علیرضا زاکانی دبیرکل جمعیت رهپویان در یادداشتی که در صفحه شخصی خود نوشت ضمن بازخوانی افق آینده انقلاب و بحث درباره محیط پیرامونی انقلاب اسلامی به بحث در خصوص سطوح مختلف آن پرداخت و بر لزوم برنامهریزی و دقت در رسیدن به نتیجه مطلوب تاکید کرد.
متن کامل این یادداشت در ادامه میآید:
برای فهم محیط پیرامونی و بحث در خصوص سطوح مختلف آن، با توجه به دریافتی که از اندیشه بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری دارم مدل زیر را تقدیم میکنم.
معتقدم:
۱. در سطح جهان شاهد سه بخش سلطه گر، سلطه پذیر و سلطه ستیز هستیم.
۲. در سطح جهان اسلام، اسلام آمریکایی در قالبهای اسلام سکولار و اسلام تکفیری در برابر اسلام ناب محمدی (ص) صف آرایی کرده است.
۳. در داخل کشور نسبت به نظام اسلامی، گروهها یا بیتفاوتند و یا دارای موضع سیاسی هستند که عناصر سیاسی نیز به خودی و غیر خودی تقسیم بندی میشوند.
۴. در بین خودیها نیز نسبت به ولی فقیه، عدهای جلو افتادند (خودی متقدم)، عدهای عقب افتادند (خودی متاخر) و عدهای نیز پیرو و همراه هستند (خودی ملازم).
۵. خودیهای ملازم نیز نسبت به خصوصیات مطلوب بیان شده از سوی رهبری معظم انقلاب در سه دسته قابل تصورند آرمانگرای واقع بین، آرمانگرای صرف و واقع گرای صرف.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی الگوهاى حاکم برجهان «سلطه پذیری» و «سلطهگری» بود ولی از سال ۱۳۵۷ الگوی «سلطه ستیزی» نیز پا به عرصه تقابل با استکبار جهانی نهاد.
الف) سلطه گران
۱. بر محور آمریکا به نمایندگی ازکفر و صهیونیزم جهانی و زورگویان عالم
۲. بدنبال جهانی سازی تصنعی و یکپارچه سازی دنیا در قالب نظم نوین جهانی
۳. مدل توسعه غربی و پیگیری گسترش آن در سراسر جهان
۴. توسل به دروغ، خشونت و جنایت
۵. ضعیفتر و زبونتر از همیشه
ب) سلطه پذیران
۱. اکثر دولتهای جهان
۲. بعلت حاکمیت فرهنگ ذلت پذیری، بیاعتقادی، بیبصیرتی و یا فقدان جرات و جسارت مطالبه حقوق خود
۳. پیروی از مدلهای توسعه دیکته شده توسط سلطه گران
۴. عزت و آبروی ملی خود را فدای جبن و ترس از ظالمان کردهاند.
۵. ظلم پذیرند ولی سلطه ستیزان را دوست دارند.
ج) سلطه ستیزان
۱. ایران اسلامی محور و نماینده قطب سلطه ستیزان (شامل مسلمین و مستضعفین جهان)
۲. بدنبال زمینه سازی برای تحقق وعده الهی در حکومت صالحان و جهانی شدن
۳. مدل پیشرفت اسلامی و حرکت در مسیر ارایه الگویی نمونه مبتنی بر آن
۴. پیام اعتقادی، فرهنگی و عقلانی ایران اسلامی زلزلهای بر پایههای استکبار
۵. امروز کانون این تحول خدایی در سطح جهانی از همیشه توانمندتر است.
نوع مواجهه
۱. مخالفت با سلطه گران و فرهنگ سلطه پذیری در سایر کشورها
۲. «تقابل» با سلطه گران برای اضمحلال آنها
۳. کمک به سلطه ستیزان و محرومین و مظلومین جهان
۴. ارایه منطق درست «رقابت» با سلطه گران برای جذب سلطه پذیران
۵. مذاکره در صورت تصور منفعت برای مستضعفین و مسلمین جهان مثل مذاکره سه جانبه ایران، عراق و آمریکا برای کمک به مردم شریف عراق
جهان اسلام در پرتو اندیشه سیاسی اسلام ناب محمدی (ص)
حاکمیت دو الگوی اسلام آمریکایی «اسلام متحجر» و «اسلام سکولار» قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و غلبه الگوی اسلام ناب محمدی (ص) بعد از ۳۵ سال از پیروزی انقلاب اسلامی در جهان اسلام
الف) اسلام متحجر و تکفیری
۱. به محوریت عربستان
۲. تشکیل محور سازش با رژیم جعلی اسراییل در قبال موضوع آزادسازی قدس شریف
۳. ترویج تعصب و تحجر و خشونت میان ادیان یا مذاهب اسلامى
۴. مخالفت با ارکان تفکر و تمدن اسلامی (نوگرائى، سماحت، عقلانیت و...)
