم. سپاه با 13 (سيزده) تيپ وارد عمل شد كه تيپ‌هاي سپاه به دليل حضور گسترده‌ي نيروهاي مردمي، هر كدام ده گردان و گاه بيشتر نيرو داشتند و از زاويه‌ي ديگر مي‌توان اين عمليات‌ها را جنگ فراگير مردمي نيز نام گذاشت. ارتش نيز 14 تيپ داشت و عمليات پس از عبور از كارون، در مرحله‌ي دوم نيز ادامه پيدا كرد تا مرز ومرحله‌ي سوم با چرخش عمده قوا به طرف جنوب، خرمشهر به محاصره درآمد و دشمن شكست خورد و به هزيمت افتاد. عمليات 24 شبانه‌روز ادامه پيدا كرد و خرمشهر در سوم خرداد سال 1361 آزاد شد.
جانشين رييس ستاد كل نيروهاي مسلح پيرامون چگونگي شكستن معادلات دشمن و نظامي دنيا در عمليات بيت‌المقدس اظهارداشت: تاثير فتح خرمشهر بر تغيير معادلات متاثر از دو ملاحظه‌ي كلي مي‌باشد. يكي پيوستگي جنگ و انقلاب، دوم تاثير پيروزي نظامي ايران بر عراق و سقوط احتمالي صدام در مورد تغيير معادلات در سطح منطقه، در واقع با پيروزي انقلاب اسلامي آغاز شد. تحميل جنگ بر ايران براي مهار پيامدهاي انقلاب اسلامي و حافظ وضع موجود و اعاده‌ي نظم پيشين بود.
وي در خصوص دخالت ساير كشورها گفت: آمريكا به دنبال جنگ فرسايشي بود. ايران باغلبه بر اين وضعيت و با پيروزي‌هاي نظامي در آستانه‌ي فتح خرمشهر، آمريكا وغرب و كشورهاي منطقه را نسبت به پيروزي احتمالي ايران نگران كرد.
سردار رشيد وجود دو سطح معادله درمنطقه را مطرح كرد كه با پيروزي ايران در فتح خرمشهر در معرض تهديد قرار گرفت. يكي معادله‌ي خليج‌فارس، كه برتري ايران بر عراق بر نفت و تجارت و موقعيت آمريكا، اثر مي‌گذاشت و در نتيجه نوعي اجماع جهاني براي حفظ صدام شكل گرفت و ديگري معادله‌ي خاورميانه، كه اسرائيل با حمله به لبنان و تصرف جنوب لبنان تا بيروت، مترصد فرصت بود تا اواضع را به سود خود تغيير دهد.
اين فرمانده دوران 8 سال دفاع مقدس در ديدار با وابستگان نظامي كشورهاي خارجي كه اخيرا صورت پذيرفت در تشريح و دو عمليات فتح‌المبين و بيت‌المقدس گفت: آنها دراين جلسه درك كردند كه نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي در طي 60 روز دو سپاه از سه سپاه ارتش عراق را منهدم كرده‌اند.
وي در اين نشست درخصوص سوال يكي از وابستگان نظامي كه گفت: چرا پس از فتح خرمشهر با توجه به اين شكست‌هايي كه به عراق وارد گرديد، جنگ ادامه پيدا كرد؟ اظهار نمود: به اعتقاد ما هم جنگ بعد از فتح خرمشهر مي‌توانست تمام شود و اين امكان وجود داشت كه فضا براي گفتگو و خاتمه‌ي جنگ و صلح به وجود آيد ولي به دليل حمايت آمريكا از صدام و برخي از كشورها، شرايط به حق ملت‌ها مورد پذيرش واقع نشد. ملت ايران دو شرط بيشتر نداشتند يكي محكوميت متجاوز صدام و دوم پرداخت غرامت به ايران.
وي در ادامه افزود: حمايت‌هاي آمريكا از صدام در جنگ عراق عليه ايران منشاء اصلي بحران وتنش در منطقه شد صدام دچار توهم شد و به دليل خصلت تجاوزگري كه مورد حمايت هم قرار گرفت به كشور كويت حمله كرد واين كشور را اشغال كرد و بعد هم آمريكا به كشور عراق حمله كرد و هم اكنون عراق در اشغال است.
جانشين رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح پيرامون تحولات سه دهه گفت: آمريكايي‌ها، درك روشني از مسايل منطقه ندارند و روش مناسبي را براي حل مسائل انتخاب نمي‌كنند اين موضوع براي منطقه، نگران كننده است.
وي دراين راستا سه نكته را يادآوري نمود و گفت: يك اين كه با پيروزي انقلاب اسلامي، منطقه‌ي خاورميانه در مسير منافع ملت‌ها و در وضعيت جديدي قرار گرفته بود. آمريكا با حمايت از صدام در جنگ با ايران مي‌خواست مانع از پيروزي ملت ايران بشود.
دوم اينكه استراتژي آمريكا در برخورد با ايران در جنگ عراق عليه ايران، مسئله منطقه را به مسئله آمريكا با عراق تبديل كرد و اشغال كويت از سوي صدام و همچنين اشغال بغداد از سوي آمريكا پيامدهاي آن مي‌باشد سوم اينكه، مكتب دفاعي ايران كه با مقاومت در برابر متجاوزين و اشغالگران عراقي شكل گرفته بود با اينگونه عمليات‌ها و بعدها فتح فاو و كربلاي 5 به انديشه ي مسلط نيروهاي مسلح ايران و ملت ايران تبديل شد و اين انديشه و مكتب، پشتوانه‌ي تفكر براي مقابله با هرنوع تهديداد خارجي قرار گرفته است.
معاون امنيتي شوراي عالي امنيت ملي كشور، پيرامون تهديدات بيگانگان گفت: ملت و نيروهاي مسلح ايران بر پايه‌ي تجربه‌ي جنگ و مكتب دفاعي خود بااستراتژي بازدارندگي و دفاع موثر، اين سرزمين را براي هردشمن متجاوزي قتلگاه خواهند كرد. بنابراين امروز هم قدرت نظامي ايران در مقايسه با گذشته افزايش يافته و اگر در برابر آمريكا كمتر مي‌باشد ولي با محاسبه‌ي ساير عوامل قدرت ملي، موازنه برقرار مي‌شود.
وي بار ديگر متذكر شد: موازنه‌ي ارعاب و تسليم توسط آمريكا بايد تغيير كند و اين با مقاومت و تدبير صورت مي‌گيرد كه مي‌توان از طريق انسجام ملي و ديپلماسي فعال و فراگير، در امتداد فتح خرمشهر به پيروزي‌هاي جديد رسيد. فتح خرمشهر بيانگر ظهور قدرت جديد در ايران و منطقه بود و اين امر با پرداخت هزينه حاصل شد، بنابراين هم اكنون هم مي‌توان در برابر تهديدات دشمنان با مقاومت و تدابيردستاوردهاي جديدي داشت.
منبع:ايسنا
