بر مبناي الهي اگر کسي خودش را بشناسد ، خودش را که ميگويم منظور جسم نيست ؛ آن سواري است که بر اين مرکب است . اگر بتواند بشناسد ، خدا را ميشناسد . به هر نسبتي که خودش را بشناسد ، خدا را ميشناسد . خيلي شنيدهايم که انسان دو بعد دارد و در اذهانمان همين طوري جا افتاده ، ولي اصل قضيه اين است که انسان شش بعد دارد . شش بعد اصلي که تقسيم بندي ميشوند به ابعاد ديگر . سه بعد اعلي دارد و سه بعد اسفل . آن سه بعدا اسفل که در جسم ماست و در درون ماست ، سه بعد ديگر بعد اعلي است که هر بعدش بک تغذيهاي دارد.
اما سه بعد اعلاي انسان ، بعد انرژي يا آتش است . بعد باد است يا حرکت و بعد امر هست يا فرمان . غذاي اين سه بعد نور است ، انواع نورها . سه نور هم هست ، يک نور انرژي مثل خورشيد که قرآن ميفرمايد « ضياء » . بعد باد که حرکت است ، غذايش آن نوري است که ميگويد مانند نور مهتابي . در بعد امر يا فرمان نور خدايي است .
و اما بعد اسفل که ما با آنها سروکار داريم ، عبارتاند از : بعد جسم ، بعد عقل و بعد جان يا روان ، که اينها هر کدام غذاي مخصوص خودش را دارد . اما جسم انسان سه غذا دارد . يکي از آنها لطيف و بسيار با ارزش است و آن هواست . هوا بسيار با ارزش است که اگر به کسي سه دقيقه هوا نرسد ميميرد ؛ ولي چون فراوان هست کسي به آن اهميت نميدهد . هوا غذاي لطيف جان است . غذاي نيمه لطيف جسم ، آب است . اگر سه شبانه روز به انسان آب نرسد ميميرد و اگر خيلي تمرين کند تا شش روز بتواند تحمل کند . اما آنچه که همه دنبالش هستيم و از ديد علمي و انساني اهميتي ندارد غذاست . انسان تا 90 روز ميتواند بدون استفاده از غذا و با استفاده از آب و هوا زنده بماند . ولي ما به خاطر آن مسئله علمي و جو اجتماع بيشتر دنبال مسائل شيطاني هستيم . بيشتر در پي درخشش دادن به آن هستيم . انسان موجودي است که همة موجودات در آن گنجانده شده است . غريزة همه را دارد . حتي انسان ميتواند اتمي زندگي کند . با يک ذره کربن ، چوب خشک ميتواند چند روز دوام بياورد . اين بعد جسم ماست ، که اگر بهداشتي و خوب استفاده کني جسم انسان سالم و شاداب ميماند و در غير اينصورت جسم مريض ميشود . اگر حلال استفاده کني روح انسان زنده ميشود و انسان الهي ميشود . اگر حرام بخوري اضطراب بعد از آن هست ، چلوکباب باشد يا نان خالي فرق نميکند . به مسئله حلال و حرام خيلي بايد اهميت داده شود .
بعد دوم انسان عقل است . که براي عقل نيز سه نوع غذا در نظر گرفتهاند . 1- علم که خود به انواع مختلف علم و تجربه و دانش گسترش پيدا ميکند ؛ 2- بوي خوش ؛ 3- ديدن زيباييها . چون نميتوان کل طبيعت زيبا را ديد ، خداوند کل زيباييهاي طبيعت را در انسان تعبيه کرده است . کل بوهاي خوش را خداوند در بوي گل محمدي نهاده است . و کل علم در قرآن است . در مورد زيبايي ، چون زن مظهر جمال خداست و مرد مظهر جلال خدا ، پس اگر کسي بخواهد کل زيباييها را ببيند بايد جنس مؤنث را ببيند ، براي جنس مؤنث هم غذاي عقلش جلال خداست ، بايد مرد را ببيند . اينجا محرم و نامحرم ، حلال و حرام دارد . اگر حرام ديدي شيطاني است . معاويه عقلش خيلي بالاب ود . هر مرد الهي به هر نسبت قوي هست به همان نسبت روبه رويش يک مرد شيطاني قوي ايستاده است . عقل هر دو بالاست ، يکي از حرام است و يکي از حلال .
علي (ع) روبهرويش معاويه است . رسولالله (ص) روبهرويش ابوسفيان ياابولهب يا امثالهم هستند . روبهروي امام خميني (ره) در زمان خودمان صدام است ، صهيونيسم جهاني يا بوش يا هر کسي ديگر.
جان انسان که آن هم سه غذا دارد . غذاي سنگينش عمل کردن و ذکر است . بهترين ذکر نماز است . ذکر سه نوع است : ذکر عملي ، ذکر نظري و ذکر سکوت ( تفکري ) . نماز هر سه آنها را داراست . به خاطر همين خداوند در قرآن ميفرمايند . و بعد از آن کل قرآن ذکر است وذکرهاي ديگر که آسانترينش صلوات است .
انسان يک موجودي است فراتر از کامپيوتر که خداوند 10 کانال براي آن گذاشته است 5 تا ظاهري و 5 تا باطني . هر کانالي ميتواند مجزا اطلاعات بدهد و بگيرد و شما از آن استفاده کنيد . تنها نياز به اين است که روانش کني ، راهش بينداري ، اما غذاي نيمه سنگين جان انسان تفکر است . که و خيلي مهم است .
آنچه که لطيف و روان است براي جان انسان لقاءالله است که هر کسي به آن نميرسد ودر مورد اولياي خدا و انبياست . و شايد هم بعضي انبيا به آن نرسند و جايگاهها و مراتب فرق ميکند