۵. فراهم کردن اسباب ترویج سکولاریزم و بىدینى با معرفی زشت دین اسلام
۶. دامن زدن به جنگهاى قبیلهاى و مذهبى در جهان اسلام و مروج تروریسم و خشونت در جهان
۷. عامل سلطه گران در جهان اسلام با پیگیری شیوه اشدّاء با مؤمنین و رحماء با کفار
ب) اسلام سکولارو لائیک
۱. به محوریت ترکیه
۲. با شعار جدایی دین از سیاست
۳. همراهی در تقویت محور اخوانی در منطقه
۴. بهرهمندی از لیبرال دموکراسى درجهى دوم و تقلیدى و افتادن به دام اسلام مطلوب واشنگتن، لندن و پاریس و کمک به گسترش الگوی غربی در جهان اسلام
۵. مماشات با رژیم صهیونیستى و دراز نمودن دست آشتى به سوى آمریکا و ناتو
۶. همکاری با نماد اسلام متحجر و خشن
۷. ترویج روحیه سلطه پذیری در جهان اسلام
ج) اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله)
۱. به محوریت ایران اسلامی
۲. تشکیل محور مقاوت در بین ملل اسلامی و تلاش برای آزادی قدس شریف
۳. دفاع از قرآن و سنت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) و احیاء امت اسلامى
۴. معتقد به کمک به همه مستضعفین و مسلمین و حمایت از همه مجاهدان اهل سنت و شیعى بعنوان واجب شرعى
۵. اعتقاد، التزام و تاکید بر آزادی و حضور واقعی مردم در تعیین سرنوشت خویش با توسعه عملی مردم سالاری دینی (نه لیبرال دمکراسی غربی)
۶. تاکید بر استقلال ملتها (نه مجوز زیست ملتها در قالب برده داری نوین تحمیلی از سوی استکبار جهانی)
۷. ترویج اسلام عزیز و رحمانی با پیام اشداء علی الکفار و رحماء بینهم (نه اسلام نفاق و مروج کفر و خشونت)
۸. تاکید بر ارزشهای ناب اسلامی (نه سرمایهدارى غرب و مصرفزدگى و انحطاط اخلاقى)
۹. معتقد به قیام ملتها (و نه به ترور)
۱۰. اعتقاد به وحدت اسلامى (نه غلبه و تضاد مذاهب)، برادرى مسلمین (نه برترى قومى و نژادى) و جهاد اسلامى (نه خشونت علیه بىگناهان)
نوع مواجهه
۱. «تقابل هوشمندانه» منادیان اسلام ناب محمدی (ص) با محور سازش
۲. «رقابت مدبرانه» پیروان اسلام ناب با اسلام سکولارو اخوانی
۳. ترویج برادری بین مذاهب اسلامی سنی و شیعی برای اضمحلال اسلام آمریکایی
۴. کمک به نهضتهای آزادی بخش و ملتهای مظلوم در جهان اسلام
۵. همکاری با کشورهای اسلامی و پیگیری تحقق تمدن اسلامی
تحلیل سطح ملی در پرتو اندیشه سیاسی اسلام ناب (نسبت گروهها با نظام اسلامی)
الف) گروههای بیتفاوت و غیرسیاسی
۱. پرهیز از ورود به عرصه سیاسی
۲. بیتفاوتی نسبت به انقلاب اسلامی و سرنوشت کشور
۳. کم تعداد ولی مورد طمع غیرخودیها
ب) غیرخودیها
۱. غریبههای مشتاق سلطهى امریکا
۲. وحدت شکن و پیاده کننده خواست دشمنان و بلندگوى افکار و اهداف آنان
۳. صفآرایى در مقابل نظام اسلامى
۴. غیرقابل اعتماد ولی برخوردار از همه حقوق شهروندی و امنیت کامل در سایه نظام اسلامی تا زمان عدم پیوستگی علنی به دشمن و انجام اقدامات غیر مسالمت آمیز
فتنه گران سال ۸۸ با قانون شکنی و لغزیدن در دام دشمن به این جرگه پیوستن
ج) گروههای خودی
۱. دلبستگی به انقلاب، کشور و نظام جمهورى اسلامى
۲. معتقد به اسلام، حاکمیت آن و آرمانهای برخواسته از انقلاب اسلامی و راه امام وولایت فقیه بعنوان میراث بزرگ ایشان
۳. اعتقاد به آزادی و استقلال ایران عزیز، عزت این ملت و پیشرفت علمى این کشور
۴. زبان گویای مردم و فداکار در مسیر آرمانها و مصالح این مرز و بوم
۵. مخالف سرسخت دشمنان این ملت
نوع مواجهه
۱. هوشیاری در عدم دشمن انگاری خودیها برابر هم و دوری از رفتار خصمانه با یکدیگر بعلت غفلت، نادانی و یا کینه توزی نسبت به هم
۲. رقابت هوشمندانه خودیها در اداره کشور و وحدت برابر تهدیدات خارجی و جهت حصول به منافع ملی
۳. مرزبندی شفاف خودیها با روشنگری و بصیرت بخشی نسبت به غیر خودیها و مواجهه مدبرانه با آنها در صورت قانون شکنی و وابستگی و پیوستگی آنها به بیگانگان
۴. تلاش برای جذب بیتفاوتها توسط خودیها
جبهه انقلاب در پرتو اندیشه سیاسی اسلام ناب محمدی (ص)
نسبت گروههای خودی با ولایت فقیه
«فالراغب عنکم مارق، واللازم لکم لاحق و المقصر فی حقکم زاهق»
الف) خودیهای متقدم
۱. جلو افتاده نسبت به ولایت فقیه در قامت عناصری همچون گروه انحرافی
۲. دارای حرکتهای غیر منطقی و بیمبنا و برخوردار از حرکتهای سینوسی و بدون داشتن الگوی پیشرفت و توسعه خاص
۳. عدم کمک به تحقق شعارهای اساسی انقلاب با حرکتهای شعارگونه و احساسی
۴. زدن آسیب جدی به جبهه انقلاب و بویژه به وحدت خودیهای ملازم
۵. در سطح جهانی به ظاهر سلطه ستیز بوده ولی بدنبال ارتباط پنهانی با آمریکا هستند.
۶. بدنبال رسالتهای جهانی با تشکیل جبهه محرومین
ب) خودیهای متاخر
۱. عقب افتاده از ولایت فقیه در چهره گروههایی همچون کارگزاران سازندگی و اصلاح طلبان
۲. اقتباس از الگوی توسعه غربی
۳. قبول نظم ظالمانه حاکم سلطه در جهان و پیگیری زیست مسالمت آمیز با دنیای غرب به رهبری آمریکا
۴. عدول از آرمانهای امام راحل و عدم پایبندی جدی به آرمانها و شعارهای انقلاب اسلامی
۵. در عرصه جهانی سلطه پذیر و در جهان اسلام نیز پیگیر تحقق الگوی اسلام سکولار هستند.
۶. حداکثر افق فراروی ایران را کشوری با تاثیرات متوسط منطقهای آنهم به شرط همراهی با نظام سلطه و با اجازه ایشان میدانند.
ج) خودیهای ملازم
۱. همراهی با ولایت فقیه در قالب گروههایی همچون اصولگرایان
۲. عتقاد به باورهای انقلاب اسلامی و پیگیری تحقق آرمانهای آن
۳. سلطه ستیز و مخالف سیاستهای استکباری نظام سلطه و مقابله مدبرانه با آن
۴. فرض دانستن دفاع از مظلومین و مستضعفین جهان
۵. بدنبال ساخت جامعهای الگو و اسلامی بر اساس الگوی پیشرفت اسلامی
۶. پیگیری تحقق تمدن اسلامی
نحوه مواجهه
۱. پرهیز از دشمن انگاری این سه گروه نسبت به یکدیگر
۲. رقابت سیاسی سالم با هم برای کسب پیروزی در انتخاباتها
۳. وحدت در دفاع از مصالح عمومی و در مقابل دشمن انقلاب اسلامی و ایران عزیز
۴. پرهیز از نزدیکی به غیرخودیها